جواز برگزاری جشن میلاد نبی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) – حلبی شافعی

برهان الدین حلبی شافعی از علمای قرن هشتم هجری با تایید و جواز برگزاری جشن میلاد نبی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از قول هیتمی چنین نقل می کند که احتفال بدعتی حسنه است که مستحب بودن بدعت حسنه نیز امری اتفاقی است. لذا برگزاری جشن میلاد نبی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) مستحب است.
جواز برگزاری جشن میلاد نبی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) – محمد عمر سربازی

مولوی محمد عمر سربازی از علمای اهل سنت ایران، در جواز جشن میلاد نبی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم می گوید: جلسه ای که به مناسبت میلاد پیامبر و یا صحابه برگزار می شود اگر در آن مجلس معصیت صورت نگیرد، از فرائض بوده و فی نفسه جایز و مندوب است.
جواز برگزاری جشن میلاد نبی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) – سیوطی (1)

سیوطی در جواز برگزاری جشن میلاد نبی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به چند دلیل استناد می کند: اول: حدیث روزه گرفتن روز عاشورا توسط یهود که این مساله سبب شد پیامبر خدا نیز به خاطر شکر از نعمات الهی روزه بگیرد. سیوطی از این حدیث جواز احتفال را ثابت کرده است. دوم حدیث قربانی کردن، رسول خدا برای خود. سیوطی این قربانی را نوعی شکر الهی قلمداد کرده که خدا او را رحمت عالمیان قرار داده است.
جواز برگزاری جشن میلاد نبی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) – قسطلانی (2)

قسطلانی از علمای شافعی قرن نهم در تایید احتفال به میلاد نبی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) چنین استدلال می کند: وقتی عذاب در شب میلاد نبی اسلام از ابولهب به دلیل خوشحالی او از خبر ولادت پیامبر، برداشته شود، ابولهبی که قران در ذم او سخن گفته است، پس مسلمان موحدی که به خاطر محبت به آن حضرت در روز میلاد اقدام به بخشش و عطا می کند چگونه است؟!
جواز برگزاری جشن میلاد نبی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) – قسطلانی (1)

قسطلانی با تایید جواز احتفال در روز میلاد نبی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از برگزاری جشن چنین روزی از قدیم الایام گفته و می نویسد: مسلمانان همیشه در ماه میلاد نبی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) به برگزاری جشن میلاد نبی اسلام اقدام می کردند و صدقه دادن و اظهار سرور و قرائت قران و … از جمله اعمال ماه ربیع الاول بوده است.
جواز برگزاری جشن میلاد نبی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) – مفتی خدانظر

در فتاوای دارالعلوم زاهدان مبنی بر جواز برگزاری جشن میلاد نبی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) چنین آمده است: انعقاد چنین جلسه ای(برگزاری جشن میلاد نبی اسلام) مستحب و موجب اجر و ثواب است به شرطی که خالی از بدعت باشد.
جواز برگزاری جشن میلاد نبی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) – ابن الحاج

ابن الحاج از علمای مالکی متعلق قرن هشتم در جواز برگزاری جشن میلاد نبی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین استدلال می کند: از فضیلت روزه گرفتن روز میلادنبی اسلام به دست می آید، وقتی وارد این ماه می شویم به اکرام و تعظیم و احترام دیگران اقدام کنیم و به سیره آن حضرت متمسک شویم.
وهابیت؛ فرقهای علیه شیعه و سنی

وهابیت فرقهای است که نه پایبندی بر اعتقادات مذاهب اهل تسنن دارد و نه بر اعتقادات تشیع، و از تمامی مذاهب معتبر اسلام خارج است و علمای چهارگانه اهل تسنن و علمای تشیع در ردّ این فرقه کتابهای بسیاری نوشتهاند. دشمنان اسلام وهابیت را برای تفرقه افکنی و سوء استفاده از مسلمانان ایجاد کرده اند.
وهابیت و موضع اهل سنت در قبال آن

بعد از هم پیمانی محمد بن عبدالوهاب با محمد بن سعود، با دو سلاح تکفیر و شمشیر دست به غارت و کشتن مسلمانان زدند که در این مقاله به برخی از جنگها و جنایات آل سعود و محمدبن عبدالوهاب و چگونگی تصرف مکه توسط آنها اشاره دارد.
وهّابیت عامل تفرقه میان امّت ها

امت اسلامی در این زمان بیش از هر زمان دیگری نیاز به اتحاد و همدلی دارند تا بتوانند در برابر توطئه های دشمنان اسلام پیروز شوند اما با پایه ریزی مبانی فکری وهّابیت در قرن هفتم و هشتم، و با اتّهام نادرست بدعت و شرک به مسلمانان، ضربه های جبران ناپذیری به صفوف به هم پیوسته مسلمانان وارد شد و با نابودی آثار بزرگان دین و ممانعت از شعائر اسلامی و جلوگیری از توجّه مردم به انبیا و اولیای الهی، اهداف شوم دشمنان دیرینه اسلام را عملی ساخت. در این مقاله نقش وهابیت در ایجاد اختلاف و تفرقه میان مسلمانان بررسی خواهد شد.
وهابیت چیست؟ چه پیشینه و چه نسبتی با اهل سنّت دارد؟

“وهابیت” نام جریانی فکری ـ سیاسی است که در قرن اخیر ظهور کرده و پیرو برخی اندیشه های افراطی سده های سوم و چهارم اسلامی است؛ به این جریان “سلفیه” نیز می گویند. بنیان گذار آن شخصی موسوم به محمّد بن عبد الوهاب (1115 ـ 1206ق) زادة عیینه یکی از شهرهای صحرای معروف نجد است که از تحجّر و خشونت بهره ای تام داشت. در این مقاله به بررسی نسبت وهابیت با اهل سنت پرداخته می شود.
وهابیت از دیدگاه اهل سنت

رساله موجود با موضوع «وهابیت از دیدگاه اهل سنت » می باشد که از یک مقدمه و 4 بخش تشکیل شده است.بخش اول آن کلیات است که از 2 فصل تشکیل شده ،فصل اول با عنوان وهابیت ،مفهوم و وجه تسمیه آن،تاریخچه آن و سلفی گری می باشد . فصل دوم شامل مفهوم اهل سنت ،کاربردهای آن ،تاریخ پیدایش اهل سنت و مذاهب فقهی آن می باشد. بخش دوم : با عنوان آشنایی با بنیانگذاران فکری و سیاسی وهابیت می باشد که از دو فصل تشکیل شده،فصل اول شامل شرح حال زندگی ابن تیمیه ،عقاید وی ،دشمنی ابن تیمیه با اهل بیت علیهم السلام ودفاع آن از مخالفان اهل بیت و ابن تیمیه از دیدگاه اهل سنت می باشد.فصل دوم ،نگاهی کوتاه به زندگانی محمد بن عبدالوهاب ،عقاید وهابیت،ردیه های علمای اهل سنت بر محمد بن عبدالوهاب ،وهابیت در گفتار و اقوال بزرگان اهل سنت ،تاریخچه کشتار و هجوم وهابیان در گفتار اهل سنت و وجه شباهت وهابیت با خوارج را به خود اختصاص داده است. بخش سوم : با عنوان بررسی عقائد انحرافی وهابیت می باشد که شامل 4 فصل می باشد فصل اول به مباحث توحید و شرک و اقسام آن،توحید و شرک در نگاه ابن تیمیه و محمدبن عبدالوهاب ،دیدگاه اهل سنت در معیار توحید و شرک اشاره می کند.فصل دوم : به بیان فرق توحید ربوبی و الوهی ،رابطه آن دو با هم ،معنای عبادت ،عبادت از نگاه ابن تیمیه و وهابیت ،توحید عبادی در نگاه اهل سنت می پردازد. فصل سوم این بخش به معنای بدعت ،بدعت در نگاه علمای اهل سنت ،تعریف و مصادیق آن در کلام وهابیون اختصاص دارد.فصل چهارم آن به معنای کفر ،نظر وهابیت در باب تکفیر ،کفر در کلام بزرگان اهل سنت ،سیره نبوی و تکفیر مسلمانان پرداخته است. بخش چهارم : با عنوان وهابیت و تحقیر انبیاء و اولیای الهی می باشد و از هفت فصل تشکیل شده ،فصل اول به مسئله شفاعت ،اقسام شفاعت در قرآن و ضرورت آن ،دیدگاه وهابیون در باب شفاعت ،علل تحریم آن ،و دیدگاه علمای اهل سنت درباره شفاعت توجه دارد.فصل دوم بحث از توسل ،توسل در قرآن و انواع آن ،دیدگاه وهابیون در این موضوع و دیدگاه اهل سنت را بیان داشته است. فصل سوم به مباحث حیات برزخی و دیدگاه و ادله وهابیون ،دیدگاه اهل سنت و مباحث عقلی آن می پردازد.فصل چهارم به موضوع تبرک ،نظرات و فتاوای وهابیان در حرمت تبرک ،تبرک در نگاه اهل سنت ،تبرک صحابه به آثار پیامبر ،تبرک عامه مردم به علمای عصر خود اشاره می کند.فصل پنجم شامل بناء بر قبور ،آیات قرآنی ،نظرات وهابیون ،دلایل و حرمت آن ،فتاوی و دیدگاه علمای اهل سنت و سیره صحابه و مسلمین می باشد. فصل ششم به زیارت قبور ،نظرات وهابیت ،دیدگاه ائمه اربعه و علمای اهل سنت و استحباب آن و براهین عقلی فخر رازی بر زیارت قبور اختصاص دارد.فصل هفتم نگاه اجمالی به بحث نماز و دعا در کنار قبور اولیای الهی ،دیدگاه وهابیون و دیدگاه اهل سنت پرداخته است.و در پایان به کتاب نامه ختم گردیده است.
نقد سلفیه بر تصوف

از مخالفان تصوف، طرفداران جنبش وهابیت (پیروان محمدبن عبدالوهاب، متوفی 1206) و سلفیه (پیروان محمد عبده، متوفی 1323)اند که تصوف را انحراف از اسلام، مخرب و تماماً بدعت می دانند.از قرن دوازدهم به بعد، برخی تحولات اجتماعی از جمله فشار سلفیه و وهابیت سبب شده است تا مشایخ برخی طرق صوفیه برخی عقایدشان را تعدیل و بعضی اعمال را که حساسیت عالمان اهل سنّت را برمی انگیزد، ممنوع کرده اند. در ادامه این نوشتار مطالبی در مورد تصوف و رابطه آنها با اهل سنت و سلفیه و وهابیت بیان خواهد شد.
مخالفت وهابیان با عقاید اهل سنت

روش وهابیت از همان روز اول، برخلاف روش همه مذاهب اسلامی بود، آنها در مواضع مختلف به نفی و تکفیر مذاهب مختلف شیعه و اهل سنت پرداختهاناد، عقائد ماتریدیه را کفر آمیز و آمیخته با شرک معرفی کردند، و اتهام تحریف قرآن به ابو منصور ماتریدی زدند، و ماتریدیه را مردم فریب نامیدند. عقائد اشاعره را آمیخته با خرافات و کفریات و بدعت دانستند، و آنها را متأثر از یهود فرض کردند، نسبت خرافه پرستی و بدعت بع علمای دیوبندی و جماعت تبیلغ دادند و علمای دیوبندی را مسخره نمودند. بریلویها را عامل و یاور اجانب دانستند و آنها را کافر و مشرک انگاشتند. وهابیها علاوه بر حمله به مذاهب اسلامی به بزرگان مذاهب مانند ابوحنیفه نیز حمله کرده و او را طعن زدند و به سیعه اتهام کفر و شرک دادند. با این رویکرد همه مسلمین باید در قبال این گروه متحد باشند.