وزارت بدر الجمالى

مستنصر (خلافت 427 – 487ق) یکى از معروفترین خلفاى فاطمى مصر است که مدت زیادى بر مسند قدرت بود. دوران او با اینکه فراز و نشیبهاى زیادى داشت؛ اما یکى از مهمترین و حساسترین دورههاى تاریخ دولت اسماعیلى مذهبِ مصر به شمار مىرود. هنگامى که حکومت اسماعیلى مصر، در سراشیب سقوط قرار گرفت و خطرات داخلى و خارجى آن را تهدید مىکرد، وزارت به شخصى به نام بدر الجمالى (وزارت 466 – 487ق) سپرده شد و او توانست مشکلات را یکى پس از دیگرى پشت سر بگذارد.
در این پژوهش، اقدامات سیاسى، اجتماعى و عمرانى بدر و اوضاع بحران زدهى مصر، همزمان با به قدرت رسیدن او، مورد بررسى قرار خواهد گرفت.
نبردهاى «المنصور محمد بن ابى عامر» در اندلس

المنصور محمد بن ابى عامر، حاجب قدرتمند هشام(المؤید) خلیفهى اموى اندلس (خلافت 366 – 399ق) بود. دوران او مقارن است با آغاز ضعف نظامى و آشفتگى و هرج و مرج حکومت مسلمانان در اندلس. از این رو مسیحیان جرأت یافتند که به سر حداّت و مرزهاى اندلس تجاوز کرده و به غارت و کشتار بپردازند. المنصور از شخصیتهاى بزرگى است که در این اوضاع پریشان و آشفته، به فکر دفاع از قلمرو مسلمانان افتاد و ضربههاى متعدد و هولناکى بر پیکرهى دولتهاى مسیحى شمال اسپانیا وارد ساخت. این مقاله، به بررسى سلسله نبردهایى که میان المنصور و اسپانیاىِ مسیحى رخ داده است مىپردازد.
رسمى شدن کیش اسماعیلیه و تأثیرات آن در مصر عصر فاطمى

فتح مصر در سال 358 قمرى به رهبرى المعزلدین اللَّه چهارمین امام خلیفه فاطمى و با همت و تلاش جوهر صقلى سردار وفادار وى به بار نشست. به دنبال انتقال مرکز خلافت فاطمیان از مغرب به مصر و تأسیس نهادهاى علمى و مذهبى جهت ترویج کیش اسماعیلیه این مذهب در مصر رسمیت یافت و مدت 209 سال سایههاى اقتدار سیاسى و مذهبى خلافت فاطمیان بر مصر و مناطق تحت سلطه گسترانیده شد.
دیرپایى و استمرار خلافت فاطمیان و تثبیت ارکان قدرت سیاسى و نظامى ایشان که ارتباط تنگاتنگى با رسمیت یافتن مذهب اسماعیلیه داشته است، این سوال اساسى را پیش مىآورد که رسمیت یافتن کیش اسماعیلیه چه تأثیرى بر ساختار قدرت خلافت فاطمیان داشته است؟
در این مقاله تلاش شده است که در دو حوزه نظر و عمل ضمن پرداختن به تأثیرات سیاسى و اجتماعى و فرهنگى مذهب اسماعیلیه، نتایج و پیامدهاى رسمى شدن این کیش در مصر بررسى گردد.
على(ع) و نحوه نگرش به قدرت

تشریح اندیشه سیاسى على(ع) و دیدگاه هاى وى درباره قدرت همواره مورد توجه مورخان و محققان بوده است. اما در این میان نظریه اى که امام على(ع) را از سایر حاکمان اسلامى متمایز مى نماید, حاکم آرمانى و اصولى بودن و نگاه اعتبارى داشتن به قدرت است. نوشتار حاضر که مقدمه اى در این زمینه است, سعى در بررسى این دیدگاه بر اساس برخى شواهد تاریخى دارد.
سادات در دوره مغول

یکى از پیامدهاى اجتماعى ظهور اسلام, شکل گیرى طبقه اى به نام ((سادات)) در جامعه اسلامى بود. با گسترش اسلام در سرزمین هاى دیگر, سادات از شرق تا غرب عالم اسلامى پراکنده شدند و به عنوان گروهى محترم و متنفّذ مورد توجه قرار گرفتند. ایران از جمله سرزمین هایى بود که سادات در آن نفوذ و جایگاه قابل توجهى یافتند و روز به روز بر شهرت و اعتبار آنان افزوده شد. با این حال, موقعیت آن ها از شرایط سیاسى, اجتماعى, اقتصادى و مذهبى دوره هاى مختلف تاریخ ایران نیز تا…ثیر مى پذیرفت. در این مقاله, وضع سادات در ایرانِ عصر مغول بررسى شده است.
بُسر بن ابى ارطاه

عُمیر بن عُوَیمَر بن عمران بن الجُلَیس مشهور به بسر بن ابى ارطاه (متولد سال نهم هجرى) یکى از فرماندهان خونآشام و بىرحم معاویه و از سرسپردگان امویان به شمار مىرود که فعالیتهاى سیاسى قابل توجهى داشته است. وى نقشى چشمگیر در عرصهى سیاسى دوران خلافت معاویه ایفا کرد.
در این مقاله با ارائهى تصویرى کلى از جوانب مختلف زندگى بسر بن ابى ارطاه در عرصهى منازعات سیاسى میان معاویه و امام علىعلیه السلام از جمله نقش وى در غارات و تحکیم پایههاى قدرت امویان، به بیان فعالیتهاى سیاسى بسر در دوران خلافت معاویه مىپردازیم.
ذوالخُوَیْصِره

از جمله اخبار غیبى روایت شده از پیامبر اکرمصلى الله علیه وآله و معجزات آن حضرت، پیشگویى ظهور گروهى به نام مارقین2 بود. ایشان در این پیشگویى به فردى اشاره مىفرمایند که منابع تاریخى و روایى از او به نام ذوالخویصرة3 یاد کردهاند. پیامبرصلى الله علیه وآله ضمن اینکه او را اصل و ریشهى مارقین (خوارج) معرّفى فرمودند علامتى نیز براى یکى از یاران او به این شرح ذکر کردند: شخصى سیه چُرده در میان آنان است که زایده گوشتى بر بازوى او است (ذوالثَّدَیَّه).4 بسیارى از منابع تاریخى، روایى و تفسیرى، ذوالخویصره را حُرْقُوص بن زُهَیْر سعدى تمیمى دانستهاند که در جنگ نهروان کشته شد. عدهاى نیز ذوالثُّدَیَّه را همان حرقوص بن زهیر دانستهاند. در این پژوهش خواهد آمد که حُرْقُوص بن زُهَیر و ذوالخُویصره یک تن بودند، ولى انطباق او بر ذوالثَّدَیَّه جاى تأمل و تردید است.
تحوّل اندیشه هاى کلامى و فلسفى در عهد موحدین

در حالى که مسیحیان آندلس در کنار صلیبیان تهاجمى گسترده علیه مسلمانان را آغاز مى کردند و خلافت عباسى به دنبال مهار جریان تشیع و سامان دادن امور غرب در جهت مصالح مذهب تسنن بود, موحدین بر پایه مهدویت بر مغرب مسلط شدند. دو قرن مناقشه در عرصه اندیشه هاى فلسفى و کلامى به نتیجه اى ارزشمند در دوره موحدین انجامید. هر چند نفوذ نظریات فلسفى ابن رشد در غرب مسیحى با عکس العمل شدید کلیسا مواجه شد; اما متکلمان مسیحى از کلام غزالى استقبال کردند. تلفیق, التقاط و ترکیب اندیشه هاى فلسفى و کلامى از مشخصه هاى بارز دوره موحدین است.
پوشش و پرچم در جنگهاى عصر اسلامى

در این نوشتار ابتدا به بحث مختصرى پیرامون نوع و رنگ پوشش نیروهاى نظامى در عصر پیامبرصلى الله علیه وآله و خلفاى پس از او تا عصر عباسیان پرداخته مىشود، آنگاه تلاشهاى آنان براى یکسان سازى نوع پوشش نیروهاى رزمى جهت هماهنگى و تشخیص نیروهاى خودى از دشمن، تشریح مىشود. سپس از دو نوع نشان با عنوان لوا و رایت، در سپاه رزم آن روزگار، سخن به میان آورده و تفاوتها، کارکردها و جایگاه آنها در لشکر اسلام بر مىشماریم و سیر تحول آن را از عصر پیامبرصلى الله علیه وآله تا عصر عباسیان دنبال مىکنیم.
بنى غانیه خاندانى حکومت گر در غرب اسلامى

بنى غانیه خاندانى از بربرها بودند که در قرن ششم هجرى در منطقه شرق اندلس و افریقیه به حکومت رسیدند. نخستین امیر از بنى غانیه محمد بن على بن غانیه مُسوفى و آخرین آنان عبدا& بن اسحاق است. این خاندان که با حمایت مُرابطان روى کار آمد, پس از سقوط دولت مرابطى و در زمان حاکمیت موحدان از حامیان بزرگ تفکر مرابطان به شمار مى رفت. تاخت و تازهاى بنى غانیه تا مدت ها سبب سلب آرامش از موحدان شد. سپاهى که آنان از اعراب مهاجر و صحرا گرد فراهم آوردند, سبب آشفتگى اوضاع اِفریقیه در نیمه دوم سده ششم و نیمه نخست سده هفتم شد. ضربات مداوم موحدان و حَفصیان به آنان در افریقیه سرانجام به حضور بنى غانیه در آن جا خاتمه داد.
شاخه دیگر این خاندان در میورقه حضور داشتند که موحدان در سال هاى آخر سده ششم به حضور آنان خاتمه دادند, این نواحى تا زمان تصرف به دست مسیحیان در دست موحدان باقى ماند.
فرنگى ها

مقاله حاضر گزارش مختصرى از تصورات مسلمانان از غرب و غربیان از آغاز تا دورهى عثمانى، با تکیه بر گزارشهاى جهانگردان و جغرافیادانان مسلمان است. این مقاله از دو بخش تشکیل شده است: بخش اول به بررسى گزارشها و آگاهىهاى مسلمانانِ مشرق زمین از اروپا و جهان مسیحى مىپردازد و بخش دوم به گزارشهاى مسلمانان اندلس از آنها. امید است که مقاله حاضر که شرحى است از تاریخچهى غربشناسى مسلمانان، گامى باشد در غربشناسى ما ایرانیان.
تحول حکومت در قرون اوّلیه اسلام

مؤلف در این نوشتار سعى نموده است تا تحوّلات ایجاد شده در ساختار قدرت را به طور عام در دورهى امویان و به طور ویژه در دورهى هشام، بررسى نموده و تبعات و تأثیرات آن را در تحوّلات سیاسى و اجتماعى جامعهى مسلمانان بررسى نماید. وجه مشخصهى عمدهى کار او، نگاه نظاممند و تئوریک ایشان به تحوّلات تاریخ اسلام است که از حیث روشى الگویى مناسب براى پژوهشگران تاریخ اسلام مىباشد.
«طعمه» و تحوّل آن در تشکیلات ادارى و مالى صدر اسلام

«طعمه» به عنوان یک اصطلاح در تشکیلات مالى و ادارى مسلمانان در دوره هاى مختلف معنى و مفهوم متفاوت داشته است. در دورهئ پیامبر(ص) به معنى واگذارى و بخشیدن سهم هاى مشخصى از محصولات اراضى خالصه به افراد بوده است. پس از آن در دوره خلافت نوعى اقطاع استغلال بوده و به معناى واگذارى حق بهره بردارى از عواید یک منطقه حکومتى به کار مى رفته است. در این مقاله با استناد به شواهد و مدارک تاریخى مدلول اصطلاح طعمه در صدر اسلام (زمان پیامبر(ص) و خلفاى راشدین و اموى) مورد بحث و بررسى قرار مى گیرد.
سفرهاى زیارتى پادشاهان صفوى

با رسمیت یافتن مذهب شیعه در دورهى صفوى (907 – 1135 ق) توجه و اهتمام شاهان صفوى به زیارت مقابر و ائمه(ع)، امامزادگان، و برخى از بزرگان تصوف (هم چون: شیخ صفى، شیخ زاهد و شیخ شهابالدین اهرى) افزایش یافت. در این نوشتار، بر اساس آگاهىهاى موجود، به سفرهاى زیارتى در طول دورهى صفوى، چگونگى انجام سفر و اعمالى که به جا مىآوردند و اهداف سیاسى و اقتصادى احتمالى که در نظر داشتند اشاره شده است.
نکتهى دیگرى که در این نوشتار مورد بررسى، قرار گرفته است روند انجام سفرهاى زیارتى است که از آغاز حکومت صفوى تا دورهى عباس اول، روز به روز، افزایش و پس از آن کاهش یافت.