احكام كلّيّه ى الهيّه در مقام انشا و جعل در لوح محفوظ به نحو قضاياى حقيقيّه و مقيّد به تحقّقِ موضوعِ خارجى است. و با تحقّق موضوع در خارج، به مقام فعليّت مى رسد، و به توسّط مَلَك به پيغمبر ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ وحى، و به واسطه ى ايشان به مردم ابلاغ مى شود. احكامى كه توسّط حواريّين حضرت عيسى ـ عليه السّلام ـ و يا اوصياى پيغمبر ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ و يا راويان نقل مى شود، همگى از لوح محفوظ حكايت مى كنند و همه ى اين ها راوىِ احكام انشائيّه هستند. و تبعيّت از پيغمبر سابق، به معناى تبعيّت از خدا و احكام كلّيّه ى ثابته ى او است، نه پيروى از پيغمبر مفضول. از اين رو، حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ با اين كه از لحاظ زمانى بر حضرت موسى و عيسى ـ عليهماالسّلام ـ متقدّم بود، از آن دو افضل بود، و پيغمبر اكرم ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ كه لاحق بر همه و از همه افضل است، به اتّفاق و اجماع، تابع شريعت خويش بوده است. البته در افضليّت شريعت لاحق بر سابق، افضليّت در تمام جزئيّات احكام شرط نيست بلكه مجموع مِنْ حَيْثُ الْمَجْمُوع لازم است.احكام الهيّه مقيّد به زمان يا مكان يا قوم و طايفه خاصّى نيستند، بلكه تابع تحقّق موضوع است و براى زنجى و رومى، سياه و سفيد، و در هر عصر و زمان و هر مِصر و مكان ثابت است.
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد