روایتی جالب

در روایات، تأکید فراوانی بر طاهر بودن شده است؛ مانند آنچه روایت شد: «هر کس حدثی از او سر زد و وضوء نگرفت، به من جفا کرده است. و آن که وضو گرفت و دو رکعت نماز نگزارد، به من جفا کرده است. و آن که دو رکعت نماز گزارد، و به دنبالش دعا نکرد، […]
خطر وسواس

وسواس، از زیان بارترین خصلتها و بیماریهای قلبی است!… طهارت و نجاست (به جهت اینکه ارتباطش با جهات قلبی، کم است)؛ دارای آن درجهی اهمّیّتی که سایر احکام دارند، نیست. و احتیاط کردن در آن، با سرشت اهل دنیا سازگار بوده، و زیادهروی در آن برایشان مشکل نیست. و امّا احتیاط در حقوق دیگران از […]
غرض اصلی از اذکار و ادعیه

[پس از ذکر آداب و ادعیهای در هنگام غسل میفرماید:] و این ذکرها چنانکه میبینی، شاهدی است بر اینکه هدف اصلی و مقصود مهمتر، پاکی گشاده شدن سینه [شرح صدر] است. و آن بنابر آنچه از پیامبر گرامی روایت شده: «نوری است که در دل میافتد، و با آن سینه گشاده میشود؛ و علامتش خلاصی […]
اهمّیّت طهارت باطن در نزد خداوند

هنگامی که تو در لطف خدای متعال تأمّل کنی، و سپس در اینکه او از تو طهارت مکانت را –که نزدیک تو است- خواسته است و [نیز] لباسی که به بدنت چسیده است، و بدنت که قشر و پوستی است برای حقیقت تو، [پس از تأمّل در این مطلب] با علم یقینی خواهی فهمید که: […]
اهمّیّت هر چه بیشتر پاکی دل و باطن

فرمایش خدای متعال در سورهی «و الشَّمس» بعد از آن قسمهای بزرگ که فرمود: «به راستی که رستگار شد هر که آن (نفس) را پاک گردانید؛ و نومید و بیبهره گشت هر که آن را آلوده ساخت!»و این تأکید عظیم، دلالت میکند بر اینکه: طهارت و پاکی قلب، اهمّیّتش بسی بالاتر از طهارت بدن است. […]
درجات طهارت و پاکیزگی

طهارت بدن، مثلاً به وضو، و دوری از گناه، و آراستگیاش به عطر و اعمال صالح است. و طهارت قلب، به پاک کردن آن از صفات رذیله، و آراستگیاش به وسیلهی تخلّق به صفات حسنه است. و طهارت سرّ و حقیقت، به فراموش کردن غیر خدا، و آراستنش به یاد خدا است. منبع: کتاب به […]
تجلّی خداون در کلامش

هر گاه برای قاری این اثرپذیریها کامل شود، حتماً از برکات وحی و نسیمهای پروردگار نتائجی برایش حاصل میشود که او را به مرحلهای ارتقاء میدهد که: گویا میبیند که خدا با او سخن میگوید و به او خطاب مینماید… سپس اگر توفیق شکرگزاری این نعمت –چنانکه سزاوار آن است- و استقبال نمودن از این […]
شراب الهی

هر گاه قرائتکننده، حقیقت قرآن و بزرگی آن را شناخت، ناچار در آیاتش تدبّر و اندیشه میکند. و وقتی تدبّر نمود و از موانع فهم، خود را تخلیه کرد و در جستجوی فهم بود، حتماً مقصودهای قرآن به تناسب مقامی که در دین دارد، برایش تجلّی کرده و منکشف میگردد. پس چون از این چشمه، […]
اندیشه در احوال هلاکشدگان

از جمله تفکّرات مفید [در آیات قرآن] اندیشه نمودن در احوال هلاک شوندگان از امّتهاست در[مورد] اعمالشان و کیفرشان!… در معصیت «اصحاب سبت» تفکّر نما و در عذابشان که اوّل تبدیل به بوزینهها و خوک شده، و سپس هلاک و نابود گشتند! و پس از آن در اعمال خودت فکر کن که: آیا مطمئن هستی […]
تدبّر در کیفر گناهان

از جمله اندیشههای مفید [در آیات قرآن] تدبّر نمودن در کیفرهائی است که برای اهل معصیتها قرار داده شده: [یعنی] حدود و تعزیرات شرعیّه. زیرا قطع دست طبق حکم خداوند –به جهت دزدیدن یک ربع دنیار- برای عاقل، موجب ترس بزرگی میشود از جنایات بزرگی که در حرکات و سکناتش هر روز مرتکب میشود از […]
اندیشه در حالات پیامبران

از جمله تفکّرات که در طلب فهم [از آیات] مفید است، فکر و اندیشه در حالات پیامبران است؛ که آنان با وجود اینکه دارای مرتبهی بالائی از عوالم قرب و نزدیکی به خداوند جلّ جلاله هستند، چگونه آنان را به انواعی از بلایا و مصیبتها در دنیا مبتلا میکند؟!… اوّل اینکه: از آن، عظمت خداوند […]
تلاوت قرآن با توجّه به حقیقتش

قرآن دارای حقیقتی است. و حقیقت آن به گونهای است که این دانشهای متعارف [بشری] به شناخت واقعیّتش، نائل نمیگردد. و او همچنان است که [خدای] عزّ و جلّ فرموده است: «لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ.» [(واقعه/79) «جز پاکیزهشدگان، آن را مسّ [و ادراک] نمیکنند.»]. پس معرفت پیدا کردن به حقیقت آن، ملازم است با معرفت […]
مراد از «ترقّی» هنگام قرائت

«ترقّی» [در هنگام قرائت] عبارت از این است که: در قرائت خود به حالی برسد و ترقّی کند که آیهها را از خود خداوند متعال بشنود!… درجات قرائت مختلف است. و پائینترین آن، سه درجه است. و پائینترین این سه، آن است که: قاری بپندارد که گویا در پیشگاه خداوند بزرگ ایستاده و برای او […]
درجاتی از قرائت قرآن کریم

از یکی از حکماء نقل شده است که گفت: «قرآن میخواندم و شیرینیاش را نمییافتم؛ تا اینکه تلاوتش کردم به طوری که گویا آیات را از رسول خدا (ص) میشنیدم! سپس تلاوت کردم و تلاوت کردم، گویا که آن را از جبرئیل میشنیدم! پس آنگاه خداوند بر من به منزلهی دیگری جلوه کرد؛ و اینک […]