علت سکوت اصحاب رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در برابر غصب خلافت چه بود؟

برخی با نگاه تعجب برانگیز به صورت پرسشگرانه و یا نقادانه عنوان میکنند: چه شد که با وجود هزاران فدایی تربیت شده به دست پیامبر صلیاللهعلیهوآله و همچنین با حضور مدافعان سرسختی چون بنیهاشم، همه مسلمین به صورت یکپارچه در مقابل جسارتها و غصب حق اهل بیت سکوت نموده و کوچکترین اعتراضی ننمودند؟ این سؤال ممکن است دیوار فکری برخی از اشخاص را فرو ریخته و ذهنیت آنان را نسبت به اهل بیت اطهار علیهمالسلام مخدوش کند. ما در این وجیزه سعی نمودهایم تا پاسخ این شبهه را بدهیم.
آيا حضرت علي علیهالسلام نيز مشروعيت حكومت خويش را ناشي از بيعت مردم مي دانست؟

برخی با توجه به کلام امیرالمؤمنین در نهج البلاغه عنوان میکنند که خود حضرت نیز مشروعیت حکومت خویش را ناشی از رأی مردم به ایشان میدانستند. اما باید دانست که این کلام به هیچ عنوان صحت ندارد و ولایت ایشان ولایتی الهی است. ما نیز پیشنهاد میکنیم که برای دریافت اطلاعات بیشتر به پاسخ این شبهه رجوع کنید.
آیا عمر محبوب اهل بیت بوده است؟

برخی اشاره میکنند که عمر فاروق محبوب اهل بيت بوده است؛ چنانكه نزد پيامبر صلیاللهعلیهوآله نیز محبوب بوده است. دليل ايشان سه روايت از پيامبر اكرم صلیاللهعلیهوآله درباره خليفه دوم است و به فرازهايي از سخنان اميرمؤمنان علي علیهالسلام در نهجالبلاغه نیز اشاراتی ميكنند. حال باید گفت که آيا ميتوان اين روايات را پذيرفت؟ آيا سند و دلالت آنها تمام است؟ بررسیها نشان از عدم صحت روایات و یا حداقل در برخی موارد عدم دلالت به خلیفه دوم است. در این وجیزه سعی شده تا پاسخ درخوری به این شبهه داده شود.
آيا امير مؤمنان عليه السلام با اختيار ، با ابوبكر بيعت كردند؟

برخی القا میکنند که امیرمؤمنان ع خودش به اختیار با ابوبکر بیعت کرده است. و این گفته خود را دستمایه سخنان خود قرار داده و نسبت به شیعیان اعتراض مینمایند. اما باید دانست که این سخن، به هیچ وجه سبغه علمی ندارد. برای همین در این نگاره پاسخ شایانی به این شبهه داده شده است.
القَطرَة من بحار مناقب النبی و العِترَة

القطرة من بحار مناقب النبیّ و العترة اثری حدیثی _ کلامی است که در راستایِ بازخوانیِ فضائل اهلبیت علیهم السلام تألیف یافته است. ساختارِ سنتی، سازوارۀ نهچندان نظاممند، و اندک بودنِ دستاوردهایِ نوینِ علمیِ این کتاب، اگرچه معضل فرو غلتیدن در دورۀ تکرار را به همراه داشته، اما این تکرار، در جهتِ حفظ و تثبیتِ داشتههای حدیثی، احیای روشِ کلامیِ اسلاف امامیه، و کاستن از ضریبِ اشتغالِ یکسویه به مباحثِ فقهیِ صِرف، بهگونهای هدفمند پیگیری شده است. علاوه بر ادای دِین به معصومان، تأکید بر لزوم توجه به معارف اهل بیت، و هشدار نسبت بهضرورت پیروی از ایشان را نیز میتوان در فهرست انگیزۀ تألیف این اثر جای داد.
واکاوی مهم ترين معيار داوری رجالی در پرتو نگرش کلامی

چکیده
بررسی چیستی معیار ارباب رجال در داوریهای رجالی و به گونۀ ویژه، تحلیل میزان اثرپذیری دادههای رجالی از باورهای کلامی، امری مغفول و نیازمند کاوش و نگاهی کلان در این حوزه است. بایستگی این پژوهش به نگاه و استنباطی آزاد از وراء داوریهای صورت گرفته با تحلیل چرایی تعیّن یافتن انگارههای مطرح از سوی ارباب رجال و رسیدن به ریشههای آن، بازگشت دارد. نگاشتۀ حاضر بر آن است که با نگرش روششناسی، تحولآفرین و بر اساس تحلیل دادههای رجالی و کلامی، جایگاه و میزان تأثیرگذاری اندیشههای عقیدتی در سنجش وثاقت یا تضعیف راوی را نمایان سازد. برآیند دادهها و تعمیق نگاه در ریشهیابی شواهد این گفتار، گویای اثرپذیری داوریهای رجالی از باورهای کلامی است. در برآیند این پژوهه آشکار میشود حوزۀ این واکنشها در فروعِ اصول عقاید و بهصورت مشخص، در نگرش به مسائل ذیل اصل امامت، رخ نمایانده است که میتوان آنها را واکنشهایی درون مذهبی در برابر کنشهای عقیدتی در بستر ارزیابی رجالی دانست، تا بازده نگاشتۀ حاضر، زمینهساز تحوّلی نو در مبانی باشد و بتواند نگاهی جدید به عرصۀ بهرهمندی از روایات، بهویژه روایات حوزۀ امامت را فراهم آورد.
حکمت هنر شيعی در مقولات امامتی پويايی نشانه ها و نمادهای عزاداری و زيارت

هنر آیینی دریچهای متفاوت برای مطالعۀ یک آیین میتواند باشد. امامیه یا تشیع میتواند از منظر توانمندی و داراییهای هنری و فرهنگی خود موردمطالعه قرار گیرد. فرهنگ شیعه به نمادها و نشانههای متعدد خود در زمینههای مختلف فرهنگی گره خورده است. زیارتگاهها و نیز حسینیهها و مراسمهای عزاداری و سرور، خاستگاه بسیاری از رسوم و آیینها هستند که همراه خود رشد هنر و نشانگان شیعی را ارمغان آوردهاند. تشیع بر محور مفهوم امامت از دیگر مذاهب تمایز و هویت یافته و عزاداری و زیارت دونقطه عزیمت اساسی در این فرهنگ هستند. ضمن آنکه در خود این مکتب، میتوان به دنبال حکمت و سازوکار حاکم بر پویایی و تنوع هنری و نشانگانی بود و بخش معظمی از حکمت هنر شیعی را میتوان از خود آیین تشیع استنباط کرد. در کنار این مؤلفههای پژوهشی، استاندارد دیگری هم وجود دارد که میتواند در تحلیل این پویایی به کار آید. در این مقاله سعی بر این است که حکمت هنر و نشانگان شیعی تحلیل شود و از هر دو ابزار پژوهشی و نیز کلامی _ الهیاتی بهره گرفته شود.
عوامل و زمينه های عدم پذيرش ولايت اميرالمؤمنين علیه السلام در کلام حضرت زهرا علیها السلام

در هر گرایش یا عدم گرایش به جریانی فکری یا فرهنگی، دلایل و زمینههایی وجود دارد _ اعم از روانی، اجتماعی، فکری و عملی _ که جهتگیری انسان را بهسویی رقم میزند. پس از کودتای سقیفه و مشخص شدن موضع هر گروه از مخالفان رهبری مولای متقیان علیه السلام ، حضرت صدیقۀ طاهره علیها السلام به روشنگری و بیان عوامل و زمینههای عدم ایمان و تسلیم به ولایت حضرت امیر علیه السلام پرداختند.
نوشتار پیش رو درصدد است با بررسی خطبهها، گفتوگوها و روایات صادره از حضرت صدیقۀ طاهره علیها السلام در این زمینه، به واکاوی پدیدارشناسانۀ عدم گرایش مردم به ولایت امیر مؤمنان علیه السلام بپردازد. این عوامل، ذیل دو سرفصل کلی، عوامل بیرونی (تاریخی _ اجتماعی) و زمینههای درونی (روانی _ اعتقادی _ عملی)، و نهایتاً در پنج عنوان قرار میگیرند.
عوامل بیرونی که موجب عدم پذیرش ولایت یا نکث پیمان غدیر و یا انکار امامت حضرت شدند درواقع اتفاقاتی خارجی هستند که انگیزانندههای مهم و قابلتأملی ازنظر تاریخی _ اجتماعی محسوب میگردند. در طرف دیگر، زمینههایی درونی که بستر و خاستگاه عملکردها و برون دادهای رفتاری شدند نیز از مهمترین نکاتی است که در کلام حضرت زهرا علیها السلام بدانها تأکید شده و موردبررسی این نوشتار است.
نقش احاديث مشهور در شکل گيری باور شيعه به پيوستگی سلسلۀ امامت

برخی روایات مشهور اسلامی در میراث حدیثی مسلمانان حاکی از آن است که در هر دورهای بیشک کسی در میان امت وجود دارد که حامل عادل علم دین و حافظ آن است؛ از اهلبیت و عترت پیامبر است و مایۀ هدایت امت ایشان است؛ امام حیّ زمان است و مردم موظف به شناسایی و بیعت با او هستند؛ بهپادارندۀ حجت خدا بر خلق است، چه مشهور باشد، چه ناشناس. از طرف دیگر، گزارشهای فرقهنگاران حاکی از آن است که شیعیان از ابتدا، معتقد بودهاند که زمین هیچگاه از وجود حجت و امامی که جانشین امام قبلی باشد، خالی نمیماند و سلسلۀ امامت پیوسته خواهد ماند. این اعتقاد به وجه افتراق شیعۀ امامیه با دیگر فرق اسلامی بدل گشته بود تا حدی که این اعتقاد را «نسق» و شیعیان امامی را «اهل نسق» میخواندند. در این پژوهش، با بررسی تاریخ فکر شیعۀ امامیه، نقش احادیث مذکور را در شکلگیری این باور و وفاداری آنان را به آن احادیث نشان میدهیم.
ديدگاه عالمان امامی پيرامون روايات نخستين مخلوق

شناخت نقطۀ شروع خلقت و اولین موجودی که خداوند متعال آن را پدید آورد، از مسائل مهمّی است که در معارف الهی موجود در میراث علمی ائمۀ اطهار علیهم السلام بدان پرداخته شده است. در گزارشهایی که در متون روایی امامیّه آمده، موجودات مختلفی بهعنوان اولین مخلوق معرفیشدهاند. در این میان نور اهلبیت علیهم السلام ، بیشترین گزارشها را به خود اختصاص داده است. عقل، حقیقت محمدیّه، ماء و نور پیامبر اکرم و اهلبیت علیهم السلام اموری هستند که در کلام اندیشمندان امامیة بهعنوان نخستین مخلوق قلمداد شدهاند، اگرچه برخی از ایشان حقیقت همۀ آنها را همان نور اهلبیت علیهم السلام دانستهاند. این نوشتار به بررسی دیدگاههای اندیشمندان امامیّه دربارۀ این مجموعه از روایات میپردازد.
اثبات صحت «حديث سفينه» با تعدد سند از منابع عامه

یکی از احادیث منقول از رسول اکرم صلی الله علیه وآله که دلالت روشنی بر امامت اهلالبیت علیهم السلام دارد، حدیث سفینۀ نوح است که به اسانید مختلف در کتب اهل سنت و شیعه روایت شده است. هدف مقالۀ حاضر، بررسی سندی_ رجالی روایات پنج تن از صحابه: عبدالله بن زبیر، ابن عباس، علی بن ابیطالب علیه السلام ، ابوسعید الخدری و ابوذر غفاری بر اساس علم رجال و حدیث اهل سنت است. نتایج این مقاله بهروشنی نشان میدهد که برخی از اسانید حدیث، «صحیح» و برخی دیگر «حسن» و قابل احتجاج هستند. حتی اگر فرض شود همگی اسانید حدیث سفینه ضعیف باشند، ولی ازآنجاکه این اسانید «ضعیف» یکدیگر را تقویت میکنند، حدیث را به مرتبۀ «صحیح» میرسانند؛ زیرا هیچیک از راویان اسانید این حدیث، متهم به دروغگویی نیستند؛ بلکه صرفاً به خاطر ضعف حافظه، جهالت و یا مدلّس بودن، از سوی برخی علمای رجال تضعیف شدهاند.
منبع شناسی موضوع «شفاعت»

شفاعت از مادۀ شفع و به معنای ضميمه كردن دو چيز همانند، و در اصطلاح، درخواست عفو و بخشش براى گناهكار است. همچنین شفيع و شافع به كسى گفته میشود كه براى يارى رساندن به گناهكار با او همراه شده و در حق وى شفاعت مىكند. بنابر عقايد اسلامى، شفاعت شافعان، یعنی اولياى خدا و بندگان برگزيده، در روز قيامت و به اذن الهى انجام مىگیرد. در قرآن و روایات، شواهد فراوانی در این باره وجود دارد.
بنابر آيات قرآن، شفاعت به اذن و رضاى خداوند انجام میشود: <ما مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ>[3] و <وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى>.[4] قرآن شفاعت را بدون اذن الهی محال میداند. همچنین رضایت خداوند نیز از مهمترین شروط شفاعت است. بیشک برترین انسانی که از مقام شفاعت برخوردار است، پیامبر اسلام است؛ چنانکه مقصود از «مقام محمود» در آیۀ 79 سورۀ إسراء <عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً> برخورداری پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله از این مقام است. علاوه بر پیامبر اسلام، دیگر پیامبران و اهل بیت علیهمالسلام و اولیای الهی نیز از شافعان هستند. آيات قرآن، فرشتگان را هم از شافعان معرفی میکند: <وَ كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّماواتِ لا تُغْنِي شَفاعَتُهُمْ شَيْئاً إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَرْضى>.[5]
در آیاتی از قرآن کریم، بی آنکه از واژۀ «شفاعت» و مشتقات آن نام برده شده باشد، مضمون آن مورد تأکید قرار گرفته است. از جمله زمانی که برادران حضرت یوسف از پدرشان خواستند تا از خداوند برای ایشان طلب استغفار کند و آن حضرت نیز طلب مغفرت الاهی در حق ایشان را به آینده موکول کرد: <قالُوا يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئِينَ* قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ>.[6]
همچنین طلب استغفار و شفاعتطلبی پيامبر اكرم صلیالله علیه وآله در حق گنهكاران مورد پذیرش واقع میشود و قرآن در این باره میفرماید: <وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً>[7]همچنین در آيۀ ديگرى مىفرمايد: <وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ>.[8]
در روايات نیز به بحث شفاعت فراوان پرداخته شده است از جمله در روایتی پيامبر اکرم صلیالله علیه وآله مىفرمايد: «إنّما شفاعتي لأهل الكبائر من أُمّتي».[9] نیز در حدیثی دیگر می فرمایند:
أُعْطِيتُ خَمْساً لَمْ يُعْطَهَا أَحَدٌ قَبْلِي جُعِلَتْ لِيَ الْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً وَ أُحِلَّ لِيَ الْمَغْنَمُ وَ نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ وَ أُعْطِيتُ جَوَامِعَ الْكَلَامِ وَ أُعْطِيتُ الشَّفَاعَةَ.[10]
علم امام از نگاه اميرالمؤمنين علیه السلام با تأکيد بر نهج البلاغه (نقد رويکرد تاريخی به علم امام)

مسئلۀ علم امام از دیرباز تاکنون بهعنوان یکی از آموزههای اعتقادی و مقوّمات امامت شیعی مطرح بوده است. این ویژگی که لازمۀ مرجعیّت دینی امامان است، ابتدا توسط شخص پیامبر اکرم صلیالله علیه وآله موردتوجه قرار گرفت و ازآنپس ائمه علیهمالسلام و اصحابشان نیز امامت را بر اساس آن بر رسیدهاند. در این میان برخی دربارۀ علم امام مطالبی را با رویکرد تاریخی مطرح کردهاند تا نشان دهند باور فعلی شیعیان دربارۀ علم امام، با گذشته، یعنی عصر حضور ائمه علیهمالسلام، متفاوت است؛ ازاینرو در این جستار، علم امام و ویژگیهای آن از نگاه امام علی علیه السلام با تأکید بر نهجالبلاغه که یکی از کهنترین میراث حدیثی و منابع معرفتی شیعه محسوب میشود، موردبررسی قرار میگیرد تا هم بر علم امام تأکید نماید و هم پاسخی مستند و تاریخی بر شبهاتی باشد که دراینباره مطرح میشود.
هويّت اجتماعی شيعۀ اماميّه در قرون متقدّم تحليلی تاريخی – جامعه شناسانه بر قصيدة ابنمنير طرابلسی

دو قرن چهارم و پنجم، دوران قدرت و استیلای سیاسی_ مذهبی شیعه بر جهان اسلام به شمار میرود. گسترۀ جغرافیایی شیعیان در تمامی نقاط جهان اسلام، به انضمام حمایت سیاسی دو دولت آلبویه در بغداد و فاطمیان در مصر و منطقۀ شامات، باعث شد شیعیان فرصت ابراز علنی عقاید و انجام بسیاری از شعائر خود را پیدا کنند. بر اساس نظریۀ تضاد دوقطبی در مباحث جامعهشناسی، بررسی وضعیت اعتقادی_ اجتماعی شیعیان بر مبنای متون و گزارشهای نشاندهندۀ تقابلهای هویّتی میان شیعه و اهل سنّت، میتواند یکی از منابع در تحلیل تاریخی _ اجتماعی آن دوران باشد. از منابع مهم در این زمینه، قصیدۀ مشهور «تتریه» سرودۀ ابنمنیر طرابلسی است که در آن بهخوبی این تضادهای هویّتی نشان داده شده است. ابنمنیر بر اثر حادثهای که میان وی و یکی از نقبای آن دوران در بغداد روی داد، در شعری خواستهای را از شریف مطرح نموده که در ضمن آن بسیاری از اعتقادات و تقابلهای موجود در جامعۀ آن روز را به تصویر کشیده است. گسترۀ موضوعات مطرحشده در این شعر که باورهای اعتقادی، تضادهای آیینی و مسائل عملی (اصطلاحاً فقهی) را در برمیگیرد، نشاندهندۀ تمامی تضادهای موجود در آن دوران است. در این نوشتار تلاش بر آن است تا با بررسی ابیات این شعر، ابتدا خاستگاه اعتقادات و آیینهای شیعی در روایات رسیده از اهلبیت علیهمالسلام نشان داده شده و در ادامه به شواهد تاریخی وجود تضاد میان فرقههای اسلامی موجود در جامعۀ آن روز، بهویژه شهر بغداد بهعنوان محل سکونت شریف، و منطقۀ شامات و مصر بهعنوان محل سکونت ابنمنیر، اشاره شود.