قسمت هفتاد و چهارم در مسیر بندگی

صفات شیعیان در وسائل از امام صادق (علیه السّلام) دارد: «إِنَّمَا شِيعَةُ جَعْفَرٍ مَنْ عَفَّ بَطْنُهُ وَ فَرْجُهُ»[1] شیعهی جعفری آن کسی است که عفیف باشد. هم عفّت شکم داشته باشد، هر چیزی را، هر غذایی را نخورد و از آن استفاده نکند و هم عفّت دامن داشته باشد، پاکدامن باشد. در یک روایت فوق […]
قسمت هفتاد و سوم در مسیر بندگی

داستان رد شدن قوم بنی اسرائیل از دریا در قرآن در قرآن یک قضیهای است، این دیگر در قرآن است همهی شما خواندید امّا تقاضا میکنم یک بار دیگر این را ببینید، نمیدانم به این توجّه کردید با نه. دارد وقتی حضرت موسی شبانه قوم بنی اسرائیل را از مصر فراری داد، این کسانی که […]
قسمت هفتاد و دوم در مسیر بندگی

توکّل بر خدا در تمام احوال اگر انسان یک کلمه را باور کند که همه جا میتواند بر خدا توکّل کند، همه جا میتواند بر خدا تکیه کند، در سختترین جاها، فقط یک کلمه را باور کند «إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ»[1]، خدا بر همهی کارها مسلّط است به هر چه که بخواهد برسد میرسد، خدا […]
قسمت هفتاد و یکم در مسیر بندگی

مظلومیّت حضرت زهرا (سلام الله علیها) در دفاع از دین زهرا جان بارها خدا از تو امتحان گرفته که تعلّقی به دنیا نداشته باشی، در آن قبول شدی، تو اصلاً تعلّق به این دنیا نداشتی، تو برای دنیا نبودی. تو فرشتهای بودی که روی زمین آمدی، یک حوریهی انسیه بودی، تعلّقی نداشتی. امّا حالا خدا […]
قسمت هفتادم در مسیر بندگی

رضایت خداوند در گرو رضایت فاطمه (سلام الله علیها) یک مرتبه زنهای مدینه شایعه درست میکردند که زهرا با یک فرد فقیری ازدواج کرده، به امیر المؤمنین طعنه میزدند چیزهایی میگفتند. حضرت زهرا به پدر بزرگوار خود گفتند که پدر جان، آنها اینطور میگویند. پیغمبر اکرم شروع کرد فضایل امیر المؤمنین را گفت، زهرا جان […]
قسمت شصت و نهم در مسیر بندگی

باطن اعمال نیک و بد انسان خود ابا عبد الله در این عالم موضع داشت، نسبت به جبههی باطل بیتفاوت نبود. انسان بتواند جبههی حق را با تمام مختصّات آن، جبههی حق با فرهنگ آن، با اخلاق آن تشخیص بدهد و بتواند با تمام وجود در آن جبهه وارد شود و جبههی باطل را هم […]
قسمت شصت و هشتم در مسیر بندگی

داستان برخورد سیّد بحر العلوم با ملّا مهدی نراقی مرحوم سیّد بحر العلوم، علّامه بحر العلوم را شما همه میشناسید احتیاج به معرّفی ندارد. بهترین معرّفی سیّد بحر العلوم یک جمله است: دوست امام زمان، بهترین معرّفی اگر انسان بخواهد معرّفی کند همین است: دوست امام زمان. سیّد بحر العلوم در نجف زندگی میکرد، معاصر […]
قسمت شصت و هفتم در مسیر بندگی

صمیمیّت حضرت فاطمه و حضرت علی ای کاش غیر از این 75 روز یا 95 روز که فقط روضههای حضرت زهرا خوانده میشود جزئیّات زندگی حضرت زهرا هم دیده شود که چقدر این دو بزرگوار با هم صمیمی بودند. این روایت را من دیدم که گاهی مواقع با هم بیرون میرفتند، شوخیهایی که با هم […]
قسمت شصت و ششم در مسیر بندگی

وظایف زن در خانواده زن اگر زن باشد با همان نجابت خود، با همان پاکی خود، با همان عفّت و حیای خود، با همان عاطفه و لطافت خود، اگر زن باشد به جایی میرسد که مرد هرگز به آن نمیرسد. زن در وهلهی اوّل باید زن باشد، در مرحلهی دوم همسر خوبی باشد، همسر باشد، […]
قسمت شصت و پنجم در مسیر بندگی

نزول جبرئیل بر حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در بین انبیای اولوا العزم، انبیای معمولی نه، انبیاء اولوا العظم یک پیغمبری را سراغ دارید که در رابطه با او رسیده باشد جبرئیل مستمرّاً با او نشست و برخاست داشته باشد؟ نداریم. امّا راجع به حضرت زهرا (سلام الله علیها) این را داریم مدّتی که بعد […]
قسمت شصت و چهارم در مسیر بندگی

داستانی از مرحوم میرزا حبیب الله کاشانی از علمای بزرگواری که در کاشان بودند مرحوم میرزا حبیب الله کاشانی بود. در زندگی ایشان مینویسند که ایّام محرّم بود جلساتی برای خواندن روضه و صحبت کردن قبول کرده بود، پنج شش جلسه قبول کرده بود. یک پیرزنی یک مرتبه آمد روز اوّل محرّم جلوی او را […]
قسمت شصت و سوم در مسیر بندگی

جایگاه بسیار بالای مادر کسی خدمت پیغمبر اکرم رسید عرض کرد که یا رسول الله من گناهی مرتکب شدم که گمان ندارم دیگر بخشیده شوم، گناهی مرتکب شدهام بزرگی آن گناه به قدری است که گمان بخشیده شدن دیگر ندارم. بعد خود او گفت: یا رسول الله در زمان جاهلیّت که بچّهها را زنده به […]
قسمت شصت و دوم در مسیر بندگی

علاقهی بسیار زیاد شیخ انصاری به مادر خود درود خدا بر آن مادران، پدران و به خصوص مادرانی که گمنام و بینام و نشان در خانهها بچّههایی را دارند تربیت میکنند و فضیلتها را به آنها انتقال میدهند. با اینکه شاید اسمی هم نداشته باشند، رسمی هم نداشته باشند، گمنام باشند. ما نام شیخ انصاری […]
قسمت شصت و یکم در مسیر بندگی

رابطه بسیار نزدیک ابا عبد الله با مادر خود ابا عبد الله (علیه السّلام) ظاهراً هنوز در مدینه بود، هنوز سفر خود را به سمت مکّه و کوفه و بعد کربلا شروع نکرده بود. وقتی خواستند از او برای یزید بیعت بگیرند تعبیری دارد که یک قسمت آن را مکرّر همهی شما شنیدهاید. ابتدا حضرت […]