امام در برابر سپاه عراق‌

نخستین برخورد امام با سپاه عراق، برخورد با سپاه یک هزار نفری حرّ بن یزید ریاحی بود. در آن موقع، حرّ در حد یک فرمانده جزء، خود را کارگزار ابن زیاد می‌دانست و چندان در مسائل سیاسی قضیه دخالت نمی‌کرد. لذا وقتی امام حسین علیه السّلام به نماز ایستاد، حرّ همراه با سپاهیانش، با اعتقادی که به امام داشتند، بدو اقتدا کردند.

ارزیابی سفر به عراق‌

آیا ، سفر امام حسین علیه السّلام به عراق ،به مصلحت بود یا خیر؟؟؟!!!. در اینجا بر آنیم تا صرف نظر از بعد «غیبی» واقعه کربلا، ارزیابی سیاسی مختصری از سفر امام حسین علیه السّلام به عراق داشته باشیم.

حرکت امام به سمت عراق‌

نماینده رسمی امام، آمادگی مردم کوفه را تأیید کرده بود، و دیگر جای تأمل نبود. چرا که به طور مطمئن با توجه به نامه‌ها و نامه مسلم، شرایط برای قیام علیه بنی امیّه آماده شده بود. امام در رفتن تسریع کرد، به طوری که در هشتم ذیحجه، یعنی در بحبوحه مراسم حج، با تبدیل عمره تمتع به عمره مفرده عازم عراق گردید. لحظه‌ای تأخیر می‌توانست وضع عراق را دگرگون کند. اضافه بر این احتمال ترور امام در مکه وجود داشته و ماندن حضرت در مکه به هیچ صورتی مصلحت نبود.

مخالفت امام حسین علیه السّلام با خلافت یزید

پس از هلاکت معاویه در رجب سال شصت، یزید طبق برنامه ریزی قبلی به خلافت رسید.این خبر هنوز به مدینه نرسیده بود که یزید همه کوشش خود را صرف گرفتن بیعت از مخالفینی کرد که مخالفتشان می‌توانست شورشی علیه او برپا کند. یزید به ولید بن عتبة بن ابی سفیان، والی خود در مدینه، نوشت تا بسرعت از عبد الله بن زبیر و حسین بن علی بیعت بگیرد. مروان، ولید را نیز واداشت تا همان شب در پی آنها فرستاده و اگر بیعت نکردند، همان جا گردنشان را بزند، چرا که به نظر او گذشتن آن شب فرصتی بود تا آنها سر به مخالفت برداشته و مردم را به سوی خود دعوت کنند.

امام حسین علیه السّلام پیش از کربلا

آن حضرت در تمام مدت زندگی خود در کنار جدش رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله با آن حضرت مأنوس بوده و حتی در وقت نماز از آن حضرت جدا نمی‌شد. رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله سخت به او و برادرش اظهار علاقه می کرد و با جملاتی که درباره آنها می فرمودند گوشه‌ای از فضایل آنها را برای اصحاب بازگو می کردند.