ای جلوه ای از جمال ایزد عباس

ای جلوه ای از جمال ایزد عباس حسن تو به ماه طعنه می زد عباس غیر از تو ندیده ام کسی دستش را در پای برادرش بریزد عباس شاعر: شفق خراسانی
پیچید علمدار علم هایش را

پیچید علمدار علم هایش را تقدیم بنفشه کرد غمهایش را از اسب چو بر خاطره ی خاک افتاد بوسید زمین، ناز قدمهایش زا شاعر: شفق خراسانی
چون ماه تمام، نور افشاندی تو

چون ماه تمام، نور افشاندی تو در قله ی ایثار و شرف مانده ی تو با داشتن برادری مثل حسین تنها یک جا برادرش خواندی تو؟! شاعر: شفق خراسانی
شد چشم امام عاشقان خون آلود

شد چشم امام عاشقان خون آلود از غم کمرش شکست، اما فرمود جمله معجزات پیغمبر عشق شق القمر ماه بنی هاشم بود شاعر: شفق خراسانی
بستند به عشق، راه در نخلستان

بستند به عشق، راه در نخلستان پیچیده طنین آه، در نخلستان این منظره شهادت عباس است تصویر غروب ماه در نخلستان شاعر: شفق خراسانی
گیرم دل را به آتش و خون بکشم

گیرم دل را به آتش و خون بکشم با سینه ی مجروح، نفس چون بکشم سر به سر زانو بگذارم، شاید تیری که به چشم رفته بیرون بکشم شاعر: شفق خراسانی
چون باد به سوی خیمه ها رهسپر است

چون باد به سوی خیمه ها رهسپر است گویی که به جای دست، دارای پر است لبخند به لب، مشک به دندان، افسوس از عمر گل، این منظره کوتاه تر است شاعر: شفق خراسانی
عباس، دلی که پای بست تو بود

عباس، دلی که پای بست تو بود مشتاق لقای حق پرست تو بود امروز چه کرده ای که فردا زهرا اسباب شفاعتش به دست تو بود شاعر: شفق خراسانی
عباس، لبت ساغری از کوثر داشت

عباس، لبت ساغری از کوثر داشت رخسار تو زیبایی پیغمبر داشت پیشانی تو مهر تولای حسین بازوی تو، رنگ بوسه ی حیدر داشت شاعر: شفق خراسانی
او تربیت از ساقی کوثر دیدست

او تربیت از ساقی کوثر دیدست از باغ شهامت علی گل چیدست انگار که گلبرگ رخ ماهش را در عطر گل محمدی پیچیدست شاعر: شفق خراسانی
عباس رخ تو ماه نوساخته شد

عباس رخ تو ماه نوساخته شد از جلوه ی تو، رونق مه کاسته شد از پرده در آمدی و گفتی که حسین گل بود و به سبزه نیز آراسته شد شاعر: شفق خراسانی
دل را گل گلزار ابا الفضل کنید

دل را گل گلزار ابا الفضل کنید آئینه ی رفتار ابالفضل کنید در فصل شکفتنش گلی از صلوات نذر گل رخسار ابالفضل کنید شاعر: وفایی
روشنگر راه عشق یعنی عباس

روشنگر راه عشق یعنی عباس سردار سپاه عشق یعنی عباس آنجای که آفتاب عشق است حسین پیداست که ماه عشق یعنی عباس شاعر: سید رضا مؤید
عباس که در عشق، دلی یکدله داشت

عباس که در عشق، دلی یکدله داشت در دشت جهاد، پرچم قافله داشت یک روز پس از برادر آمد به جهان یعنی ز حسین یک قدم فاصله داشت شاعر: سید رضا مؤید