با نگاهی به تاریخ اسلام درمیابیم که اختلاف فاحشی میان سن حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و برخی خواستگاران ایشان وجود داشت. این فاصله سنی گاهی به چند ده سال مثلا سی و یا چهل سال می‌رسید. در حالی که سن مبارک ایشان هنوز به نه یا ده سالگی هم نرسیده بود!

آیا علت عجله کردن ابی‌بکر، عمر، و ابن عوف و دیگر اشراف قریش در خواستگاری از حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها، شوق رسیدن به مزیت‌ها بود؟ آیا آنها می‌خواستند به واسطه خویشاوندی با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به نیت‌های دنیوی خود دست پیدا کنند؟ به طوری که با نفوذشان بر دیگران و ستم ورزیدن به آنان به جایگاهی برسند که لایق آن نبوده‌ و برای آن تلاش درخوری نیز ننموده‌اند. به خصوص که آنها شروع یک دین جدید را می‌دیدند. دینی که محدوده‌اش در حال گسترش بود. تا حدی که داشت به خارج از سیطرۀ نفوذ قریشی و مکی کشیده می‌شد.

و یا اینکه آنها می‌خواستند به افتخار تقرب به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله رسیده و از برکات وجودی ایشان استفاده کنند که به خاطر کسب رضایت و محبت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، به قرب الهی برسند؟!

پاسخ این سؤال را زمانی در می‌یابیم که وقایع و اتفاقات بعد از وفات رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را بررسی می‌کنیم. بی‌شک وقتی مصیبت‌هایی که پس از وفات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله اکرم بر سر پارۀ تنشان و سرور زنان جهانیان آمده است را نظاره می‌کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که هدف آنها از خواستگاری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، بهره بردن از برکات معنوی، دست یافتن به توفیق بهترین خصلت‌ها و خصوصیات رفتاری، تقرب به خدا، و کسب رضای الهی نبوده است.

بلکه آنها تمام تلاش خود را کردند تا به اهداف بزرگ و مهمی برسند. اهدافی که نشان از فعالیت بسیارشان در زمان حیات رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله داشت. تا آنجا که این اقدامات به اوجش رسید و سبب شد تا پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را در زمان بیماریشان به هذیان گویی متهم کنند و سپس به خانۀ فاطمه سلام‌الله‌علیها هجوم آورده، او را زده، جنینش را سقط کرده و بعد ارث و مالی را که از پدرش هدیه گرفته بود را غصب کنند. و…

حال نکات مهمی از تصمیم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله عاید ما می‌شود

نكته اول

به طور قطع اين تصرف نبوي از خود پيامبر سرچشمه نگرفته بود. و اين تصميم، نظر شخصي رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نبود. یعنی وحي، دستور اين ازدواج را صادر كرده بود تا كسي به مخيله اش نيز خطور نكند كه فاطمه سلام‌الله‌علیها به رابطه خويشاوندي و مزیت خواستگاران توجه داشته است.

نكته دوم

آيا دستور خدا بر رد كردن آن دو و خواستگار قبلي به خاطر وجود شرايط و حالات نفساني خواستگاران و اختلاف جايگاه آنان با ذات پاک و طاهر آن معصومه بود؟ و یا خداوند به خاطر اینکه اساساً ازدواج فرد ناقص و خطاکار با معصوم کمال یافته‌ای، چون فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها صحیح نمی‌باشد، چنین منعی را وارد ساخته است؟ چراکه اگر یک معصومه با غیر معصومی در زیر یک سقف گرد هم آیند، دیگر آن زن طاهر از کمالش باز می‌ماند. و نیز موجب نافرمانی از شوهر خود می‌شود. که سرانجام دود این کارها در چشم هر دو شریک زندگی می‌رود. بنابرین از خدواند حکیم بعید است که جواز این ازدواج را صادر کند و بنده خویش را آزار دهد.

نکته سوم

آيا مي توانيم بگوييم كه بي شك ازدواج الهي علي و فاطمه سلام‌الله‌علیهما گواهي مي دهد كه علي مزيت ها و ويژگي هايي داشت كه درست نقطۀ مقابل ديگر خواستگاران مردود شده از جانب خدا بود؟

اگر اين كمال، ويژگي آشكاري باشد كه عقل و فطرت سالم آدمي آن را درك می‌کند و او را نسبت به امام، رهبر و خليفه بعد از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله  مطمئن مي سازد، اين شهادت الهي از ادله‌اي خواهد بود كه خلافت و امامت بعد از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله  را در علي علیه‌السلام منحصر مي سازد.

نکته چهارم

به طور قطع اين ازدواج الهي به خاطر هيچ يك از نسبت هاي خانوادگي، تعصبات قبيله گرايي و يا انس، الفت و كشش هاي عاطفي نبود. همانا اين سياست الهي به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله اختصاص دارد. كما اينكه پيامبر اكرم فرمودند « همانا من بشري مثل شما هستم كه با شما ازدواج و شما نيز با من ازدواج مي كنيد اما ازدواج فاطمه سلام‌الله‌علیها با علي علیه‌السلام از آسمان ها نازل شده است.»[1]

 منبع:علامه سید جعفر مرتضی عاملی صفحات 17-19 جلد سوم کتاب الصحیح من سیرة الامام علی علیه‌السلام 


[1]– الكـافي ج5 ص568 و من لا يحضره الفقيـه ج3 ص249 و (ط مركـز النشر الإسلامي) ج3 ص393 و وسائل الشيعة (ط مؤسسة آل البيت) ج20 ص74 / )ط دار الإسلامية) ج14 ص49 و مكارم الأخلاق للطبرسي ص204 و بحار الأنوار ج43 ص144 و جامع أحاديث الشيعة ج20 ص82 و شرح إحقاق الحق (الملحقات) ج6 ص614.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *