“بايد حكيم و اهل محبت بود تا بتوان با حكمت و موعظة حسنه دعوت كرد وگرنه نمي توان به تنهايي با استدلال و برهان مردم را به سوي خدا هدايت کرد. البته در مراحلي از هدايت، استدلال و مجادله نيز به کار مي آيد، هر چند که استدلال به هدايت نمي انجامد. شيوة انبيا در هدايت مردم نيز مجادله نبوده است؛ «ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ». طريق دعوت، حكمت و موعظه است و مجادله، طريق دفع خطر. استدلال و برهان طريق مجادله با نفس و شياطين بيروني است. استدلال راه رسيدن نيست بلکه ابزاري براي مجادله با وساوس است.”