دوازده امام در تورات؛ نگاهی نو به بشارت ابراهيم درسفر پيدايش

یکی از پرسش های مربوط به آیات 17: 18 و 17: 20 از سفر پیدایش تورات، این است که آیا این آیات را می توان اشارت و بشارتی به پیامبر اسلام و دوازده امام شیعیان دانست؟ با تأملی دقیق در دعای ابراهیم برای فرزندش اسماعیل علیهما السلام (پیدایش 18: 17) و نیز نحوۀ استجابت الهی (پیدایش 20: 17) می توان ادعا کرد که خداوند به ابراهیم علیه السلام بشارت داده که امامت را در پیامبر اسلام و دوازده امام از نسل اسماعیل علیهم السلام قرار دهد. از سویی با توجّه به قرائن درون متنی و برون متنی ای که نشان می دهد مقصود از «مئود مئود»، پیامبر اسلام است و از سوی دیگر، با ریشه شناسی واژه «ربّی» و هماهنگی آن با مفهوم «امام»، می توان نشان داد که دوازده ربّانی در آیه 17: 20، اشاره ای به دوازده امام شیعیان دارد. هم چنین، هماهنگی ریشه شناختی نام های برخی از دوازده امام با شماری از نام هایی که به عنوان اسامیِ فرزندان اسماعیل در آیات 25: 13_ 15 ذکر شده است، ادّعای پیش گفته را تقویت می کند.
کلیدواژه ها: بشارات سفر پیدایش از عهد عتیق، بشارت فصل هفدهم سفر تکوین، مئودمئود، ربّانی، دوازده امام، امامان از نسل اسماعیل، امامت در تورات.

پروندۀ علمی «بشارت به ائمۀ اثنا‌عشر»

درآمد
با مرور کتاب مقدسِ پیروان ادیان ابراهیمی، موارد متعددی از اشیاء یا گروه های مقدس را می توان یافت که در تعداد دوازده با هم مشترک اند؛ تا حدی که برخی از محققین، نقش ویژه ای برای این عدد در سنت ادیان الهی قائل شده اند.[1] دراین بین، بشارت خداوند به حضرت ابراهیم علیه السلام مبنی بر ولادت «دوازده ربانی» از نسل اسماعیل علیه السلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در منابع حدیثی مسلمانان نیز روایات متعددی از پیامبر اکرم صل الله علیه وآله به یادگار مانده است که به «دوازده امام» پس از خود بشارت می دهند. در منابع شیعه و اهل سنت، بیش از 200 روایت به این مضمون وجود دارد.[2] باید توجه داشت که غیر از بشارات به ظهور مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آخرالزمان، کمتر بشارتی است که به مانند این روایت از 37 صحابی نقل شده باشد: 7 صحابی طبق نقل نگاشته های موجود اهل سنت[3]؛ و حداقل 37 صحابی طبق نقل کتاب های شیعه از طرق اهل سنت.[4]

مناقب اهل بیت علیهم السلام از کتاب مجالس سمرقندی

کتاب مجالس ابواللیث سمرقندی، متوفای قرن چهارم، مجموعه‌ای از تذکرات اخلاقی به شیوۀ صوفیانه است که نسخه‌ای عکسی از آن به شماره 3515 در کتابخانه آیة‌الله مرعشی موجود است. البته این نسخه، آغاز و انجام ندارد و لذا در فهرست نسخه‌های عکسی کتابخانه معرفی شده است.
نگارنده سطور پس از تصفح کتاب که عکسی از آن به لطف جناب حافظیان به دستم رسید، مناقب اهل‌بیت علیهم السلام را از آن استخراج کردم. آنگاه در حین مطالعه جلد هجدهم نفحات الازهار و دقت در منقولات مرحوم علامه میر حامد حسین، به این نتیجه رسیدم که این کتاب همان مجالس ابواللیث سمرقندی است.

مسئلۀ حاکمیت متن بازتابی مختصر از کنفرانس شیعه پژوهی در دانشگاه شیکاگو

کنفرانس «دلیل و باطن گرایی در اسلام شیعی»[1] با آثاری از حسن فرهنگ انصاری، جرج وارنر[2]، طاهره قطب‌الدین، پول واکر[3]، بلا تندلر[4]، اِد هیس[5]، موشِق آساتریان[6]، رودریگو آدِم[7]، علیرضا دوست دار، اُلی اککِرمن[8]، دِوین استِوارت[9]، حمیدرضا مقصودی، عطا انزلی، سجاد رضوی[10] و مت ملوین کوشکی به‌تازگی در مرکز شیعه پژوهی دانشگاه شیکاگو برگزار شد. حضور اساتید معاصر در عرصه‌های ایران‌شناسی، عرفان، قرآن‌پژوهی و شیعه پژوهی همچون فرانکلین لویس[11]، فرد دونر[12] و احمد الشمسی برای سرپرستی پنل های مختلف، از نکات حائز اهمیت این کنفرانس بود. گروه شیعه پژوهی دانشگاه شیکاگو با هدف تمرکز بخشی به موضوعات گوناگون شیعی به‌تازگی فعالیت خود را به شکل وسیعی آغاز کرده است. سال گذشته اساتید برجسته‌ای از سراسر دنیا برای شکل‌دهی به ساختار علمی این مجموعه و تعیین واحدهای درسی و همچنین رصد حوزه‌های درخور تحقیق در میدان‌های گسترده‌ی شیعه پژوهی، به شکل استاد مدعو، به تدریس و ارائه‌ی کنفرانس در این مرکز پرداختند. این روند همچنان در جریان است.[13]

گزارشی از یک مطالعۀ تطبیقی در دیار غرب دربارۀ امامت

پایان‌نامه‌ای درباره امامت به دستم رسید به زبان انگلیسی[1]، با این مشخصات:
Doctorine of Imamate in Twelwer Shi’ism: Traditional, Theological, Philosophical and Mystical Perspectives. By: Hamid Mavani, Institute of Islamic Studies, McGill University, Montreal, 2005.
(نظریه امامت در تشیّع دوازده امامی: دیدگاه‌های سنتی، الهیاتی، فلسفی و عرفانی، نوشته: حمید موانی. مؤسسه مطالعات اسلامی، دانشگاه مک گیل، مونترآل کانادا، 2005)
در این یادداشت می‌کوشم بدون ردّ یا تأیید تمام یا بخش‌هایی از رساله، درون‌مایۀ آن را بشناسانم. بدیهی است که این یادداشت جایگاه نقد و بررسی دقیق مطالب نیست و فقط برای مروری اجمالی در نظر گرفته شده است.

هجده فصل در زندگی صدیقه کبری علیها السلام گفتاری بر اساس کتاب فضائل فاطمة الزهراء سلام الله علیها

یک. ابوعبدالله محمد بن عبدالله ضبی نیشابوری معروف به ابن البیع و حاکم نیشابوری (ربیع‌الاول 321 – صفر 405) از محدثان بزرگ سنی است که تمام عمر خود را به علم الحدیث گذراند. از راویان زیادی حدیث شنید و به راویان زیادی حدیث آموخت. در میان استادان و شاگردان او نام‌های بزرگان علم الحدیث اهل تسنن دیده می‌شود.

نکاتی دربارۀ احادیث فضائل امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام

علامه محدث ابوالیسر جمال‌الدین عبدالعزیز بن محمد صدیق حسنی غماری مغربی طنجی، محدث بزرگ اهل سنت، در ماه جمادی‌الاولی سال 1338 قمری در شهر طنجه در دیار مغرب دیده به جهان گشود. دروس مقدماتی را در مغرب آموخت و در سال 1355 برای ادامه تعلّم به قاهره رفت. در این میان به علم الحدیث علاقه و اهتمام ویژه یافت و بیشتر تلاش علمی خود را در باب آن سامان داد. پس از بازگشت به طنجه در آنجا نیز به تحقیق در این مورد ادامه داد تا اینکه در 15 ماه رجب 1418 قمری درگذشت و در همان دیار دفن شد.
وی پیرامون محبت اهل‌بیت علیهم السلام به‌ویژه امام علی بن ابی‌طالب علیه السلام ، بحث‌ها و مناظرات جدی با نواصب داشت.
ازجمله پاسخ به کلام ابوبکر بن العربی مالکی اندلسی معافری که در کتاب خود، عارضة الاحوذی (شرح سنن ترمذی)، احادیث فضائل را مورد انکار، تأویل، تضعیف و تخفیف قرار داده است.

شرح قصیده لامیه حضرت ابوطالب علیه السلام از مرحوم علامه سردار کابلی

سال‌ها پیش، در اواخر دهه شصت که مشغول گردآوری، شرح و تحقیق اشعار عموی گرامی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ، جناب ابوطالب علیه السلام ، بودم[1] در بین آثار معاصران، به نام مرحوم علّامه سردار کابلی برخوردم که قصیده لامیه ابوطالب را شرح کرده بود؛ اما نسخه آن را نیافته و تنها به ذکر نام آن در کتاب خود بسنده کردم[2]. چندی پیش فاضل متتبّع جناب آقای عبدالحسین طالعی به این‌جانب خبر داد که نسخه این شرح به خطّ خود آن مرحوم پیدا شده است و از این بنده خواست که مقاله‌ای درباره معرفی این نسخه بنگارم. من نیز با کمال میل پذیرفتم و اینک این نوشتار را تقدیم می‌دارم:
حضرت ابوطالب علیه السلام به‌اصطلاح جزء شاعران مُخَضرَم[3] بود که هم دوره جاهلیت و هم دعوت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را درک کرده بود.

منابع نوشناس درباره هفت بند ملا حسن کاشی بر اساس فهرست جدید استاد عارف نوشاهی

یکی از چهره‌های ناشناختۀ عالم پژوهش، مرحوم استاد سعید هندی بود که در عمری کوتاه (38 سال)، کارنامه‌ای پر برگ و بار عرضه کرد.
ازجمله کارهای چاپ شده ایشان است:
_ تحقیق دیوان مرحوم آیة‌الله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (متخلص به مفتقر) بر اساس نسخه اصل ناظم؛ به تفصیلی که در مقدمه کتاب آورده است. (تهران، نشر آفاق، 1380)
_ چهل چامه. گزینشی عالمانه از میان اشعار مهدوی، از خلال منابع چاپی و خطی، با توضیح و شرح واژه‌ها و تعبیرها. (تهران، ریحان، 1384)
_ هفت‌بند، هفتاد بند. پژوهشی در ترکیب‌بند مشهور ملا حسن کاشی آملی (شاعر شیعی نام‌آور سدۀ هفتم هجری) در مدح امام امیرالمؤمنین علیه السلام همراه با گزیده‌ای از استقبال‌ها، تضمین‌ها، تخمیس‌ها و تحقیقی درازدامن در باب حسن کاشی. (تهران، کتابخانه مجلس، 1388)

سیمای امامت در پایان نامه های حوزوی و دانشگاهی

موضوع امامت از مهم‌ترین مباحث کلام اسلامی و از اصول مذهب است و اولین مسئله‌ای به‌ شمار می‌رود که باعث چالش میان مسلمین شده و همواره موردتوجه متفکران و صاحب‌‌نظران اسلامی بوده است. در اهمیت بحث امامت همین بس كه در طول تاریخ اسلام در همه اعصار همواره میان دانشمندان اسلامی مورد بحث و بررسی قرارگرفته و كتاب‌های متعددی درباره آن به رشته تحریر درآمده است.

آخرين تحقيقات در تاريخ تشيع متقدم

[1]این[2]مقاله شمایِ کلی‌ای از پژوهش‌های اخیر در مورد تاریخ متقدم اسلام شیعی را با توجهِ ویژه به شیعه اثناعشری یا امامی ارائه می‌دهد. تحقیقاتی که در اینجا بررسی می‌شود دو دوره را پوشش می‌دهند. اول دوره‌ای که از ظهور اسلام در قرن هفتم میلادی آغاز و به تحکیم مهم‌ترین گروه شیعی یعنی امامیه می‌انجامد. تاریخ دقیقِ تحکیم، موضوعی مورد وفاق بین محققان نیست ولی قدیمی‌ترین تاریخ مربوط به دوره امام محمد باقر (و. 732) و دیرترین تاریخ مربوط به دوره جدایی جماعت اسماعیلی از امامی پس از وفات امام جعفر صادق (و. 765) است. دومین دوره دوره‌ای است بین همین دوره تحکیم تا ظهور بدنه‌ی نوشتاریِ پابرجایی از اصول عقاید امامی در پایان قرن دهم میلادی. این دوره که حدود 350 سال طول کشیده، سازنده مرحله «شکل‌گیری» اسلام شیعی است. با پایان این دوره، دسته‌ای از نسخه‌های بدیل اسلام شیعی ایجاد شد که در گذر تاریخ تا به امروز دوام آورده‌اند. نسخه‌های دیگری از تشیع که در ادبیات تاریخی و اعتقادی این دوره توصیف‌شده‌اند، یا از بین رفته‌اند یا در فضای سیاسی دوره متقدم اسلامی حمایت از آن‌ها کم‌کم رنگ باخته است. در پایان قرن ده میلادی، گروه‌های فرقه‌گرای شیعی که از تندباد حوادث سه قرن گذشته جان سالم به در برده بودند، پایه و اساس مظاهر تشیع در دوره‌‌‌های کلاسیک، کلاسیک متأخر و اسلام مدرن قرار گرفته‌اند.[3]

ديدگاه‌های غضائری و ابن غضائری درباره مقامات امامان علیهم السلام با نگاهی انتقادی به قرائت غير الهی از امامت

امامت[1]و كمالات و فضایل امامان علیهم السلام از مهم‌ترین مباحث اعتقادی و دارای حساسیت‌های فراوانی در طول تاریخ تشیع بوده است. آشنایی با دیدگاه‌های علما و مُحدّثان متقدم شیعی در تحلیل تاریخی عقاید شیعیان، بسیار حائز اهمیت است. غضائری و پسر او از علمای بزرگ رجالی بوده و با تصنیفات شیعیان عصر خود، آشنا بوده‌اند. به‌این‌ترتیب دیدگاه‌های ایشان درباره مقامات امامان علیهم السلام و حدود غلوّ، حائز اهمیت است. اهمیت دیدگاه این دو با توجه به باور برخی از معاصران ما که معتقدند بیشتر قدما _ به ویژه ابن غضائری _ قرائتی غیر الهی از منصب امامت داشتند، دوچندان می‌گردد. در این مقاله با استفاده از شواهد تاریخی، احادیث روایت‌شده از سوی غضائری و متن كتاب الضعفاء منسوب به ابن غضائری، نشان داده شده است كه غضائری پدر و پسر از معتقدان به امامت منصوص از ناحیه خداوند بوده و امامان علیهم السلام را واجد كمالاتی چون عصمت، علم وهبی، آگاهی بر مغیبات و توانایی‌های خارق عادت می‌دانسته‌اند. داوری درباره حدود كمالاتی چون آگاهی بر مغیبات و نظایر آن با توجه به بر جای نماندن آثار مستقل ایشان، به‌دقت میسر نیست؛ اما اصل این كمالات مورد تأیید ایشان بوده و آن را غلوّ محسوب نمی‌كرده‌اند.

پديدارشناسی جايگاه امامت و مقامات امامان علیهم السلام در عقايد عبدالله بن ابي يعفور

اعتقاد به امامت، سنگ بنای اصلی تفکر شیعه به شمار می‌رود. به دلیل همین اهمیت، در میان اصحاب ائمه علیهم السلام ، اظهار یا عدم پرده‌برداری از برخی مقامات و فضائل اهل‌بیت علیهم السلام باعث شده است که فرقه نگاران اسلامی، شیعیان را در فرقه‌های نسبتاً متعددی دسته‌بندی کنند. عبدالله بن ابی‌یعفور یکی از بزرگ‌ترین اصحاب امام صادق علیه السلام است که روایات فراوانی از وی در موضوعات مرتبط با امامت نقل شده است. برخی از نویسندگان جدید با استناد به چند گزارش تاریخی، تلاش نموده‌اند از او به‌عنوان نمونه‌ای از معتدلین شیعه تعبیر کنند که اعتقادی به مقامات الهی اهل‌بیت علیهم السلام نداشته است. این نگاه که رویکردی تاریخی داشته و با اکتفا به حداقل گزارش‌ها شکل گرفته است موجب گردیده تا به‌عنوان دستاویزی بر تکاملی بودن باورهای شیعی و نیز وجود اختلاف عقیدتی در میان اصحاب معاصر ائمه علیهم السلام مورد استناد قرار گیرد. نوشتار پیش رو در پی آن است که با بررسی روایات رسیده از عبدالله بن ابی یعفور، به‌صورت پدیدارشناسانه به دیدگاه دقیق وی در موضوع امامت دست یابد. همچنین در این مقاله، روش تاریخی مورداستفاده در نوشته‌های مذکور نیز به عرصه چالش و نقد علمی کشیده شده است.

مدل تأثير عناصر تاريخی بر تبيين اصل امامت

بی‌تردید ارائه و تبیین آموزه‌های عمیق شیعه که ریشه در کتاب و سنت دارند، نیازمند بستری مناسب است که تحقق آن در ارتباط مستقیم با همسویی یا عدم همسویی عناصر اثرگذار تاریخی یا همان اجزاء سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است.
تأملی در این عناصر، بر تأثیر آن ها در روند ارائه اجمالی _ تفصیلیِ دستگاه معرفتی شیعه و تبیین آن در دوره‌های مختلف حضور امامان _ بدون پیدایش تغییر در مبانی آن _ مهر تأیید می‌نهد.
نوشته پیش رو تلاش دارد تا نظریه فوق را به‌صورت تطبیقی در مورد آموزه امامت بر اساس روایات اهل‌بیت ارائه نماید که در آن ضمن پاسخ به چرایی برخی پدیده‌های تاریخی _ معرفتی، چگونگی روند مذکور را پیش از دوران غیبت، آن چنانکه منظومه معرفتی اهل‌بیت در نهان دارد، نشان دهد.