چرا رسول خدا، علي علیهالسلام را در مكه و يا عرفات به مردم معرفي نكرد؟

برخی ابراز می کنند که اگر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، قصد داشت علی علیهالسلام را به عنوان وصی خود به تمام مسلمین معرفی کند، او را در مکه و یا حداقل در صحرای عرفات که همه مسلمین در آن وقوف کرده اند، معرفی می کرد. نه اینکه حج تمام شود و در راه بازگشت از آن، تازه به این فکر بیافتد که این حج حج آخر است و باید برای خود جانشینی را انتخاب نماید!!! این شبهه که مقداری درخور تأمل است، در این نوشتار پاسخ داده شده است.
آیا جناب ابوطالب به اسلام ایمان آورد؟

برخی درباره ایمان جناب ابوطالبسلاماللهعلیه تشکیک میکنند وایشان را فردی بی ایمان می دانند و ادلهای نیز برای کلامشان میآورند. علامه سید جعفر مرتضی عاملی در صفحات 81 الی 120کتاب الصحیح من سیرة الامام علیعلیهالسلام، جلد دوم، این مطلب را بیان فرمودهاند و دلایل آنان را رد میکنند و دلایلی بر ایمان ایشان ذکر میکنند. تهیه و تنظیم: صدرا غفاری
آیا به جانشین رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نیاز داریم؟

دین اسلام دارای شئون مختلفی است و اعمال و رفتارهای گوناگونی را در زمینه های مختلف از انسان طلب میکند. همچنین باید توجه داشت که عوامل مختلفی بر سر راه انسان وجود دارد تا او را از اتیانِ اوامر الهی باز دارد. پس دین، نیازمند محافظت است تا به انحراف کشیده نشود و مضمحل نگردد. وصیّ پیامبرصلاللهعلیهوآلهوسلم، چنین وظیفه ای را بر عهده دارد. علامه سید جعفر مرتضی عاملی در صفحات 37 الی 39 کتاب الصحیح من سیرة الامام علیعلیهالسلام، جلد دوم، این مطلب را بیان فرمودهاند. تهیه و تنظیم: صدرا غفاری
آیا اختصاص جلسه إنذار عشیره به بزرگان قوم، مایه اجحاف در حق مردم دیگر نیست؟

اختصاص جلسه إنذار به بزرگان، اجحاف در حق دیگران نیست، زیرا اولا خداوند به پیامبرصلاللهعلیهوآلهوسلم وعده داده بود که وصی اش از اقوامش است و ثانیا منصب امام، منصبی الهی است و بندگان در آن دخالتی ندارند. علامه سید جعفر مرتضی عاملی در صفحه 32 کتاب الصحیح من سیرة الامام علیعلیهالسلام، جلد دوم، این مطلب را بیان فرمودهاند.
تهیه و تنظیم: صدرا غفاری
آیا انتخاب حضرت علیعلیه السلام برای ترتیب دادن جلسه إنذار،کاری متعارف و عقلی بود؟!

: پیامبرصلاللهعلیهوآلهوسلم برای برپایی جلسه إنذار، می توانستند از حضرت خدیجه و یا عمو های خود، که از وجهه اجتماعی و سن بیشتری بر خوردار بودند، کمک بگیرند اما با این حال، انتخاب حضرت علیعلیهالسلام یک انتخاب غیره منتظره محسوب می شود که نشان دهنده این است که پیامبر صلاللهعلیهوآلهوسلم هدفِ خاصی از این انتخاب داشته اند. علامه سید جعفر مرتضی عاملی در صفحات30 الی 32 کتاب الصحیح من سیرة الامام علیعلیهالسلام، جلد دوم، این مطلب را بیان فرمودهاند. تهیه و تنظیم: صدرا غفاری
آیا واقعاً آیه اکمال در روز عرفه نازل شده است و به غدیر هیچ ربطی ندارد؟!!!

ابن تیمیه و ابن کثیر با استناد به روایتی از عمر بن خطاب، نزول این آیه در روز غدیر را انکار، ادعایش را کذب و افتراء و معتقدین به آن را کذاب می خوانند. این در حالی است که علی رغم شیعه بسیاری از اهل سنت نیز به نزول این آیه در روز غدیر اعتقاد دارند. در این وجیزه سعی داریم تا با دلایل معتبری، هیمنه این شبهه را از هم بپاشانیم.
آیا رسول خدا برای ابلاغ آیه تبلیغ، از خدعه یهود و نصاری واهمه داشت؟

آنچه از آیه تبلیغ فهمیده می شود آن است که رسول خدا، هنگام نزول دستور از ناحیه ذات باری تعالی، از اخلال و خدعه گروهی واهمه داشت. حال آنچه مورد مناقشه است، تعیین مصداق آن گروه است. اینکه اشخاصی، سعی در جلوگیری از نشر مهمترین پیام رسول خدا را داشتند، امر کمی نیست و از یک جبهه متحد علیه اسلام، خبر می دهد. حال شیعه آن گروه را منافقین به ظاهر مسلمان می داند و برا آن شواهد زیادی هم دارد، ولی برخی از مخالفین شیعه، با این تفکر مخالفت می کنند و می گویند: «جبهه مقابل رسول خدا، همان مشرکین اهل کتاب است که از همان ابتدای رسالت سعی در کارشکنی پیامبر داشته اند. و شاهد آن نیز آیات قبل و بعد این آیه است که همگی خطاب به یهودیان نازل شده است». حال در این وجیزه در رد این ادعا، دلایلی را تقدیم می کنیم.
آیا همراهی ابوسفیان با علی علیهالسلام و اعلام آمادگی انصار برای بیعت با ایشان و نیز عدم توانایی منافقین، می تواند دلیل خوبی بر استبعاد تعیین خلافت از سوی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله باشد؟

در آيه 67 سوره مائده، خداوند متعال پیامبر را از خدعه مردم مصون می دارد. حال سؤال اینجاست که منظور خداوند از مردم چه کساني بوده است که پيامبر صلياللهعليهوآله نبايد از آنها مي ترسيد؟
در این زمینه، برخی از مخالفین شیعه بیان می کنند: «اگر سبب نزول این آیه را غدیر بدانیم، باید دانست که بني هاشم و حتي ابوسفيان، پس از رحلت پيامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله، حضرت علي را مد نظر داشته اند، انصار هم که در ابتدا سعد بن عباده را مطرح و حتي بعد از حضور مهاجرين به علي عليهالسلام نيز اشاره داشته اند. بقيه قبايل هم که از غدير خم، به سوی کاشانه خویش رفته و پراکنده شدند. منافقين نیز قدرت، کثرت و حضور چندانی نداشته اند. آنها نهایت کاری که در تبوک کردند، تمسخر و حرف های بیهوده نسبت به حضرت علی علیهالسلام بود. بنابرين با این پیش فرض، نهايتاً به همان دو نفری برخواهیم خورد که شیعه آنها را علم می کند؛ یعنی عمر و ابوبکر، که این دو نفر هم چه طور بدون پشتوانه توانستند دست به چنین اقدامی بزنند»؟!! به حول و قوه الهي سعي داریم که در این وجیزه به این شبهات، پاسخ درخوری بدهیم.
چرا اهل سقیفه، یادی از غدیر نکردند؟

برخی می گویند: اگر ماجراي غدير خم از نظر تاريخي واقعيت دارد، چرا پس از ماجراي سقيفه، شركت كنندگان در آن محفل و نيز مردم مدينه، سخني كه نشانه يادآوري اين ماجرا باشد، بر زبان نياوردند؟ این شبهه جزو شبهاتی است که اصل حدیث غدیر را نشانه می گیرد و یادآوری غدیر توسط افراد را معیار واقعیت غدیر می داند. برای رهیافت به پاسخ این شبهه به نوشتار زیر، رجوع بفرمایید.
آیا آیات قرآن به وجوب اطاعت از امام معصوم نیز اشاره دارد؟

ممکن است شخصی پرسشگرایانه و یا مغرضانه، اصل امامت را هدف بگیرد و بپرسد، اگر امامت جزو رکن دین است، پس چرا وجوب اطاعت از ائمه معصومین علیهمالسلام در کنار وجوب اطاعت از خدا و رسولش در قرآن کریم ذکر نشده است؟ این سؤال، از سوی برخی به عنوان شبهه ای مطرح می شود که در این وجیزه پاسخ درخوری بدان داده شده است.
آیا حدیث منزلت تنها به همان روزهای جانشینی علی علیهالسلام در غزوه تبوک دلالت دارد؟

برخی همچون آمدي ميگويد: «جانشيني علي علیهالسلام از سوی پيامبر صلیاللهعلیهوآله، تنها مخصوص به همان روزهايي بود كه پيامبر مدينه را ترك گفت. اين مطلب غیر از آن است كه او را خليفه علي الاطلاق و جانشين پيامبر صلیاللهعلیهوآله بخوانند». این شبهه که نظیرش از قرطبی نیز نقل شده، جزو رایج ترین شبهات حدیث منزلت است که در این مختصر بدان پراخته شده است.
آیا حدیث منزلت، یک خبر واحد است و تنها به یک جریان خاص ارتباط دارد؟

برخی به علت تعصبات مذهبیشان، پی به انکار مسائلی می زنند که از اوضح واضحات است. برای مثال، قرطبی که یکی از علمای برجسته مالکی مذهب اهل سنت است، در مواجهه با حدیث منزلت، تلاش می کند تا بر این حدیث خدشه وارد کند. او حدیث منزلت را خبر واحدی می داند که تنها اختصاص به جریان اشاره دارد. در این وجیزه بیان خواهد شد که این روایت از اصحاب متعدد در وقایع و ماجراهای مختلفی نقل شده است.
با توجه به اینکه خلیفه و وصی حضرت موسی علیهالسلام، یوشع بن نون بوده است، چگونه می توان با حدیث منزلت، بر وصایت و خلافت امیرالمؤمنین استناد کرد؟

از جمله شبهاتی که مخالفین خلافت بلافصل امیرالمؤمنین علیهالسلام بر حدیث منزلت وارد کرده اند، این است که آنها می گویند: «پس از حضرت موسی علیهالسلام، خلافت و وصايت به دست يوشع بن نون رسید نه هارون؛ زیرا هارون قبل از حضرت موسيعلیهالسلام از دنيا رفته بود. با این وجود شیعیان چگونه با حدیث منزلت به وصایت امیرالمؤمنین علیهالسلام استنباط می کنند»؟
به فضل الهی این شبهه نیز از منظر محققین شیعه به دور نبوده است و به آن پاسخ های محکمی داده اند که ما در این وجیزه مختصراً، به بخش هایی از این پاسخ می پردازیم.
چرا امامان بر خلاف پیامبران می توانند در کودکی به امامت برسند؟

برخی عقاید شیعیان درباره امامت را به تمسخر گرفته و بیان می کنند: «چه طور است که پیامبران در کبر سن به نبوت می رسیدند؛ یعنی آنها پس از گذراندن امتحانات و آزمایش های الهی مقامشان به جایی می رسید که گویی توانسته اند به درجه پیامبری نایل شوند. اما در امامت چنین نیست و ائمه اطهار در کودکی نیز به امامت می رسیدند. آیا این تفاوت خودش نقضی بر این باور نیست»؟ این شبهه که از سوی منکرین امامت مطرح شده است، سابقه ای بس طولانی دارد که ما در این مقال بدان اشاره می کنیم.