شخصى از اهل علم مى  گفت: در كربلا يا نجف كه بوديم، گاهى در مضيقه قرار مى  گرفتيم به حدّى كه آب و نان نداشتيم، خانواده مى  گفت: فلان آقا مرجع است، برو از او بخواه؛ و من مى  گفتم: اين كار را نمى  كنم، و اگر اصرار بكنيد مى  گذارم و از خانه بيرون مى  روم.

اين جاست كه انسان  هاى موجّه موظّفند كه به مستحقّين و افراد باحيا و عزّت نَفْس كه نه تنها اظهار فقر و احتياج نمى  كنند، بلكه چه بسا اظهار غنا و دارايى مى  نمايند: «يُنْفِقُ نَفَقَةَ الْفُقَرآءِ وَ يَتَظاهَرُ كَالاْءَغْنياءِ.»؛ (مانند افراد نيازمند خرج مى  كند، و مانند اغنيا تظاهر به دارايى مى  كند.) كمك كنند و افرادى را جهت فحص و تجسّس از حال آن  ها قرار دهند.

در هر حال، آن شخص مى  گفت: شب خواب ديدم كسى در مى  زند، امام زمان ـ عجّل  اللّه  تعالى  فرجه  الشّريف ـ بود، دستش را بوسيدم، وارد خانه شدند و مقدارى نشستند،و هنگام تشريف بردن ديدم چيزى زير تشك گذاشتند، بعد از تشريف بردنشان در عالم خواب نگاه كردم ببينم چه گذاشته  اند، ديدم يك فلس عراقى را گذاشته  اند، كه كوچكترين واحد پول عراق و « أَقَلُّ ما يُباعُ وَ يُشْتَرى بِهِ »؛ (كمترين مبلغى كه مى  توان با آن چيزى را خريد و يا فروخت.) است كه شايد فقرا هم آن را قبول نكنند از خواب بيدار شدم و بعد از آن خواب ديگر به فقر گرفتار نشدم. از اصفهان حواله  ى صد يا هشتاد تومان رسيد و وضع ما رو به بهبودى رفت. ما كه چنين ملاذ و ملجأىتكيه گاه و پناه  گاهى . داريم، چه احتياجى به ديگران داريم؟! محال است كسى راه قناعت را پيشه نكند و به آن چه دارد راضى گردد برعكس، اگر كسى قناعت كند، مايحتاجش به او مى  رسد، هر چند زياد باشد، از سخنان امام صادق ـ عليه  السّلام ـ است كه فرمود: « ضَمِنْتُ لِمَنِ اقْتَصَدَ أَنْ لا يَفْتَقِرَ. » كافى، ج 4، ص 53؛ من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 64؛ ج 3، ص 167. من براى كسى كه ميانه روى پيشه كند، ضمانت مى  كنم كه نيازمند ديگران نگردد.

منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *