اشاره‌ای به آداب خواب

بداند: حالا که می‌خوابد، خواب هم در واقع برادر مرگ است… پس لازم است که فی الجمله عُدّه‌ی موت را از تجدید عهد ایمان کرده، و با طهارت، روی به قبله و روی دل به قبله‌ی حقیقیّه نموده، به نام خدا اعمال وارده‌ی عند النّوم را به قدر قوّه به عمل آورده، تسلیم روح و […]

پس از توبه

سالک راه خدا را بعد از توبه، لازم است از «مشارطه، «مراقبه»، و «محاسبه». و اوّل صبح، مشارطه با نفسش نماید، مشارطه‌ی شریک و سهیم در اعزّ و انفس ]عزیزترین و نفیس‌ترین[ سرمایه‌ها. و در عرض روز تا وقت خواب، مراقبه‌ی کامل؛ و در وقت خواب، محاسبه‌ی کامل از تمام آنچه در این مدّت، صرف […]

آثار و برکات توبه

باری، این توبه را که بنده به جا بیاورد، امیدواری خیلی است که همین توبه، برایش علّت تامّه‌ی وصول به مقصود باشد. چرا که صریح آیه‌ی وافی هدایت است که: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ». ](بقره/222) «حقّا که خداوند بسیار توبه‌کنندگان را دوست می‌دارد.»[ و عرض شد که محبّت خدا به بنده را ]اهل معرفت[ می‌فرمایند […]

آتش‌های افروخته را خاموش کنیم

باری ای برادر، عادة الله بین بندگانش یک منوال است. من و تو هنوز وقت داریم. بلا ظاهراً نازل نشد؛ می‌توانیم که از دریای رحمت اَرحمُ الرّاحمین حظّی ببریم و این آتش‌های افروخته را خاموش نماییم! منبع: کتاب به سوی دوست،  ص 61

آماده شدن برای توبه

خوب است مرید توبه، دو سه روز قبل از این عمل، یک دفتری قرار بدهد و در عرض این روزها ایّام گذشته‌اش را فکر بکند از حال صغر تا این روزش، هر ضمانی و حقّی که از غیر بر ذمّه‌اش وارد آمده در آن دفتر بنویسند؛ چون ضمان مالیّه برای صغیر هم هست. و بعد […]

کشش نور

اگر توبه‌ی صحیح، سهل است؛ توبه‌ی ناقص هم نباشد؛ یک ذرّه‌ای از خیر، یک کلمه‌ی خیر، یک تسبیح و یک حمد و یک تهلیل هم، البتّه فعلش مفید و ترکش ضرر است. هر خاطری که انسان را دلالت نماید بر تک این خیر جزئی، قطعاً از شیطان است و قطعاً شیطان خیر انسان را نمی‌گوید. […]

براندم گر از این در، بیایم از در دیگر

خلاصه الحذر، الحذر، که گول او ]شیطان[ را بخوری و از رحمت واسعه‌ی خداوند، مأیوس بشوی! در جواب او بگو: اگر هزار مرتبه از این در برانندم، باز برنمی‌گردم! و حال آن‌که در این در، دری است که تا به حال شنیده نشده که کسی به امید رحمت و نوال آن در، به روش اهل […]

جواب وسوسه‌های شیطان

باید سالک بداند که شیطان همه‌ی همّتش این است که انسان را در هر حال که هست از راه خدا منع نماید. و اگر از راه‌های معمولی هوای نفس نتوانست برگرداند، آن وقت از طرق مُمَوَّهه‌ی ]تحریف شده‌ی[ شرع و عقل می‌آید. و اگر از این‌ها هم نتوانست غلبه نماید، می‌گوید: امر تو گذشته است، […]

شعله‌ور شدن آتش ندامت

اگر انسان معرفت واقعیّه به حقیقت و شناعت و آثار معصیت پیدا نماید؛ مثلاً واقعاً در وقت خوردن مال یتیم، اعتقاد نماید که آتش می‌خورد؛ و این آتش هم با خوردن، خاموش نشود بلکه اگر بماند، بعد از مردن قوّت پیدا می‌کند، عروق و اعماق را می‌سوزاند، و هر چه هم که می‌سوزاند، عروق و […]

اگر ایمان نشد، شکّ هم کافی است

ای نفس بی‌حیای نویسنده! و ای بینوا شنونده! اگر قطع به این عوالم داری، کو اثرش؟! چرا آرامی؟! چرا بر سر کوه‌ها نمی‌روی؟! چرا به بیابان‌ها فرار نمی‌کنی؟! چرا ورد شب و روزت: «وا حَسرتا علی ما فَرَّطتُ فی جَنبِ الله» نیست؟! بلکه اگر مظنّه ]گمان[ هم دارای چرا از غصّه نمی‌میری؟!بلکه اگر احتمالش هم […]

لذّت عالم تجرّد

لذّت و بهجت این مطلوب ]عالم تجرّد و معرفت[ را اگر می‌خواهی فی الجمله تصوّر نمایی، یک نمره از لذّات آن عالم را بعضی از اهل معرفت چنین گوید که: آن مقام، دار الحیوان و حیات حقیقی است، «کانّه حیاةٌ تَغلی و تَفُور» ]«گویا آن عالم، چشمه‌ی حیات و حقیقت زندگی است که می‌جوشد و […]

لزوم همّت عالی

باری انسان اگر بخواهد این عوالم را بالکشف و الشّهود به دست آورد، باید بزرگی مقصود را به قدر خود تعیین نماید و بداند که طالب چیست؟! و عظمت مطلوبش به چه اندازه است؟! تا جِدّش در طلب، لایق مطلوب باشد. مثلاً طالب کدخدائی یک ده، جِدّش قطعاً به اندازه‌ی طالب سلطنت عالم نمی‌شود! و […]

تجلّی نور خداوند

مثلاً نور عظمت، حقّ جلَّ جلاله را هم متکلّمین می‌گویند که به معنی ظاهر و مظهر است؛ ولیکن از قبیل این انوار شمس و قمر و فلان و بهمان نیست. مثلاً حضرت رسول (ص) معنی و حقیقت آن ظاهر و مظهر را به تجلّی این اسم مبارک به حقیقت سرّ و روحش مشاهده می‌فرمایند؛ لیکن […]

«لقاء الله» در دعاها و احادیث

مرد با فهمِ صافی از شبهات خارجیّه بعد از ملاحظه‌ی این تعبیرات مختلفه ]مانند لفظ: «وصول»، «زیارت»، «نظر به وجه» و… [ قطع خواهد کرد بر این‌که: مراد از لقای خداوند، لقای ثواب او که مثلاً بهشت رفتن و سیب خوردن و حور العین دیدن باشد نیست. چه مناسبت دارد این معنی با این تعبیرات؟!… […]