قسمت سی و دوم در مسیر بندگی

قبول ربوبیت خداوند آدمهایی که خدا را قبول دارند نسبت به خدایی خدا یکسان نیستند متفاوت هستند، بعضی از افراد خدا را قبول دارند، امّا خدایی خدا، مدیریت خدا را در این عالم را بر نمیتابند، تسلیم آن نیستند، شبیه شیطان. شیطان خدا را به عنوان خالق قبول داشت امّا ربوبیت خدا را نمیپذیرفت، مدیریت […]
قسمت سی و یکم در مسیر بندگی

پیش بینی پیغمبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) درباره سرنوشت زبیر یکی از بهترین دعاها عاقبت به خیری است. از خدا خواستند واقعاً همینطور است. از بهترین دعاها است. من یک فرازی را از تاریخ خدمت شما عرض کنم. مسعودی در مروج الذهب نقل کرده است. مسعودی مورخ با انصافی است. شیعه […]
قسمت سی ام در مسیر بندگی

حکایتی از آقا شیخ مرتضی زاهد حدود پنجاه سال پیش در تهران خدا رحمت کند مرحوم آقا شیخ مرتضی زاهد را از خوبان تهران بود که حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) خیلی به ایشان ارادت داشت. گهگاهی مرحوم آیت الله بروجردی نقل است که دعوت میکرد آقا شیخ مرتضی زاهد از تهران به قم […]
قسمت بیست و نهم در مسیر بندگی

تسلیم محض در برابر خدای متعال همانطور که انسان میتواند در یک لحظه محبوب خدا شود صعود کند، رشد کند، مراتب بسیار بلندی از قرب خدا را طی کند، در یک لحظه هم میتواند سقوط کند، از چشم خدا بیفتد، صعودها و سقوطها در یک لحظه است. امام سجّاد (علیه السّلام) در یکی از دعاهای […]
قسمت بیست و هشتم در مسیر بندگی

دل کندن از تعلقات دنیوی و لبیک به دعوت ولی خدا همهی شما شنیدید زمانی که امام زمان تشریف میآورد، از مکّه ظهور میکند فریاد «أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ»[1] سر میدهد، پشت به خانهی خدا فریاد «أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ» سر میدهد، 313 نفر آن یاران اوّلیهی امام زمان که هستهی مرکزی حکومت را تشکیل میدهند مثل […]
قسمت بیست و هفتم در مسیر بندگی

تأثیر تعلقات دنیوی بر فطرت انسان امام حسین (ع) را مردم شام نکشتند مردم کوفه کشتند، مردم کوفه چه کسانی بودند؟ یک عدّه جانی بالفطره؟ نه! مردم کوفه یک عدّه مردمی بودند مردم معمولی بودند، مثل ما بودند. مردم کوفه جانی بالفطره نبودند. نشانهی آن میدانید چیست؟ نشانی آن هم این است که بعداً چند […]
قسمت بیست و ششم در مسیر بندگی

مقام انسان در عبادت خالصانه در قم شاید حدوده مثلاً شصت سال پیش، یک شخصی بود به نام شیخ ارده و شیره. شیخ که به او میگفتند روحانی نبوده است، یک آدم فقیری بود، مرحوم آیتالله مرعشی نجفی او را میشناخت. یک آدم فقیری بود چون غذا او نوعاً ارده و شیره بود، از این […]
قسمت بیست و پنجم در مسیر بندگی

شکستن غرور انسان توسط خداوند برای عبادت در یک روایتی است که خداوند متعال میفرماید که «إِنَّ مِنْ عِبَادِيَ الْمُؤْمِنِينَ لَمَنْ يَجْتَهِدُ فِي عِبَادَتِي… فَيَتَهَجَّدُ لِيَ اللَّيَالِيَ»[1] بعضی از بندگان من هستند که خیلی اهل عبادت هستند، اهل نماز شب، اهل اشک، اهل توسل، اهل گریه، اهل کارهای خیر، خوب! شبها بلند میشود اشک میریزد، […]
قسمت بیست و چهارم در مسیر بندگی

دلایل جدا شدن از خطّ معصومین نه فقط هوا و هوس، آلودگیها، گناهان، تعلّقات پست، خطّ انسان را از خطّ معصوم جدا میکند، آنکه معلوم است. حتّی تعلّقات به ظاهر مقدّس ممکن است انسان را از این خط جدا کند. من از خود شما سؤال میکنم. حضرت موسی علیه السلام که از خضر جدا شد […]
قسمت بیست و سوم در مسیر بندگی

کوچک انگاشتن اعمال خوب کسانی که تازه باشگاه بدنسازی میروند را دیدید؟ چند بار شنا میروند و وزنههای سبک میزنند و فوراً بازو میگیرند که چقدر ماهیچهشان رشد کرده است. تو که مدّت کمی است باشگاه میروی، یک مقدار ظرفیت داشته باش هنوز اوّل کار است. یا کسانی که تازه کلاس کاراته میروند به در […]
قسمت بیست و دوم در مسیر بندگی

پرهیز از عجب از آسیبها و آفات و عیوبی که میتواند متوجّه ما، اهل دیانت، اهل عبادت، اهل ریاضت و خوبان بشود این است که اعمال خوب خود را میبینند و به اعمال خود تکیه میکنند. دنیای که ما آمدیم تکیهگاهها را خراب کنیم و فقط به خدا تکیه کنیم آدم اعمال خود را میبیند […]
قسمت بیست و یکم در مسیر بندگی

جایگاه امام زمان در جامعه متأسّفانه الآن غیبت امام زمان برای بعضی از شیعیان عادی شده است و چندان مهم نیست. زندگی آنها میگذرد. اگر مسئله شرعی داشته باشند از عالم خود میپرسند یا به رسالهی مرجع خود رجوع میکنند. در مجالس هم شرکت میکنند، اشک و توسّل و گریه و عزا هم که دارند، […]
قسمت بیستم در مسیر بندگی

معرفت و یکرنگی با امام زمان (علیه السّلام) در قرآن این را خواندهاید که وقتی برادران یوسف او را در چاه انداختند و دنبال کار خود رفتند -برادران حسودی که شاید خوشحال بودند که یوسف مزاحمی بود که از سر آنها کم شد- غافل از اینکه یوسف چه سختیهایی در آن چاه تحمّل میکند، غافل […]
قسمت نوزدهم در مسیر بندگی

پرهیز از قضاوت در مورد افراد از روی ظاهر آنها من مدّتی شاگرد مرحوم آقای حرم پناهی در حرم بودم، خدا او را رحمت کند انسان بزرگواری بود، از اعضای جامعهی مدرّسین قم بود. حدود ده، دوازده سال پیش مرحوم شد. این بزرگوار از پدرشان، آیت الله حرم پناهی بزرگ خاطرهای برای ما نقل کرد […]