شخصى در راه مكّه هميانش گم شد و شايد در دريا افتاد. وقتى كه به نجف اشرف برگشت به اميرالمؤمنين ـ عليه  السّلام ـ متوسّل شد. شب حضرت را در خواب ديد، حضرت به او فرمود: هميانِ تو در قم نزد ميرزاى قمى( فقيه و اصولى بزرگ، ابوالقاسم بن حسن شفتى جيلانى معروف به ميرزاى قمى (؟ ـ 1231)، صاحب تأليفات متعدّد، از جمله كتاب اصولى معروف قوانين.) است. وى به قم آمد و سراغ ميرزا ـ رحمه  اللّه   ـ را گرفت. او را به خانه  ى ميرزاى قمى راهنمايى كردند. هنگامى كه به در خانه  ى ايشان رسيد، مرحوم ميرزا پيش از ملاقات و باز كردن در خانه و بدون سؤال،از سوراخِ در، هميان را به او داد. وى آن را باز كرد و ديد هميان او است و به محلّ زندگى بازگشت. وقتى كه به محلّ زندگى بازگشت، به او گفتند: چرا چنين آقايى را رها كردى؟! دوباره به قصد خدمت به مرحوم ميرزا به قم مراجعت نمود. ولى وقتى رسيد، ديد كه آقا مرحوم شده است، خادم قبرش شد تا اين كه از دنيا رفت، و نزد ميرزا دفن شد، و اكنون قبر او داخل مقبره  ى ميرزا قرار گرفته است.

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *