از كرامات مرحوم حاج عبدالكريم حايرى، اين است كه زمانى رودخانه  ى قم در اثر سيل طغيان كرده و آب تا لبه  ى پل على  خانى رسيده بود، به گونه  اى كه عدّه  اى از روى پل با آب رودخانه وضو مى  ساختند، و لذا براى جلوگيرى از نفوذ آب تمام فرش  هاى مسجد امام را جمع نمودند. مرحوم حاج شيخ روى پل رفت و مقدارى تربت( تربت مزار سيّد الشّهدا ـ عليه  السلام ـ  ) در دست گرفت و چيزى بر آن خواند و در آب انداخت، از همان وقت به تدريج آب پايين آمد و بعد از چند ساعت، چند متر آب پايين رفت.

ما نه ايمان اهل ايمان را داريم و نه يقين اهل يقين را. گويا در مشكلات آمريكا و شوروى ما را نجات خواهند داد كه به آن  ها پناه مى  بريم و اعتماد مى  كنيم، آن  ها سگ و گرگى هستند كه از ترس يكديگر خواب آسوده ندارند. بزرگان ما مقامات عاليه  ى علمى را دارا بودند و در مقام عمل نيز چه عبادت  هايى، چه نمازهايى داشتند. با خود مى  گويم: با اين كه آن  ها را ديدى، باز چرا اين جورى؟! آن  ها آن گونه خوب، و تو اين گونه خراب؟!

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *