شكى نيست كه زن امانت الهى نزد شوهر و قابل احترام و تكريم است. تحقير، استهزاء، توهين و تنبيه و كتك زدن زن جايز نيست و اگر قرآن مجيد در يك مورد تنبيه زن را جايز شمرده است، در شرايط خاص و پس از طى مراحل پيشين مى باشد.
خداوند متعال مى فرمايد: «… وَ اَللاَّتِى تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِى اَلْمَضاجِعِ وَ اِضْرِبُوهُنَّ، فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً، إِنَّ اَللَّهَ كانَ عَلِيًّا كَبِيرا»؛[1] «اسرار شوهران خود را حفظ مى كنند. و زنانى را كه از نافرمانى آنان بيم داريد [نخست] پندشان دهيد و [بعد] در خوابگاه ها از ايشان دورى كنيد و [اگر تأثير نكرد] آنان را بزنيد؛ پس اگر شما را اطاعت كردند [ديگر] بر آنها هيچ راهى [براى سرزنش] مجوييد، كه خدا والاى بزرگ است».
در اين رابطه نكاتى چند شايان توجه است:
1 – دستورات صادره در اين آيه در مورد نشوز است و نشوز آن است كه زن در مقابل تكاليف اختصاصى اش؛ يعنى، تمكين و عفاف، بدون هيچ عذر موجهى سرپيچى نمايد. جالب اين است كه اگر زنى از انجام كارهاى خانه دارى و بچه دارى و… خوددارى كند، هيچ حقى براى مرد نسبت به اجبار و يا تنبيه زن وجود ندارد بلكه تنها در «نشوز» زن تنبيه مطرح شده است.
2 – «نشوز» زن مخالف حقوق مرد است و براى مقابله با آن، بهترين راه اين است كه قبل از مراجعه به ديگران، مشكل را در داخل خانه حل نمود؛ ولى اگر چنين چيزى ميسر نبود، نوبت به خارج از منزل و دخالت دادن ديگران مى رسد كه در آيه بعد سالم ترين راه آن عنوان شده است.
3 – حل مسأله نشوز در داخل خانه نيز به روش هاى مختلفى انجام پذير است و جالب اين است كه خداوند از ملايم ترين راه ها شروع نموده و در صورت تأثيرگذارى آن، مراتب بالاتر را اجازه نداده است. ازاين رو در مرتبه اول سفارش به پند و اندرز نموده است. چنين روشى حكيمانه ترين شيوه در حل مشكلات زوجين است؛ ليكن اگر زنى در برابر اندرزها و نصايح شوهر، سر تسليم فرود نياورد و هم چنان بر تخلف خود اصرار ورزيد، خداوند راه دومى را پيشنهاد نموده است كه خوددارى از هم بستر شدن با زن مى باشد. اگر مشكل حل شد، شوهر حق در پيش گرفتن راه سوم را ندارد؛ اما اگر زن در هم چنان سرسختى نشان داد و حاضر به تأمين حقوق شوهر نگرديد؛ در اين رابطه چند راه قابل تصور است:
الف) مرد حقوق خود را ناديده انگارد و در مقابل نشوز زن به كلى ساكت شود، هر چند ساليان دراز اين برنامه ادامه يابد. چنين چيزى براساس هيچ منطقى قابل الزام نيست و اختصاص به مرد هم ندارد؛ يعنى، در هيچ يك از نظام هاى حقوقى جهان، نمى توان به صاحب حقى الزام كرد كه در برابر حقوق خود ساكت شود و دم نزند. بلى از نظر اخلاقى، آن هم در موارد خاصى مى توان چنين توصيه اى نمود؛ ولى نبايد بين مسأله حقوقى و اخلاقى خلط كرد. از طرف ديگر نشوز زن تنها به ضرر شوهر نيست؛ بلكه غالباً تمام خانواده و چه بسا شخص زن نيز در اين رابطه آسيب بيند. ازاين رو بر مرد لازم است كه به عنوان مدير كانون خانواده، كنترل هدايت گرانه و سازنده بر رفتار زن داشته باشد.
ب) راه ديگر آن است كه مرد از هر طريق ممكن استيفاى حقوق نمايد. چنين چيزى را هرگز شارع اجازه نمى دهد و براى استيفاى حق، روش هاى معينى وضع نموده است؛ زيرا محدود نساختن شيوه هاى احقاق حق و اصلاح مشكل، موجب روا داشتن ستم هاى زيادى به زن مى شود و مفاسد و مظالم ديگرى به بار مى آورد.
ج) راه سوم آن است كه مرد با مراجعه به ديگران – اعم از مراجع قضايى يا افراد ذى نفوذ ديگر – حقوق خود را استيفا كند، چنين چيزى اگر چه ممكن است حق مرد و ديگر اعضاى خانواده را تأمين كند، ولى با امكان حل مشكل در داخل خانه، بهتر است مسأله به بيرون كشيده نشود؛ زيرا ابراز خارجى مسائل داخل خانه، آسيب هاى فراوانى براى حيثيت خانواده به بار مى آورد. از اين رو خداوند حكيم حل خارجى را به عنوان آخرين راه ممكن پيشنهاد مى كند.
د) راه چهارم آن است كه مرد قاطعانه تر برخورد كند. در اين راستا قرآن مجيد به عنوان آخرين راه ممكن جهت حل مشكل در داخل منزل، مسأله «ضرب» را مطرح نموده است. البته «زدن» نيز حدودى دارد كه هرگز با آنچه در اذهان عمومى يا تبليغات مسموم مطرح مى شود، سازگارى ندارد.
در رابطه با حد و چگونگى زدن، علامه مجلسى(ره) روايتى از فقه الرضا (علیه السلام) نقل نموده است كه: «وَالضَّربُ بِالسِّواكِ وَ شِبْهِهِ ضَرْبا رَقيقا»؛ «زدن بايد با وسايلى مانند مسواك و امثال آن باشد، آن هم با مدارا و ملايمت.»[2]
روايت ياد شده به خوبى نشان مى دهد كه «ضرب» بايد در پايين ترين حد ممكن باشد و نبايد آسيبى بر بدن وارد كند. وسيله اى كه در اين روايت اشاره شده چوبى بسيار نازك و سبك و كم ضربه است و شيوه زدن نيز بايد ملايم و خفيف باشد به طورى كه حتى رنگ پوست تغييرى نكند.
نكته ديگرى كه از آيه شريفه به دست مى آيد، اين است كه دستور فوق جنبه موقت و گذرا دارد و نبايد به آن مداومت بخشيد؛ زيرا به دنبال اين عمل دو واكنش احتمال مى رود: يكى آن كه زن به حقوق مرد وفادار شود. در اين صورت قرآن مى فرمايد: «فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً»؛[3] «اگر به اطاعت درآمدند بر آن ها ستم روا مداريد»؛ يعنى، اگر زن در برابر حقوقى كه بر آن پيمان بسته است، تسليم شد ديگر مقابله زدن او، ظلم و تجاوز است. واكنش احتمالى ديگر آن است كه هم چنان سرسختى نشان دهد و كانون خانواده را گرفتار تزلزل و بى ثباتى نمايد.
در اين رابطه در آيه بعد فرموده است: «وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَيْنِهِما فَابْعَثُوا حَكَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَكَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ يُرِيدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اَللَّهُ بَيْنَهُما إِنَّ اَللَّهَ كانَ عَلِيماً خَبِيرا»؛[4] «و اگر از جدايى ميان آن دو [زن و شوهر] بيم داريد پس داورى از خانواده آن [شوهر] و داورى از خانواده آن [زن] تعيين كنيد. اگر سرِ سازگارى دارند، خدا ميان آن دو سازگارى خواهد داد. آرى! خدا داناى آگاه است».
نكته جالب توجه اين است كه قرآن مجيد در آخرين مرحله، گشودن گره را به دست نزديكان و بستگان قرار مى دهد. حكمت اين حكم آن است كه نخست مشكل درون خانه حل شود و در مرحله بعددر ميان خانواده و فاميل حل شود و تا جايى كه ممكن است در پاى قانون و مراجع قانونى به ميان نيايد؛ بلكه ابتدا كار به نزديكان و خويشان سپرده مى شود، تا با برخوردهاى عاطفى و بررسى هاى عقلانى، در حد امكان مشكل را با صفا و صميميت حل كنند و خداوند نيز وعده داده است كه در توفيق اصلاح با آنان، همراهى و همكارى كند و اين از لطايف احكام و دستورات نورانى قرآن است، تا مسأله با سلامت هر چه بيشتر مسير خود را طى كند و براى اين كه حقى از هيچ يك از طرفين زايل نشود و تبعيضى رخ ندهد، فرموده است كه از هر جانب داورى برگزيده شود و با رعايت حقوق و مصالح طرفين، مشكل را برطرف نمايند. خلاصه راه حل در اين «زدن» مشروط به شرايط زير ديده است:
1 – اين حكم اختصاص به مورد سرپيچى زن از تكليف خود و حقوق مسلم مرد دارد؛ حقوقى كه زن با پيمان ازدواج، وفادارى خود را نسبت به آن متعهد شده است.
2 – در راستاى حل مشكل در داخل خانه و خوددارى از ابراز آن در خارج است.
3 – تنبيه، آخرين مرحله و راهكار براى حل اختلاف در خانه است و بدون گذر از مراحل پيشين روا نيست.
4 – حد آن نازل ترين مرتبه ضرب است و نبايد موجب كمترين آسيبى بر بدن زن شود.
5 – موقتى است؛ يعنى، بايد به زودى از آن دست كشيد.
از نكات ياد شده حكمت وضع اين حكم روشن مى شود و درمى يابيم كه اين مقدار ضرب با كيفيت اشاره شده هيچ تأثيرى در آسيب رساندن به استعدادهاى زنان ندارد؛ بلكه آنچه موجب اخلال در توانايى هاى جسمى و فكرى زن مى شود، خروج از حدود ياد شده از نظر استمرار زمانى و به كارگيرى شيوه هاى خشن و ظالمانه در اين رابطه است.[5]
در پايان شايان ذكر است كه ديدگاه كلى شارع نسبت به زدن همسر، نگرشى منفى است و نصوص زيادى در نهى از اين عمل وارد شده است. اين روايات همه در زمانى بيان شده كه خشونت عليه زنان از توهين و فحاشى گرفته تا ضرب و جرح و حتى قتل رواج داشت و اسلام آنها را تحريم و مستوجب مجازات فقهى و قضايى در دنيا و عذاب آخرت دانست. برخى از اين روايات عبارتند از:
1 – پيامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: «من در شگفتم از كسى كه زن خود را مى زند، در حالى كه خودش براى كتك خوردن، سزاوارتر است. زنانتان را مزنيد كه قصاص دارد.»[6]
2 – از امام صادق (علیه السلام) از پدرش روايت شده كه گفت: «وقتى با زنى ازدواج مى كنيد، احترامش كنيد. زن مايه آرامش شما است. زنان را آزار ندهيد و حقوق آنان را ضايع نكنيد.»[7]
3 – از نبى اكرم (صلی الله علیه وآله) نقل شده كه فرمود: «جبرئيل به من خبر داد و آنقدر سفارش زنان را مى كرد كه گمان كردم براى شوهر جايز نيست يك اف به همسرش بگويد.»[8]
4 – رسول خدا مى فرمايد: «آيا زن را كتك مى زنيد سپس مى خواهيد با او هم آغوش باشيد»!![9]
چهل نكته همسردارى
1 – با همدلى، هم فكرى، همكارى و مشورت با يكديگر ميان خود، روابط سالم و صميمى پديد آوريد.
2 – هر يك از زوجين، ديگرى را نزديك ترين و محرم ترين فرد نسبت به خود بداندو او را نيمه تن، حامى و پشتيبان خود تلقى كند.
3 – با يادگيرى مهارت هاى ارتباطى نظير گوش كردن به حرف هاى يكديگر، احترام به نظرها و عقايد همديگر روابط خود را بهبود بخشيد.
4 – بكوشيد، مسئوليت رسيدن به تفاهم را پذيرا شود.
5 – هنگام اختلاف نظر يا سوء تفاهم، به جاى سرزنش يكديگر يا تفسير نادرست، به شناسايى مسئله و يافتن راه حل آن بپردازيد و در صورت لزوم، كمك و مشاوره افراد با تجربه و متخصص را جلب كنيد.
6 – براى رسيدن به امنيت روانى وعاطفى در روابط زناشويى، داشتن صداقت، سعه صدر، انصاف و اعتماد متقابل را اصل اول قرار دهيد.
7 – در صورت به وجود آمدن هر گونه سوء تفاهم و سوء برداشت، در نخستين فرصت ممكن به حل و فصل آن بپردازيد تا به فرآيندى ويرانگر و پيش رونده تبديل نشود.
8 – به هر طريق ممكن، رفتارهاى مطلوب همسرتان را مورد توجه و تأييد قرار دهيد؛ به گونه اى كه همسرتان بفهمد براى او ارزش قائل هستيد.
9 – تشويق و تأييد و بيان نكات مثبت، به طور آشكار يا در جمع باشد؛ اما انتقاد و تذكّر نكات منفى، به طور محرمانه و در تنهايى صورت گيرد.
10 – براى خصوصيات و نيازمندى هاى يكديگر، ارزش قائل شويد و در روابط كلامى، عاطفى، اقدام ها و تصميم گيرى ها، به افكار و خواسته هاى همسرتان توجه كنيد.
11 – اگر رفتار خاصى براى شما مبهم است، ساده ترين راه اين است كه از همسرتان هدف و علت آن رفتار را بپرسيد و با روش مسالمت آميز، صميمانه و خوش بينانه موضوع را روشن كنيد.
12 – درشتى همسرتان را با خشونت پاسخ ندهيد. خشونت را با سكوت پاسخ گوييد و در موقعيتى مناسب، درباره مسئله مورد نظر، بحث و گفت وگو كنيد.
13 – بكوشيد در سراسر زندگى به جاى هرگونه پيش داورى يا مشاهده اشكالات و ضعف ها، نقاط مثبت و قوت را ببينيد. به عبارت ديگر، به جاى توجه به نيمه خالى ليوان، به نيمه پر آن توجه كنيد.
14 – در برنامه ريزى براى فعاليت هاى اجتماعى، اوقات فراغت، ديد و بازديدهاى خانوادگى و نظاير آن، با يكديگر مشورت كنيد و از يك جانبه نگرى بپرهيزيد.
15 – در هر فرصت ممكن، با همسر و اعضاى خانواده تان، ارتباط كلامى و عاطفى برقرار كنيد. زنان از صحبت كردن با همسرشان بيشتر لذت مى برند؛ بنابراين مردان بايد فعّالانه به سخنان آنان گوش كنند و واكنش مناسب نشان دهند.
16 – اگر هر يك از زوجين در شرايط خاصى، نمى تواند به سخنان همسرش گوش كند، بايد صادقانه و صميمانه اين موضوع را به وى انتقال دهد و تقاضا كند صحبت كردن درباره آن موضوع را به فرصتى ديگر واگذارد.
17 – گاهى در فضايى محرمانه، محبت آميز و صميمانه به ارزيابى رفتار و روابط يكديگر بپردازيد و از يكديگر بپرسيد، چه بايد كرد تا روابط تان بهتر و با نشاطتر شود.
18 – هميشه، در رويارويى با مسائل و مشكلات خانوادگى، خود را در وضعيت طرف مقابل قرار دهيد و با قبول مسئوليت خود و شناخت انتظارات متقابل، به حل و فصل اختلافات روى آوريد.
19 – در روز يا در هفته، زمان مشخصى را براى گفت و گو درباره مسائل و مشكلات و به اصطلاح درد دل كردن با همسرتان، اختصاص دهيد.
20 – از داشتن نگرش هاى آرمان گرايانه و شاعرانه، انتظارات غير واقع بينانه در ازدواج و روابط زناشويى اجتناب كنيد.
21 – بايد از هرگونه سوء ظن و حدس نادرست به دور باشيد. اگر موضوع و مسئله اى ذهن يكى از زوجين را به خود مشغول كرده است، بايد آن را به صراحت و صادقانه مطرح كند و درستى و نادرستى اش را با همسرش، مورد بررسى قرار دهد.
22 – هر يك بايد زمينه هاى بروز سوء تفاهم ها و سوء ظن ها را از بين ببرد و از رفتارهايى كه موجب بروز سوء تفاهم و سوء ظن مى شود، خوددارى كند.
23 – هر يك بايد بكوشد با روان شناسى همسرش آشنا شود، تا بداند او به چه امورى بها مى دهد و نظام ارزشى اش چگونه است. براى مثال معمولاً زن به وابسته بودن، كسب امنيت عاطفى و مورد حمايت واقع شدن اهميت مى دهد و مرد مى خواهد مستقل و خود مختار باشد و آزادى عمل را داراى ارزش مى داند.
24 – زن و شوهر از مسخره كردن يكديگر و گفتن سخنان طعنه آميز و دو پهلو جداً پرهيز كنند.
25 – از رفتارهايى نظير متلك، تحقير، سرزنش و به رخ كشيدن يكديگر – كه موجب افزايش مقاومت هاى روانى در طرف مقابل است – بايد بپرهيزند.
26 – در سراسر زندگى بكوشيد به نعمت هايى كه در اختيار داريد، بينديشيد، و به امورى كه در اختيار نداريد حسرت نخوريد.
27 – از خطاهاى يكديگر به سرعت بگذريد و خطاهاى همديگر را تحمل كنيد.
28 – با يادآورى برخى ايام – مانند روز تولد، سالگرد ازدواج و نظاير آن – و دادن هديه هايى هر چند كوچك (مثل يك شاخه گل)، به طور نمادين عشق و علاقه خود را به همسرتان ابراز داريد.
29 – خود را در برابر همسرتان آراسته و پاكيزه و جالب توجّه نگه داريد و از پريشانى و وضع نامرتب بپرهيزيد.
30 – در انتخاب دوست و برقرارى روابط دوستانه با ديگران دقت كنيد و اين امور را با توافق يكديگر انجام دهيد.
31 – از هر گونه رفتارى كه به مردسالارى يا زن سالارى مى انجامد، بپرهيزيد.
32 – خطاى يكديگر را در حضور ديگران، فرزاندن، آشنايان، والدين و… بازگو نكنيد.
33 – هرگز همسرتان را با زن يا مرد ديگرى مقايسه نكنيد.
34 – از رفتارهاى مطلوب همسرتان تشكر كرده، او را تشويق كنيد و انگيزه تكرار آن رفتار را بيشتر سازيد.
35 – از تصميم هاى نادرست و غيرمنطقى و كلى گويى هاى منفى و شكل گيرى افكار نادرست، درباره همسرتان بپرهيزيد.
36 – به قول هايى كه به همسرتان داده ايد، عمل كنيد تا به سلب اعتماد و احساس فريب خوردگى نينجامد.
37 – از نسبت دادن القاب و زدن برچسب هاى ناگوار و نامطلوب – مانند بدقول، شلخته، كله شق، يك دنده، لجباز و خودخواه – به يكديگر بپرهيزيد.
38 – در مواردى كه غمگينى و افسردگى و يا عصبانيت زن يا شوهر، شدت مى يابد و احتمال اختلال در كار سيستم عصبى يا غدد درون ريز – به ويژه غده تيروئيد – وجود دارد، در نخستين فرصت به پزشك متخصص مراجعه كنيد تا از عادى بودن ترشح غدد مطمئن شويد.
39 – براى داشتن يك زندگى با نشاط و موفق خوب بينديشيد، وقت بگذاريد، احساس مسئوليت كنيد، موانع ارتباط سالم را از ميان برداريد و به عوامل ايجادكننده روابط سالم توجه نماييد.
40 – با مطالعه كتاب هاى مربوط به انتخاب همسر، آيين همسردارى و چگونگى ايجاد ارتباط با ديگران و نيز شركت در جلسه هاى آموزش خانواده، دانش و مهارت خود را در اين زمينه افزايش دهيد.[10]
پی نوشت ها
[1] – نساء 4، آيه 34.
[2] – بحارالانوار، ج 104، ص 58.
[3] – نساء 4، آيه 34.
[4] – نساء 4، آيه 35.
[5] – براى آگاهى بيشتر ر.ك:
الف. واژه نامه روان پزشكى و روان شناسى، ص 132، هارولد كاپلان و بنيامين سادوك.
ب. واژه نامه روان پزشكى انجمن روان پزشكان آمريكا، ترجمه: مهرداد فيروز و خشايار بيگى.
ج. تفسير نمونه، ج 3، ص 373.
[6] – «اِنّى اَتَعَجَّبُ مِمَّنْ يَضْرِبُه اِمْرَأَتَهُ وَ هُوَ بِالضَّرْبِ اُولى مِنْها لا تَضْرِبُوا نِساءَكُمْ بالاخَشَبِ فَاِنَّ فيه القَصاصِ»؛ بحارالانوار، ج 100، ص 249.
[7] – «مَنْ اِتَّخَذَ اِمْرَأةً فَلْيَكْرِمْها فَاِنَّما اِمْرَأةُ اَحَرِكُمْ لُعْبَةٌ فَمَنْ اتَّخَذَها فَلا يُضَيِّعْها»؛ بحارالانوار، ج 103، ص 224.
[8] – «اَخْبَرنى اَخى جِبْرِئيلَ وَ لَمْ يَزَلْ يُوصينى بِالنِّساءِ حَتَّى ظَنَنْتُ اَنْ لا يَحِلَّ لِزَوْجِها اَنْ يَقُولَ لَها اُفٍّ»؛ مستدرك الوسائل، ج 14، ص 252.
[9] – «اَيَضْرِب اَحَدُكُمْ اَلْمَرأَةَ ثُمَّ يَظِلُّ مُعانَقَها»، كافى، ج 5، ص 509.
[10] – نشريه پرسمان، شماره 9، سال 1382.