اگر چشم بصيرت داشتيم، سخن خداى متعال را كه مى فرمايد: «وَ لَوْ أَنَّ قُرْءَانًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الاْءَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى…»(سوره ى رعد، آيه ى 31.)؛ (و اگر قرآنى بود كه كوه ها به واسطه ى آن به گردش در مى آمد، يا زمين بدان پيموده مى شد، يا مردگان بدان به سخن درمى آمدند، [همين قرآن بود.])؛ قدر مى دانستيم؛ ولى ما هم چنان نشسته ايم و هواى نفس بر ما غالب گشته كه اين گونه كرامات و معجزات قرآن را مانند دور و تسلسل محال مى دانيم!
آقايى را كه بنده ديده بودم ولى نمى دانستم صاحب اين كرامت است و بعد از فوتش مطّلع شدم ـ چند آيه را ـ نمى دانم به او ياد داده بودند يا خودش مى دانست ـ ترتيب مى داد و هر ميوه اى را كه مى خواست هر چند در غير فصل آن، حاضر مى ساخت! حتّى شخصى گفت: ايشان يك بار آلو را در غير فصل آن حاضر ساخت! بالاترين اِنعام الهى و كتاب آسمانى و غيبى، همين قرآن است، امّا ما چگونه بايد با آن رفتار كنيم تا بتوانيم از آن بهره مند شويم؟!
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد