اكثر محدثين و فقهاي اهل سنت با استناد به روايات نقل شده در كتب روايي، تبرك را مشروع و جياز دانستهاند.
عبدالله بن عمر فرزند خليفه، ابن مسيب، يحيي بن سعيد انصاري[1] و مالك بن انس[2] دست كشيدن و مسح كردن منبر پيامبر اكرم (ص) را به قصد تبرك، جايز دانستهاند.[3]
احمد بن حنبل پيشواي فكري وهابيتف بوسيدن، لمس كردن و دست كشيدن بر روي منبر و قبر پيامبر اكرم (ص) به قصد تبرك و رسيدن به پاداش و ثواب الهي را جايز دانسته است.[4] ابن تيميه هنگامي كه با اين سخن و موضعگيري احمد بن حنبل مواجه ميشود، تعجب ميكند و ميگويد: از احمد تعجب ميكنم. او نزد من با عظمت است. آيا اين كلام احمد بن حنبل است؟[5] ما نيز از موضعگيري ابن تيميه در قبال احمد بن حنبل تعجب ميكنيم و از خود ميپرسيم: چرا ابن تيميه احمد بن حنبل را متهم به شرك و كفر و بدعت نكرده است؟! محمد بن ادريس شافعي[6] با استناد به روايات و موارد ذكر شده، بوسيدن تمامي اماكن مشرفه، دستها و پاهاي انسانهاي صالح را به قصد تبرك عملي نيكو و پسنديده و جايز ميداند.[7] محب الدين طبري نيز باجايز دانستن بوسيدن و مس كردن حجرالاسود معتقد است: تمامي علماي صالح اين عمل را انجام ميدادهاند.[8] ابوالعباس احمد رملي شافعي نيز دربارة تبرك، چنين فتوا داده است: اگر انسان به قبر پيامبر (ص) يا ولي يا عالمي دست بكشد و يا آن را به قصد تبرك ببوسد، اشكال ندارد.[9] ابن ابي صيف يماني شافعي يكي از علماي مكه نيز بوسيدن قران، احاديث و قبور صالحان را جايز دانسته است.[10] زرقاني مالكي معتقد است بوسيدن قبر شريف پيامبر اكرم (ص) مكروه است اما اگر به قصد تبرك بوسيده شود، كراهت ندارد.[11] ابن حجر عسقلاني شافعي و عيني حنفي دو تن از شارحان صحيح بخاري پس از نقل حديث «جاءت امرأه إلي النبي (ص) ببرده. فقال سهل للقوم: اتدرون ما البرده؟ فقال القوم: هي شمله. فقال سهل: هي شمله منسوجه فيها حاشيتها. فقالت: يا رسول الله! اكسوك هذه. فأذها النبي (ص) محتاجا اليها، فلبسها. فرآها عليه رجل من الصحابه، فقال: يا رسول الله! ما احسن هذه! فاكسنيها. فقال: نعم. فلما قام النبي (ص) لامه اصحابه، قالوا: ما أحسنت حين رايت النبي (ص) اخذها محتاجا اليها، ثم سالته اياها و قد عرفت انه لايسئل شيئا فيمنعه. فقال: رجوت بركتها حين لبسها النبي (ص) لعلي أكفن فيها»[12]، مينويسند: يكي از اموري كه از اين حديث ميتوان استفاده كرد اين است كه تبرك به آثار صالحان جايز است.[13]
ابن حجر عسقلاني در جايي ديگر مينويسد: برخي با استناد به مشروع و جايز بودن بوسيدن ركنهاي خانه خدا، بوسيدن تمامي انسانهاي صالح و اشياء مقدس و شريف را جايز دانستهاند.[14] عيني حنفي در بيان وجه و علت تتبع عبدالله بن عمر از آثار نبي مكرم اسلام (ص) مينويسد: تتبع و پيگيري آثار پيامبر گرامي اسلام (ص) و تبرك به آنها مستحب است. مسلمانان هميشه به آثار به جا مانده از صالحان تبرك ميجستهاند.[15]
عيني به نقل از استادش زينالدين مينويسد: بوسيدن اماكن مشرفه و بوسيدن دست و پاي صالحان به قصد تبرك، كار نيكو و پسنديدهاي است.[16]
عزامي شافعي با انتقاد شديد از سخنان و فتاواي ابن تيميه و وهابيت، معتقد است علما درباره لمس كردن و چرخيدن دور قبور، به سه گروه تقسيم شدهاند. عدهاي مطلقا جايز ميدانند. عدهاي آن را مكروه ميدانند وعدهاي معتقدند اگر كسي علاقه به زيارت ميت دارد، كراهت نيز از بين ميرود.
وي معتقد است صغراي استدلال ابن تيميه و وهابيان كه با استناد به آن و عبادت غير خدا دانستن آن، زيارت قبور، تبرك، توسل و … را تحريم كردهاند، صحيح نيست و وهابيان در تفكير مسلمانان مرتكب اشتباه شدهاند.[17] شيخ ابراهيم باجوري شافعي مينويسد: بوسيدن قبر و دست گذاشتن روي آن مكروه است اما اگر به قصد تبرك باشد، كراهت ندارد.[18] شيخ عدوي حمزاوي مالكي پس از نقل فتواي رملي شافعيف مينويسد: كساني كه قبر شريف پيامبر اكرم (ص) را ميبوسند، هيچ قصدي جز تبرك ندارند و بوسيدن قبر پيامبر اكرم (ص) به قصد تبرك، اولي و سزاوارتر از بوسيدن قبور ديگر صالحان و اولياي الهي است.[19] اسحاق بن ابراهيم معتقد است يكي از اموري كه شخص حاجي نبايد آن را فراموش كند اين است كه به مدينه برود و در مسجد نبوي نماز بخواند و چشمان خود را به قبر شريف پيامبر اكرم (ص)، منبر، محل نشستن، مكانها و اشيايي كه پيامبر اكرم (ص) با دستان مباركش آنها را لمس كردهاند، جاي پاي آن حضرت، ستوني كه پيامبر اكرم (ص) به آن تكيه ميدادند، منور ساخته و با مشاهده آنها و قبور صحابه و تابعين تبرك بجويد.[20] ابوحامد غزالي نيز درباره تبرك مينويسد: هركسي كه در زمان حيات و زندگيش مورد تبرك قرار ميگيرد، بعد از رحلت و وفات نيز تبرك جستن به او بوسيله زيارت قبرش، جايز است و مسافرت به قصد زيارت و تبرك وي نيز جايز است.[21] امام صادق (ع) در تعليم آداب زيارت قبر نبي مكرم اسلام (ص) ميفرمايند: هنگامي كه از دعا كردن نزد قبر پيامبر (ص) فارغ شديف نزد منبر رسول الله (ص) بيا و آن را با دستانت مسح كن و دو رمانه آن را بگير. سپس دستانت را به چشمها و صورتت بكش زيرا اين كار باعث شفاي چشم ميشود.[22] با توجه به مستندات ذكر شده، مشخص ميشود كه تبرك به آثار انبيا و صالحان پس از رحلت آنان، امري جايز و رايج بين مسلمانان بوده و در حضور و حيات صحابه نيز به آثار به جا مانده از نبي مكرم اسلام (ص) تبرك صورت گرفته است و صحابه هيچ اعتراضي به اين امر نكردهاند اما ابن تيميه با فتاوا و نظرات شاذ و منحط خود اين امر را شرك و موجب تكفير مسلمانان دانسته و محمدبن عبدالوهاب نيز به پيروي كوركورانه از وي پرداخته و راه او را ادامه داده است. وهابيهاي حاكم بر سرزمين مقدس حجاز نيز به پيروي از ابن تيميه و محمدبن عبدالوهاب، از تبرك مسلمانان به آثار به جا مانده از نبي مكرم اسلام (ص) ممانعت ميكنند و آنان را به اتهام شرك، مورد ضرب و جرح قرار ميدهند.
با مطالعه تاريخ مشاهده ميكنيم كه صحابه، تابعين، علما و عموم مسلمانان براي آثار به جا مانده از پبامبر اكرم (ص) ارزش و احترام خاصي قائل بوده و به آن تبرك ميجستند. برخي به موهاي پيامبر اكرم (ص) تبرك ميجستند. برخي دهانه مشكي را كه پيامبر اكرم (ص) از آن آب خورده بود، بريده و به عنوان تبرك نزد خود نگهداري مينمودند. برخي ديگر به نعل آن حضرت تبرك جسته و رد پاي شتر ايشان نيز توسط برخي ديگر مورد تبرك واقع شده است و عدهاي به خاك قبر شريف نبي مكرم اسلام (ص) تبرك جستهاند. پس از مشاهده و تأمل در اين موارد، از وهابيان بايد پرسيد: با استناد به كدام مدرك و دليل، تبرك به قبر پيامبر اكرم (ص) و قبور اوليا وصالحان را تحريم كرده و به تكفير مسلمانان ميپردازيد؟ آيا وهابيان لوازم كلام خود را ميپذيرند؟ آيا صحابه، تابعين، محدثين و فقها را تكفير ميكنند؟ آيا اهالي سمرقند كه در سال 256 هجري قمري به خاك قبر بخاري تبرك ميجستند،كافر بودند؟ آيا كساني كه جنازه ابن تيميه را به خاطر تبرك و تيمن بوسيدند،كافر بودند؟ آيا كساني كه آب غسل اورا به خاطر تبرك و تيمن نوشيدند،كافر بودند؟ آيا كساني كه باقي مانده سدري را كه با آن ابن تيميه را غسل داده بودند، براي تبرك و تيمن برداشتند، كافر بودند؟ آيا كساني كه ريسمان و كلاه متعلق به ابن تيميه را به خاطر تبرك و تيمن خريدند، كافر بودند؟ آيا تمام كساني كه در تشييع جنازه ابن تيميه شركت كرده بودند، كافر بودند؟
منبع: کتاب شناخت وهابیت/نجم الدین طبسی
[1]– استاد مالك.
[2]– پيشواي فقهي مالكيه.
[3]– سمهودي، وفاء الوفا بأخبار دار المصطفي، ج 4، ص 1403، الفصل الرابع في آداب الزياره و المجاوره.
[4]– «سئل عن تقبيل قبر النبي (ص) و تقبيل منبره. فقال: لا بأس به» و «قال عبدالله بن أحمد بن حنبل: سألت أبي عن الرجل يمس منبر رسول الله (ص) و يتبرك بمسه و يقبله و يفعل بالقبر مثل ذلك رجاء ثواب الله تعالي، فقال: لابأس به». احمد بن حنبل، الجامع في العلل و معرفه الرجال: ج 2، ص 32، ش 250؛ ابن حجر عسقلاني شافعي، فتح الباري بشرح صحيح البخاري: ج 3، ص 555، كتاب الحج، باب من لم يستلم الا الركنين اليمانيين، شرح احاديث 1608 و 1609؛ سمهودي، وفاء الوفا باخبار دارالمصطفي، ج4، ص 1404، الفصل الرابع في آداب الزياره و المجاوره و عيني حنفيف عمده القاري شرح صحيح البخاري: ج 9، ص 241، كتاب الحج، بيان مشروعيه تقبيل الحجر الأسود و السر في ذلك، شرح حديث 189.
[5]– «قال أبوسعيد ابن العلائي: فأريناه (يعني كلام أحمد بن حنبل) للشيخ تقي الدين بن تيميه، فصار يتعجب من ذلك و يقول: عجبت، أحمد عندي جليل، يقوله هذا كلامه أو معني كلامه». عيني حنفي، عمده القاري شرح صحيح الخاري: ج 9، ص 241، كتاب الحج، بيان مشروعيه تقبيل الحجر الأسود و السر في ذلك، شرح حديث 189.
[6]– پيشواي فقهي شافعيه.
[7]– « و قال أيضا: و أما تقبيل الأماكن الشريفه علي قصد التبرك و كذلك تقبيل أيدي الصالحين و أرجلهم فهو حسن محمود باعتبار القصد و النيه». همان.
[8]– «نقل الطيب الناشري عن المحب الطبري أنه يجوز تقبيل القبر و مسه؟ قال: و عليه عمل العلماء الصالحين». سمهودي، وفاء الوفا بأخبار دار المصطفي: ج 4، ص 1406، الفصل الرابع في آداب الزياره و المجاوره.
[9]– «إن كان قبرن بي أو ولي أو عالم و استلمه أو قبله بقصد التبرك فلابأس به». علامه اميني، الغدير في الكتاب والسنه و الأدب: ج 5، ص 223، زياره المشاهد المشرفه، الحث علي زياره النبي (ص) و كيفيتها.
[10]– «و نقل عن ابن ابي الصيف اليماني أحد علماء مكه من الشافعيه جواز تقبيل المصحف و أجزاء الحديث و قبور الصالحين:. ابن حجر عسقلاني شافعي، فتح الباري بشرح صحيح البخاري: ج 3، ص 555، كتاب الحج، باب من لم يستلم إلا الركنين اليمانيين، شرح احاديث 1608 و 1609.
[11]– «تقبيل القبر الشريف مكروه إلا لقصد التبرك، فلاكراهه». الغدير في الكتاب و السنه و الأدب: ج5، ص 225، زياره المشاهد المشرفه، الحث علي زياره النبي (ص) و كيفيتها. به نقل از زرقاني مالكي در شرح المواهب اللدنيه: ج 8، ص 315.
[12]– سهل بن سعد ميگويد: زني قبايي را خدمت پيامبر اكرم (ص) آورده و آن را به آن حضرت هديه كرد. پيامبر اكرم (ص) هديه زن را قبول نكرد و آن را پوشيد. يكي از صحابه، قبا را بر تن پيامبر اكرم (ص) مشاهده كرد و از آن حضرت خواهش كرد تا قبا را به او ببخشد. پيامبر (ص) نيز قبا را به او بخشيد. هنگامي كه پيامبر اكرم (ص) محل را ترك كردند اصحاب آن حضرت او را سرزنش كرده و گفتند: كار خوبي نكردي! پيامبر اكرم (ص) به آن قبا نياز داشت و تو ميدانستي كه اگر از پيامبر (ص) چيزي خواسته شود، آن را رد نميكند. وي در پاسخ اصحاب گفت: چون پيامبر اكرم (ص) اين قبا را پوشيده بودند، من براي تبرك و به اميد آن كه كفن من باشد، از پيامبر (ص) خواهش كردم آن را به من ببخشد. بخاري، الجامع الصحيح معروف به صحيح بخاري: ج 4، ص 56، كتاب الأدب، باب حسن الخلق و السخاء و ما يكره من البخل؛ طبراني، المعجم الكبير: ج 6، ص 143-144، ح 5785 و متقي هندي، كنزالعمال في سنن الأقوال و الأفعال: ج 7، ص 204، ح 18638.
[13]– «و فيه التبرك باثار الصالحين». ابن حجر عسقلاني شافعي، فتح الباري بشرح صحيح البخاري: ج 3، ص 172، كتاب الجنائزف باب من استعد الكفن في زمن النبي (ص) فلم ينكر عليه، شرح حديث 1277 و عيني حنفي، عمده القاري شرح صحيح البخاري: ج 8، ص 63، كتاب الجنائز، باب من استعد الفكن في زمن النبي (ص) فلم ينكر عليه، شرح حديث 39.
[14]– «استنبط بعضهم من مشروعيه تقبيل الأركان جواز تقبيل كل من يستحق التعظيم من آدمي و غيره». ابن حجر عسقلاني شافعي، فتح الباري بشرح صحيح البخاري: ج 3، ص 555، كتاب الحج، باب من لم يستلم إلا الركنين اليمانيين، شرح احاديث 1608 و 1609.
[15]– «في بيان وجه تتبع عبدالله بن عمر المواضع التي صلي فيها رسول الله (ص) و هو أنه كان يستحب التتبع لآثار النبي (ص) و التبرك بها و لم يزل الناس يتبركون بمواضع الصالحين». عيني حنفي، عمده القاري شرح صحيح البخاري: ج 4، ص 275، كتاب الصلاه، باب المساجد التي علي طرق المدينه، شرح حديث 141.
[16]– «و قال أيضا: و أما تقبيل الأماكن الشريفه علي قصد التبرك و كذلك تقبيل أيدي الصالحين و أرجلهم فهو حسن محمود باعتبار القصد و النيه». همان، ج9، ص 241، كتاب الحج، باب ما ذكر في الحجر الأسود، شرح حديث 189.
[17]– «أنت إذا تأملت في الأمور التي كفر بها المسلمين و جعلها عباده لغير الله وجدت حجته ترجع إلي مقدمتين، صدقت كبراهما و هي كل عباده لغير الله شرك … و كذبت صغراهما و هي قوله: كل نداء لميت أو غائب أو طواف بقبر أو تمسحبه أو ذبح أو نذر لصاحبه … فهو عباده لغير الله». علامه اميني، الغدير في الكتاب و السنه و الأدب: ج 5، ص 226-227، زياره المشاهد المشرفه، الحث علي زياره النبي (ص) و كيفيتها، به نقل از عزامي شافعي در فرقان القرآن بين صفات الخالق و صفات الأكوان: ص 133.
[18]– «يكره تقبيل القبر و استلامه و مثله التابوت الذي يجعل فوقه وكذلك تقبيل الاعتاب عندالدخول لزياره الاولياء الا ان قصد به التبرك بهم، فلايكره». علامه اميني، الغدير في الكتاب و السنه و الأدب: ج 5، ص 225، زياره المشاهد المشرفه، الحث علي زياره النبي (ص) و كيفيتها. به نقل از حاشيه شيخ ابراهيم باجوري بر شرح ابن قاسم غزي: ج 1، ص 276.
[19]– «و لا مريه حينئذ أن تقبيل القبر الشريف لم يكن إلا للتبرك فهو اولي من جواز ذلك لقبور الاولياء عند قصد التبرك». علامه اميني، الغدير في الكتاب و السنه و الادب: ج 5، ص 226، زياره المشاهد المشرفه، الحث علي زياره النبي (ص) و كيفيتها. به نقل از شيخ عدوي حمزاوي، در كنز المطالب: ص 219 و مشارق الانوار: ج 1، ص 140.
[20]– «و مما لم يزل شأن من حج المرور بالمدينه و القصد الي الصلاه في مسجد النبي (ص) و التبرك برويه روضته و منبره و قبره و مجلسه و ملامس يديه و مواطيء قدميه و العمود الذي كان يسند اليه و نزل جبرائيل عليه و بمن عمره و قصده من الصحابه و التابعين و ائمه المسلمين والاعتبار بذلك كله». ابن عبدالهادي، الصارم المنكي في الرد علي السبكي: ص 148.
[21]– «و كل من يتبرك بمشاهدته في حياته، يتبرك بزيارته بعد وفاته و يجوز شد الرحال لهذا الغرض». عزالي، احياء علوم الدين: ج 1، ص 247، كتاب آداب السفر، الفصل الاول في فوائد السفر و فضله و نيته.
[22]– «اذا فرغت من الدعاء عند قبر النبي (ص) فائت المنبر، فامسحه بيدك و خذ برمانتيه و هما السفلاوان و امسح عينيك و وجهك به، فانه يقال: انه شفاء العين …». كليني، الكافي:ج 4، ص 553، كتاب الحج، ابواب الزيارات، باب المنبر و الروضه و مقام النبي (ص)، ح1.