یکی از اساتید تأكيد می فرمودند زمانی كه شما به جائی میرويد، قلوبی را احياء كنيد، شمعی را روشن كنيد كه وقتی بر میگرديد، واقعا اين شمع خود روشنائی بدهد. بعد اين ها را رها نكنيد و ارتباط آنها را با خودتان حفظ كنيد. اين طور نباشد كه حرفی بزنيد و برگرديد. بذرهايی را كه كاشتهايد رها نكنيد بلكه اين ها را به هم پيوند بزنيد و يك مجموعه هايی درست كنيد. اين كاری است كه در تبليغ شدنی است؛ يعنی محصول تبليغ در يك برنامه درازمدت میتواند پرورش انسانها و بلكه يك شبكههای به هم مرتبط وبا تفكر واحد و منسجم و آرمان های درست باشد. نه اينكه بذرهائی را بكارد و بعد رها كند و هر چه پيش آمد برايش مهم نباشد!
به نظر می رسد تبليغ دو ثلث آن عمل و يك ثلث آن حرف است؛ يعنی عمل انسان، سلوك و معاشرت انسان، حل مشكل كردن، بار مردم را برداشتن و… اين كارها لا اقل كم اثر از تبليغ زبانی نيست. كما اينكه كار انبياء(ع) هم اينگونه بودهاند. البته اين ها نيازمند برنامهريزی است.