جهت عرض تسلیت به پیشگاه صاحب ماتم، صاحب عزا، صاحب مجلس، صاحب دل های شکسته، صاحب اشک های زلال، مولای ما سیّد ما عزیز سفر کرده ما امام زمان  ارواحنافداه صلوات هدیه بفرمایید.

اللهم صلّی علی محمد و آل محمد

 

 «عظم الله عجورنا و عجورکم بصابتهم بالحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین به الظالمین»

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

 «رب اشرح صدری و یسرلی امری و حلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی الحمد الله رب العالمین و الصلاة علی اول الانبیاء طبیب نفوسکم ابالقاسم محمد، و آله المعصومین سیما مولانا کهف حصین و قیاس مضطر المستکین بقیة الله فی العالمین ارواحنا فداه و عجل الله فرج و رزقنا الله رؤیته و صحبته و نصرته و لعن علی اعداءهم اجمعین الی یوم الدین»

«يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ»27؛فجر_ اى جان آرام گرفته و اطمينان يافته. «ارْجِعي‏ إِلى‏ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً»28؛فجر_ به سوى پروردگارت در حالى كه از او خشنودى و او هم از تو خشنود است، باز گرد. «فَادْخُلي‏ في‏ عِبادي»29؛فجر_ پس در ميان بندگانم درآى «وَ ادْخُلي‏ جَنَّتي»الفجر؛30_ و در بهشتم وارد شو.

اقامه ی عدل بر اساس حاکمیت خدا

این مصیبت را به محضر مقدس قطب عالم امام زمان ارواحنا فداه تسلیت عرض می کنم و همچنین به شما دلدادگان پیروان، در عزا نشستگان. ان شا الله که در این عزا و مصیبت بزرگ، ماجور باشید. نکاتی را که امشب مناسب است به عنوان چند پیام از پیام های انقلاب عاشورا به محضر عزیزان خود تقدیم بداریم [بیان می کنم]. مطلب اول این است که برنامه و طرح امام حسین علیه السّلام اقامه عدل براساس حاکمیت خلیفه خدا بود. ایشان فرمودند: « اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ‏ لَمْ‏ يَكُنْ‏ مَا كَانَ‏ مِنَّا» تحف العقول النص   239     من كلامه ع في الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر و يروى عن أمير المؤمنين …..  ص : 237. یعنی خدایا خودت می دانی که این قیام ما، این حرکت ما تنافساً للسلطان؟؟؟4:56 نبود. ما با کسی در سلطنت رقابت نداشتیم و (5) نداریم. تشنه قدرت نبودیم که به خاطر ریاست و پست سیاسی راه بیافتیم؛ دست زن و بچه خود را بگیرم و آن ها را در این بیابان بیاوریم.  «وَ لَا الْتِمَاسَ شَيْ‏ءٍ مِنْ‏ فُضُولِ‏ الْحُطَامِ‏ » تحف العقول  النص 239   من كلامه ع في الأمر بالمعروف و النهي عن المنكر و يروى عن أمير المؤمنين …..  ص : 237  خدایا خودت می دانی که من دنبال مال اندوزی نبودم، خودت می دانی به خاطر ثروت این کار را نکردم، « لِنُرِيَ الْمَعَالِمَ‏ مِنْ‏ دِينِك‏»همان. اهداف حکومت اسلامی در این کلمات امام حسین علیه السّلام تدوین شده است.

هدف فرهنگی

اولین هدف، هدف فرهنگی است؛ « لنری الْمَعَالِمَ‏ مِنْ‏ دِينِك‏». معالم جمع معلم است و معلم به معنی پرچم و تابلو است. بنی امیه آمدند و تابلوهای دین را حذف کردند. فرهنگ اموی، حس اموی آمد سالیان سال بر این اریکه ی قدرت به ناحق تکیه زد و مردم تو سری خور بدبخت آن ها را تحمل کردند. به همین دلیل آرام آرام فساد رایج شد دین رنگ خودش را باخت، خلیفه مسلمانان شراب می خورد، روز چهار شنبه نماز جمعه می خواند، وُلات و استاندارهایش آدم های فاسد و فاجری بودند.

کار به جایی رسیده است که یزید با سگ، بازی می کند؛ یزید خواننده هایی از کنیزش داشت که آن ها را می آورد در مجلسی علنی که برایش می خواندند. خودش نیز شراب زهرمار می کرد و می خورد. انسان ضعیف توانایی نداشت و حقش پایمال می شد. مرجعی نبود که در آن جا شکایت خود را بگوید. در واقع فرهنگ خراب شده است؛ مردم دیگر حساسیتی ندارند که بدانند رشوه بد است، بی عفتی بد است و شراب خواری  بد است. امام حسین علیه السّلام اولین هدفشان را هدف فرهنگی معرفی کردند و فرمودند: بنی امیه این تابلوها را از سر راه برداشتند، مردم مواضع خطر در راه را نمی شناسند. نمی دانند که این جا جاده لغزنده است، این جا دره است، این جا کوه است، این جا خطر است، این جا جاده باریک است، این ها را متوجه نمی شوند.

احکام دین تابلو خداست. خداوند نمی گذارد شما در جهنم بیافتید؛ برای همین غیرت را برجسته می کند، عفت را برجسته می کند، حرام خوری را زشت جلوه می دهد، رشوه خواری را در حد کفر معرفی می کند. اما اگر حزب اموی بیاید، این حساسیت ها از بین می رود.

«لِنُرِيَ الْمَعَالِمَ‏ مِنْ‏ دِينِك‏» اولین انگیزه من در این قیام و در این نهضت، نصب تابلوهایی است که پیغمبر صلّی الله علیه و آله  نصب کرده بود، ترویج شعارهایی که ایشان رایج کرده بود. ایشان جو دینی به وجود آورده بود مردم فلش ها را می دیدند و به سوی خدا حرکت می کردند به سوی بهشت حرکت می کردند حالا فلش ها عوض شده اند.«در اینجا صوت قطع می شود ودقیقه 13:06وصل می شود»

وقتی فضا باز شده، وقتی جو آلوده است، در این جو آلوده نفس کشیدن جز تغذیه سموم برای شما چه دارد؟ در این جا ماندن و سم خوردن و زهر خوردن و مریض شدن چه کیفی دارد؟ در این شرایط است که آدم باید جانشان را در کف دستش بگیرد و بگوید من خونم را نثار می کنم تا این وضع را تغییر بدهم؛ اما تمام ؟(13:38) حق راه او نبوده است. ؟(13:41) نفرمود منعی را می کند؛ بلکه فرمود: این وظیفه همه است، هرجا دیدید که باطل حکومت می کند و حق منزوی است، کسی هم حساسیتی ندارد که حالا باطل است چه حق نیست..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *