سال

در منابع تاريخى شيعيان و سنيان درباه سال تولد حضرت سيّد الشّهداء (علیه السّلام) چندين قول وجود دارد كه عبارت‌اند از سال سوم، چهارم، شش هجرى، شش سال و چند ماه پس از هجرت و سال هفتم جرى. نگاهِ پژوهشى به اين منابع، گزارش تولد آن گرامى در سال چهارم را به دلايل زير ترجيح مى‌دهد:

1.‍ نگارندگان منابع كهن شيعيان[1] و سنيان[2] بر تولد وى در سال چهارم هجرى تصريح كرده‌اند و ديگر سال‌ها را درباره‌ى تولد ايشان برنتابيده‌اند كه در ميان آنان، از شيعيان نام يعقوبى، مسعودى، ابوالفرج اصفهانى، مفيد، شيخ طوسى، طبرسى، ابن فندق بيهقى، ابن شهر آشوب، ابن طاووس، اربلى و ابن طقطقى به چشم مى‌آيد و از سنيان نيز نام مُصعب زبيرى، بلاذرى، طبرى، ابن عبدالبر، خطيب بغدادى، خوارزمى، عبد الرحمن بن جوزى، ابن اثير و… مشاهده مى‌شود.

  1. گزارش‌هاى[3] ديگر، مضطرب‌اند؛ در برخى از منابع نامى از اين گزارش‌ها نيست و آن دسته از اين منابع كه بدان پرداخته‌اند با كاستى‌هاى جدى مواجه‌اند؛ گزارش‌ها در اين منابع يا بى‌سند، ذكر شده‌اند و اگر سندشان آورده شده، ميان تعبيرهاى به كار رفته در آن گزارش، تنافى به چشم مى‌آيد؛ يا با تعبير «گفته شده» و تنها براى اطلاع‌رسانى، به ثبت رسيده و يا اين‌كه گزارش به يك راوى ضعيف مى‌انجامد. اين گزارش‌ها به ترتيب زير ارزيابى مى‌شوند:

الف) گزارش تولد آن حضرت در سال سوم هجرت، در نگاشته‌هاى كلينى، مفيد، طوسى، طبرى امامى، طبرسى، ابن عبد البر، ابن طاووس و شهيد اول به ثبت رسيده است. در برخى مصادر مانند عوالم العلوم و اعيان الشيعه نيز اين گزارش ثبت شده است. كلينى و شهيد اول، بى‌ثبت سند، آن را پذيرفته‌اند[4] و گويا سخن شهيد بر كلام كلينى تكيه دارد. مفيد و شيخ طوسى نيز در يك گزارش خود، آن را ثبت كرده‌اند،[5] ليكن در گزارش بعدى آن را نپذيرفته و بر سال چهارم تأكيد كرده‌اند.[6] ابن عبدالبر، طبرسى، ابن طاووس و مصادر پيش گفته نيز با تعبير «قبل» از پذيرش آن دريغ ورزيده‌اند.[7] طبرى امامى نيز در اين خصوص سخنانى متناقض دارد؛ وى مى‌گويد: «باردار شدن فاطمه (علیها سلام) به امام حسين (علیه السّلام) پنجاه شب پس از تولد امام حسن (علیه السّلام) در سال سوم هجرت بود و او پس از شش ماه در پنجم جمادى الأول، در سال سوم هجرى تولد يافت».[8] با توجه به اين‌كه ميلاد امام حسن (علیه السّلام) در نيمه ماه رمضان سال سوم هجرت بوده، بايد جنين شدن امام حسين (علیه السّلام) بر مبناى اين گزارش، پنجم ذى القعده باشد و تولد وى پس از شش ماه اگر اين سخن پذيرفته شود- در پنجم جمادى الأول باشد و جمادى الأول، بر اساس اين نقل در سال چهارم هجرى خواهد بود نه سال سوم آن.

ب) گزارش تولد آن عزيز در سال ششم هجرت، شش سال و چند ماه پس از هجرت و سال هفتم كه در منابع سنيان ثبت شده است، در برخى موارد با تعبير «قبل» آمده[9] و در بيشتر آن‌ها به قتاده مى‌انجامد[10] و قتاده افزون بر متفرد بودن در اين گزارش‌ها، نزد برخى از رجال‌شناسان اهل سنّت ضعيف شمرده شده است؛ ابن حبّان (354) گويد: قتاده تدليس‌گر[11] بود.[12] ابوحاتم مى‌گويد: قتاده از سى نفر حديث نقل كرده و اين در حالى بود كه آنان را مشاهده نكرده بود.[13] على بن مدينى (234 ق) نيز گزارش وى از سعيد بن مسيب را به شدّت ضعيف دانسته است.[14] بنابراين به گزارش‌هاى قتاده نمى‌توان اعتماد كرد.

نتيجه سخن در دليل شماره دو اين است كه گزارش‌هاى ياد شده در اين گزينه، اعتبار گزارش ياد شده در دليل شماره يك را ندارند، به همين جهت بر تابيدنى نيستند.

ماه

درباره‌ى ماه ولادت امام سوم (علیه السّلام) ميان منابع كهن شيعيان و سنيان موازنه برقرار نيست و اين منابع نام پنج ماه را براى تولد آن گرامى ذكر كرده‍اند كه در پايان اين بررسى بيان خواهد شد اين پژوهش با مستنداتِ پيش رو، گزارش تولد آن گرامى در ماه شعبان را مستدل مى‌داند:

1.‍ منابع كهن

اكثر منابع كهن شيعيان[15] و سنيان[16] كه نامشان در پاورقى آمده، بر تولد آن بزرگوار در ماه شعبان تصريح دارند. رويكرد پژوهشى بخشى از نگارندگان اين‌ها و دستيابى آنان به گزارش معتبر كه بعدها از دست رفته- به دور از نظر نيست؛ چنان كه برخى از اينان به روايت معتبرى از معصوم مانند روايت قاسم بن علاء نيز استناد داشته‌اند كه در گزينه بعدى به آن خواهيم پرداخت.

2. روايات مربوط به فاصله تولد و حمل حسنين (علیهم السّلام)

گزارش تولد امام حسين (علیه السّلام) در ماه‌هاى ديگر به محاسبه‌اى مى‌انجامد كه منشأ آن، رواياتى است كه برخى از آن‌ها به معصومان انتساب دارند و در برخى ديگر، به دو آيه‌ى مربوط به كمترين مدت حمل، استناد شده است. گفتنى است ميان اين روايت‌ها موازنه برقرار نيست. اين گزارش‌ها سه دسته هستند:

روايات دسته اول

در اين روايات فاصله تولد امام مجتبى و آغاز حمل امام حسين (علیه السّلام) بيان شده كه محتواى آن‌ها را مى‌توان به صورت زير مرتب كرد:

1.‍ بيان اين فاصله به مدت پنجاه روز با استناد به امام عسكرى (علیه السّلام) به سند ضعيف.[17]

  1. بيان اين فاصله به مدت پنجاه روز[18] يا 52 روز[19] بدون استناد به معصوم (علیه السّلام).

  2. بيان اين فاصله به مدت چهل روز با استناد به امام سجاد (علیه السّلام).[20]

  3. ذكر اين فاصله به مدت يك طهر با تعبير «رُوى» يا «قبل»،[21] كه منشأ اين قول ممكن است روايات گزينه بعدى باشند.

  4. بيان اين فاصله به مقدار يك طهر با استناد به امام صادق (علیه السّلام) با سند معتبر[22] و غير معتبر.[23]

روايات دسته دوم

در اين روايات، مدت حمل امام حسين (علیه السّلام) چنين بيان شده است:

1.‍ مقدار حمل امام حسين (علیه السّلام) به مدت شش ماه بوده است.[24]

  1. اين مدت، يك حمل با تقييد به شش ماه بوده است.[25]

  2. مدت اين حمل شش ماه بوده روز بوده است.[26]

اين گزارش‌ها به دو صورت ثبت شده‌اند:

صورت اول: رواياتى كه در آن‌ها براى مدت اين حمل به دو آيه‌ى «حَمُلُهُ وَ فِصَلُهُ ثَلَثُونَ شَهرًا»[27] و «وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضاعَةَ»[28] بدين‌گونه استدلال شده كه آيه اول مى‌گويد: مجموع دوران حمل و شيرخوارگى كودك از مادر سى ماه است و آيه دوم مى‌گويد: مدت كامل شيرخوارگى كودك و حد نهايى آن دو سال است.[29] با كسر دو سال از سى ماه، معلوم مى‌گردد كمترين مدت حمل كودك شش ماه است؛ چنان كه پزشكان پيشين چون جالينوس و ابن سينا بر آن تأكيد ورزيده‌اند.[30]

صورت دوم: روايت‌هايى كه مدت حمل آن حضرت را بدون استناد به آياتِ ياد شده بازگو كرده‌اند.

بررسی روايات دسته اول و دوم

اين دو دسته روايات گاهى جداى از هم و گاهى آميخته به يكديگر نقل شده‌اند كه سند برخى از آن‌ها اعتبار دارد؛ چنان كه ذكر شده است. در بررسى اين روايات توجه به چند نكته لازم است:

1.‍ هيچ يك از روايت‌هايى كه بيانگر اندازه فاصله تولد امام مجتبى و بسته شدن نطفه امام حسين (علیه السّلام) و نيز مدت حمل فاطمه (علیها سلام) به امام حسين هستند، به تولد دو امام ياد شده در ماه معينى تصريح يا اشاره ندارد.

  1. با توجه به پژوهش پيش گفته[31] درباره تولد امام مجتبى (علیه السّلام) بايد گفت آن گرامى در نيمه ماه رمضان سال سوم هجرى زاده شده است.

  2. بر مبناى مطالب ياد شده[32] درباره زفاف على و فاطمه (علیها سلام) مبنى بر اين‌كه ممكن است باردار شدن فاطمه به امام مجتبى (علیه السّلام) در روزهاى نخست پس از زفاف نبوده، بلكه مدتى پس از آن بوده، مى‌توان گفت مدت حمل امام حسن (علیه السّلام) حدود شش ماه بوده است، چنان که ابن خشاب، اربلی و بحرانی از نگارندگان شیعی[33] و بدخشانی از مؤلفان اهل سنت[34] آن را نقل کرده‌اند و سید محسن امین هم پذیرفته است.[35]

با توجه به این نکته‌ها می‌توان چنین گفت:

اولاً این دو دسته روایات به لحاظ محتوا با دو گزارش تولد امام مجتبی (علیه السّلام) در نیمه ماه رمضان سال سوم هجری و تولد امام حسین (علیه السّلام) در ماه شعبان سال بعد، تعارض دارند؛ چون طبق این دو گزارش که اسناد برخی از آن‌ها نیز معتبرند –[36] مدت حمل امام حسین بیش از شش ماه خواهد بود.

ثانیاً در مورد روایت‌هایی که در آن‌ها برای شش ماه بودن حمل امام حسین (علیه السّلام)، به دو آیه‌ی یاد شده استدلال شده با صرف نظر از سندشان که بعضاً قابل تأمل است-[37] این پرسش مطرح می‌شود که بر اساس برداشت یاد شده از این روایات، اگر تولد امام حسین (علیه السّلام) حدود شش ماه پس از تولد امام مجتبی (علیه السّلام) باشد باید گفت دوران شیرخوارگی امام مجتبی (علیه السّلام) هم حدود شش ماه بوده، در حالی که به اقتضای دو آیه یاد شده دوران شیرخوارگی کامل کودک، 24 ماه است و هر اندازه بر مدت حمل افزوده شود می‌توان از دوران شیرخوارگی او در مقایسه با حمل کودک بعدی کم کرد، چنان که از ابن عباس چنین نقل شده است.[38] و هر چه مقدار حمل کودک بعدی بیشتر باشد مدت شیرخوارگی کودک قبلی بیشتر و رشد جسمانی او طبیعی‌تر خواهد بود؛ بنابراین اگر با لحاظ فاصله میان تولد امام حسن (علیه السّلام) و آغاز حمل امام حسین (علیه السّلام) به اندازه یک طهر، امکانی برای دو ساله بودن شیرخوارگی امام مجتبی (علیه السّلام) نبود، دست کم حدود یک سال ممکن بوده و در این صورت رشد دوران شیرخوارگی او طبیعی‌تر و به محتوای آیه‌ی «وَ الْوالِداتُ يُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كامِلَيْنِ» نزدیک‌تر خواهد بود. با توجه به این مطالب باید گفت مدت حمل امام حسین (علیه السّلام) و فاصله میان تولد او با تولد امام حسن (علیه السّلام) حدود شش ماه نبوده است. پس این دو دسته روایات به بازخوانی نیاز دارند که در گزینه بعدی بدان اشاره می‌شود.

ثالثاً از مجموع مطالب یاد شده می‌توان چنین نتیجه گرفت: چون در میان روایات مربوط به مدت حمل امام حسین (علیه السّلام) و روایات مربوط به فاصله تولد امام مجتبی (علیه السّلام) و آغاز حمل امام حسین (علیه السّلام) روایت‌های معتبر وجود دارد و همچنین در میان گزارش‌های مربوط به تولد امام حسن (علیه السّلام) در نیمه رمضان سال سوم و تولد امام حسین (علیه السّلام) در ماه شعبان سال چهارم، گزارش و روایت بی‌خدشه یافت می‌شود[39] و عمده منابع تاریخی نیز جانبدار این دو تاریخ هستند، چنان که گزارش‌هایی که فاصله تولد امام دو امام یاد شده را یک سال می‌دانند و به آن‌ها اشاره خواهد شد- نیز مؤید این سخن هستند، پس برای حل تعارض این روایات و گزارش‌ها باید یکی از این دو مطلب را پذیرفت:

1.‍ راویان در نقل برخی از واژگان این روایت‌ها خطا کرده‌اند؛ یعنی مدت شش ماه حمل امام حسن (علیه السّلام) را به اشتباه به امام حسین (علیه السّلام) نسبت داده‌اند.

  1. نسخه‌برداران به جهت نقطه نداشتن خط کوفی مرتکب یکی از این دو خطا شده‌اند: یا به جای حسن، حسین را ثبت کرده‌اند؛ چنان که سید محسن امین نیز بر آن تأکید ورزیده است[40] یا به جای «تسعة اشهر»، «سنة اشهر» را ثبت کرده‌اند؛ یعنی به جای نُه ماه بودن مدت حمل امام حسین (علیه السّلام) شش ماه بودن آن را نقل کرده‌اند.

نکته‌ای که می‌تواند بر این مطلب گواه باشد این است که در برخی از این روایت‌ها برای شش ماه بودن حمل امام حسین (علیه السّلام) به شش ماه بودن حمل حضرت عیسی (علیه السّلام) یا حضرت یحیی (علیه السّلام)[41] استناد شده و حمل این دو گرامی به یکدیگر تشبیه شده است؛ در حالی که علاوه بر ضعف سند این روایات،[42] در منابع و آثار، حمل حضرت عیسی (علیه السّلام) در چند گزارش، هشت ماه و نُه ماه دانسته شده است.[43] این دست از گزارش‌ها، احتمال یاد شده درباره‌ی خطای نسخه‌بردار در جابه جایی تعبیر «تسعة اشهر» یا «ستة اشهر» در مدت حمل امام حسین (علیه السّلام) را تقویت می‌کند. گفتنی است این‌گونه خطاها در دیگر موضوع‌های مربوط به امام حسن (علیه السّلام) و امام حسین (علیه السّلام) نیز در منابع و آثار به چشم می‌آید که برای مثال می‌توان به این موارد چنین اشاره کرد:

1.‍ 25 بار پیاده به حج رفت در حالی که مرکبش را بی‌سرنشین می‌رانید.[44]

  1. پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به هنگام تولد او به فاطمه (علیها سلام) توصیه کرد که پس از تولد فرزند و پیش از آمدن من به وی شیر ندهید.

این دو عبارت درباره هر دو امام نقل شده و به آن دو نسبت داده شده است؛ چنان که عبارت «شیر دادن فاطمه (علیها سلام) به او و شیر ندادن به او» درباره هر دو امام نقل شده است؛ یعنی در برخی از منابع نقل شده که فاطمه (علیها سلام) به حسن شیر نداد ولی به حسین شیر داد[45] و در برخی منابع دیگر چنین آمده که فاطمه به حسین شیر نداد، ولی از روی محبت مادری به حسن شیر داد.[46] به یقین این‌گونه آمارها و رخدادها با توجه به شرایط ویژه خود، درباره یکی از این دو بزرگوار درست است که با اشتباه نسخه‌بردار، گاهی به حسن (علیه السّلام) و گاهی به حسین (علیه السّلام) انتساب یافته است.

روایت‌های دسته سوم

دسته سوم از نقل‌ها، گزارش‌هایی هستند که فاصله میان تولد حسنین (علیهم السّلام) را به صورت زیر بیان کرده‌اند:

1.‍ یک حمل، بدون هیچ قيدی[47]

  1. شش ماه و ده روز،[48]

  2. هفت ماه و ده روز،[49]

  3. ده ماه و بيست روز[50] يا ده ماه و 22 روز،[51]

  4. یک سال[52] (این نظریه با سه تعبیر در سه نقل آمده که دو نقل آن با سندهای مختلف به امام سجاد (علیه السّلام) انتساب دارد. و آن گرامی تعبیر «بعد حول» را از اسماء و تعبیر «… من العام المقبل» را از ابورافع صحابی نقل کرده است).

  5. سیزده ماه،[53]

  6. یک سال و ده ماه،[54]

یادآوری می‌شود در هیچ یک از این گزارش‌ها از ماه و روز مشخصی، نام برده نشده است.

بررسی روایات دسته سوم

روایت نخست که این فاصله را یک حمل بدون هیچ قیدی دانسته، اطلاق دارد و قابل تقیید به وسیله یک از گزینه‌های هم‌خوان است. گزینه شش نیز که فاصله دو تولد را یک سال و ده ماه دانسته از قتاده نقل شده و گزارش قتاده افزون بر تأمّلی که دراعتبار وی است چنان‌که بدان اشاره شده با روایت معتبری که فاصله میان تولد امام حسن (علیه السّلام) و آغاز حمل امام حسین (علیه السّلام) را یک طهر می‌داند تعارض دارد؛ چون با لحاظ یک طهر برای این مدت، فاصله دو تولد، یک سال و ده ماه نخواهد بود و بعید نیست در گزارش وی خلطی رخ داده باشد؛ یعنی وی یا نسخه‌بردارِ این گزارش، با مشاهده دو گزارش در این خصوص که در یکی از آن دو، این فاصله یک سال و در دیگری ده ماه ثبت شده است به اشتباه، آن دو را کنار هم نهاده و به صورت یک گزارش، نقل کرده و در نتیجه این فاصله، یک سال و ده ماه خوانده شده است. از گزینه پنجم هم (گزارش ابن فندق بیهقی) که فاصله دو تولد را سیزده ماه دانسته، اغماض می‌شود؛ چون این گزارش افزون بر متفرد بودنش با تعبیر «قیل» نقل شده که از ضعیف بودنش حکایت دارد.

در این میان، روایت‌‌های گزینه دو تا پنج، با هم متعارض خواهند بود که از سند یامحتوای آن‌ها نمی‌توان عبور کرد؛ روایت گزینه دو، سندی معتبر است و می‌گوید: «و کان بینهما فی المیلاد ستة اشهر و عشرة ایّام؛ فاصله آن دو شش ماه و ده روز بوده است». روایات گزینه چهار و پنج، گزارش‌ها و روایاتی هستند که از این فاصله با تعبیر «ده ماه و بیست روز» یا «یک سال» یاد کرده‌اند و این روایات از دو جهت مورد توجّه خواهند بود:

1.‌ از جهت سند. برخی از این روایات که فاصله دو تولد را حدود یک سال دانسته‌اند به صورت ذیل به امام سجاد (علیه السّلام) می‌انجامد؛ صدوق این روایت را با سه طریق از امام رضا (علیه السّلام) از اجدادش از امام سجاد (علیه السّلام) نقل کرده[55] و سندش هم خدشه‌ای ندارد؛ چرا که دست کم در یک طریق آن، راویانی جای دارند که صدوق بیش از 180 حدیث از آن‌ها نقل کرده[56] و رجالیان نیز از اینان به بدی نام نبرده‌اند و با توجّه به «این‌که اگر رجالیان از راوی پرحدیث و شناخته شده‌ای بدگویی نکرده باشند، همین، نشانه اعتبار او است»،[57] باید گفت سند این روایت هم معتبر است.

  1. از جهت دلالت، به لحاظ دلالت هم میان اجزای این گزارش‌ها تنافی نیست؛ چون در برخی از این‌ها تعبیر «بسنة»، «بعد حول»، «من العام المقبل» به کار رفته که تقریبی هستند، به این قرینه که دو تعبیر دوم و سوم در دو روایتِ منتسب به امام سجاد (علیه السّلام) به کار رفته و عبارت «من العام المقبل» دلالت دارد که پس از تولد امام مجتبی (علیه السّلام)، تولد امام حسین (علیه السّلام) در سال بعد، رخ داده و تاریخ دقیق آن هم مشخص نشده است. اگر این تعبیرهای تقریبی با نیمه رمضان سال سوم هجرت (تولد امام مجتبی (علیه السّلام)) لحاظ شود و تعبیر سوم شعبان سال چهارم هجرت که برای تولد امام حسین(علیه السّلام) در روایت قاسم بن علاء همدانی و حسین بزوفری[58] ذکر شده به آن ضمیمه گردد، نتیجه چنین می‌شود که فاصله دو تولد، حدود یک سال، یعنی اندکی کمتر از یک سال بوده و اگر روایت نقل شده از امام سجاد (علیه السّلام) در خصوص آغاز بارداری فاطمه به امام حسین (علیه السّلام) که آن را حدود چهل روز پس از تولد امام مجتبی (علیه السّلام) دانسته و با یک طهر هم تنافی ندارد نیز به نتیجه‌ی یاد شده بپیوندد نتیجه چنین خواهد بود که فاصله دو تولد، حدود ده ماه و هجده روز بوده؛ چنان‌که ابن شهر آشوب هم به آن دست یافته است.[59]

با توجّه به این مطالب، برای حل تعارض، سخن پیش‌گفته مبنی بر این‌که نسخه‌بردار در ثبت روایت‌های مدت حمل، خطا کرده و به جای واژه «تسعة اشهر» کلمه «ستة اشهر» را یا به جای واژه «حسن» کلمه «حسین» را ثبت کرده، به صورت جدی‌تر و واقعی‌تر در این‌جا مطرح می‌شود،[60] چنان‌که مطرح کردن این سخن درباره گزارش گزینه سه (روایت ابن خشاب) که فاصله دو تولد را به اندازه هفت ماه و ده روز آورده نیز روا خواهد بود؛ یعنی نسخه‌بردار یا راویِ روایت ابن خشاب به اشتباه به جای «تسعة اشهر» عبارت «سبعة اشهر» را ثبت کرده است؛ چون دو واژه «سبعة» و «تسعة» وقتی بی‌نقطه نوشته شوند، عین یکدیگرند، بلکه این گزارش ابن خشاب، خطای نسخه‌بردار را در جهت مدت حمل (ستة اشهر) تأیید می‌کند. پس تعبیر حقیقی در گزارش ابن خشاب، با توجّه به این قرینه‌ها «تسعة اشهر و عشرة ایام» بوده است و این مطلب، اشتباه «ستة اشهر» با «تسعة اشهر» در روایات مدت حمل را آشکار می‌کند.

گفتنی است شیخ مفید در المقنعة تاریخ تولد آن گرامی را آخر ماه ربیع الأول سال سوم هجری گزارش کرده و مستند این سخن را ذکر نکرده است.[61] و شیخ طوسی هم در تهذیب که شرحی بر المقنعه است همین سخن مفید را نقل کرده[62] و در پی این دو، شهید[63] در الدروس به ثبت همین تاریخ پرداخته است، لیکن مفید و طوسی در گزارش بعدی خود این گزارش را برنتابیده‌اند و تولد آن گرامی را در ماه شعبان سال چهارم دانسته‌اند[64] که علامه حلی نیز همین تاریخ را باور دارد.[65]

در مورد مستند دو سخنِ متفاوت شیخ مفید شاید بتوان گفت: مستند سخن او در المقنعه محاسبه‌ای است که وی آن را بر اساس مستندات یاد شده و با لحاظ شش ماه و ده روز پس از نیمه ماه رمضان سال سوم هجری انجام داده است، لیکن بعدها به مستندات و روایات دیگری دست یافته که غیرواقعی بودن آن محاسبه و خطای نسخه‌بردار در ثبت کلمه «ستةاشهر» به جای «تسعة اشهر» را برای وی آشکار ساخته است؛ لذا در کتاب‌های بعدی از سخن قبلی بازگشته، تولد آن گرامی در ماه شعبان سال چهارم هجرت را پذیرفته و شیخ طوسی هم به همین نتیجه دست یافته است؛ چنان‌که چگونگی گزارش کلینی در این خصوص، تأیید بر این سخن است؛ چرا که وی با نقل روایت یاد شده با سند معتبر، به نتیجه‌ی این روایات (تولد امام حسین (علیه السّلام) در روزهای پایانی ربیع الأول) معتقد نشده و تنها به گزارش ولادت آن بزرگ به سال سوم هجرت بسنده کرده است.[66]

افزون بر تمامی این‌ها، این نکته در خور اهمیت است که در برخی منابع درباره اندازه حمل امام مجتبی (علیه السّلام) نیز تعبیر «ستة اشهر» گزارش شده[67] و به شش ماه بودن حمل حضرت عیسی (علیه السّلام) نیز استناده گردیده است[68]  این گزارش نیز، سخن یاد شده در خصوص جابه‌جایی «تسعة اشهر» با «ستة اشهر» در نقل‌های مربوط به تولد امام حسین (علیه السّلام) را، تثبیت می‌کند.

نتیجه

با توجه به مطالب یاد شده در خصوص این روایت‌ها و آیه‌ها، و همچنین با توجّه به برخی از گفتار معصومان (علیهم السّلام) مبنی بر این‌که دعا و روزه‌داری در روز سوم شعبان به عنوان روز تولد امام حسین (علیه السّلام) مستحب است[69] و بر تولد آن گرامی در آن روز تاکیده ورزیده است،[70] باید گفت حضرت سیّدالشهداء (علیه السّلام) در ماه شعبان سال چهارم هجری تولد یافت  و دیگر گویه‌ها در  این خصوص، به جهت نداشتن این مستندات و پشتیبان‌ها برتابیدنی نیستند و آن‌ها چنین‌اند:

-‌ ماه ربیع الأول،[71]

– جمادی الأول،[72]

-‌ جمادی الثانی،[73]

-‌ ماه مبارک رمضان،[74]

-‌ ماه محرم.[75]

زاد روز

همچنین درباره این‌که امام حسین (علیه السّلام) در چه روزی از ماه شعبان تولد یافت، میان منابع یاد شده موازنه برقرار نیست؛ برخی از این منابع تنها به ذکر ماه شعبان بسنده کرده‌اند[76] و برخی نیز چنین گزارش کرده‌اند که تولد وی پس از گذشتن چند شب از ماه شعبان بوده است.[77] آن دست از منابع که روز آن را مشخص کرده‌اند، دو گروه هستند: برخی بر سوم ماه شبان تأکید ورزیده‌اند[78] که سخن مشهور نیز همین است و گروه دیگر، پنجم شعبان را روز تولد آن گرامی دانسته‌اند.[79]

اینک بررسی نشانه‌هایی که به ترجیح یکی از این دو گزینه می‌انجامد.

1.‌ بررسی واژه طهر

در بخری از گزارش‌ها[80] – از جمله در روایت صحیح امام صادق (علیه السّلام) – فاصله میان تولد امام مجتبی (علیه السّلام) و باردار شدن مادرش به امام حسین (علیه السّلام) به اندازه یک طهر ثبت شده است. واژه طهر یک واژه فقهی و به معنای پاک بودن از خون حیض است و این پاکیزگی دست کم ده روز[81] است و برای حداکثر آن، فقیهان اندازه[82] مشخصی را تعیین نکرده‌اند. پس مدت طهر، در روایت‌های یاد شده ابهام دارد؛ بدین جهت گزارش‌هایی که به تعیین آن فاصله پرداخته‌اند که برخی بر حدود چهل روز[83] و برخی بر حدود پنجاه روز[84] تصریح کرده‌اند هر یک با محاسبه ویژه میان بسته شدن نطفه و تولد و مدت حمل امام حسین (علیه السّلام)، در واقع برای طهر اندازه‌ای را مشخص کرده‌اند.

2.  بررسی واژه حمل

برخی از گزارش‌های مربوط به این موضوع، چنان‌که در بخش ماه تولد به آن اشاره شد، فاصله میان تولد این دو امام بزرگوار را یک حمل دانسته‌اند، بی‌آن‌که برای آن اندازه‌ای تعیین کنند.[85] واژه «حمل» نیز یک واژه فقهی است و اندازه آن از جهتِ کمترین و بیشترین، شش ماه تا یک سال دانسته شده؛[86] البتّه دوران حمل بیشتر جنین‌ها حدود نُه ما است، لیکن به کار رفتن این واژه درباره امام حسین (علیه السّلام) اختلاف تعبیرهای فراوانی دارد که بدان اشاره شد. پس واژه حمل نیز از این جهت ابهام دارد. هر چند در گزارش‌های دیگر، مدت آن شش ماه[87] دانسته شده، لیکن چنان‌که گفته شد،[88] این گزارش‌ها یا مربوط به امام مجتبی (علیه السّلام) است و به اشتباه، نام حسین (علیه السّلام) به جای حسن (علیه السّلام) ثبت شده و یا تعبیر «ستة اشهر» به خطا به جای «تسعة أشهر» گزارش شده است.

3.نشانه‌های دیگر

در بخش ماه تولد در بررسی روایات دسته اول و دوم که مدت حمل امام حسین (علیه السّلام) را شش ماه دانسته‌اند، مطالبی گفته شد که تنافی این روایات با گزارش‌های دیگر در این خصوص را حل می‌کرد. با لحاظ این مطالب و نیز با لحاظ نقل‌هایی که برآیند بررسی آن‌ها این است که مدت فاصله تولد امام حسن و امام حسین (علیه السّلام) بیش از ده ماه بوده و همچینن با لحاظ مطالبی که درباره تولد امام مجتبی (علیه السّلام) (نیمه ماه رمضان) گفته شد، می‌توان چنین محاسبه کرد که فاصله سوم شعبان سال چهارم (میلاد امام حسین (علیه السّلام) تا پانزده رمضان سال سوم (میلاد امام حسن (علیه السّلام)) تقریباً ده ماه و هجده روز است. با کسرِ نُه ماه و ده روز از این مدت، این گزنیه به دست می‌آید که باردار شدن فاطمه (علیها سلام) به امام حسین (علیه السّلام) حدود 38 رو زپس از تولد امام مجتبی (علیه السّلام) بوده است. این گویه، هم با واژه «یک طُهر» در روایت یاد شده‌ی امام صادق (علیه السّلام) می‌سازد و هم با روایتی که از امام سجاد (علیه السّلام)  نقل شده همسو است که طُهر فاصله شده میان حسنین (علیهم السّلام) را چهل روز دانسته[89] و این عدد نیز تقریبی است؛ بنابراین آن دست از گزارش‌هایی که باردار شدن فاطمه (علیها سلام) به امام حسین (علیه السّلام) را در حدود پنجاه روز پس از تولد امام مجتبی (علیه السّلام) دانسته‌اند، به نُه ماه بودن مدت حمل توجّه داشته‌اند که در ربرخی از منابع، به اشتباه باتعبیر «ستة اشهر» به جای «تسعة اشهر» ثبت شده است.[90]

لازم است گفته شود این محاسبه با سخن فتال نیشابوری و شاگردش ابن شهر آشوب نیز هماهنگک است؛ چه اینان با محاسبه فاصله میان تولد دو امام و سی روز دانستن ماه‌های قمری، از این فاصسله به ده ماه و بیست روز یاد کرده‌اند و در پی آن، تولد آن گرامی را در پنجم ماه شعبان دانسته‌اند،[91] لیکن با رویکرد به کسر و انکسار در ماه‌های قمری،[92] آن فاصله ده ماه و هجده روز بوده و در نتیجه تولد آن گرامی در سوم شعبان خواهد بود.

بنابراین ثبت پنجم شعبان در برخی از منابع[93] به نام روز تولد امام حسین (علیه السّلام) به دلیل محاسبه‌ی ماه‌های قمری به اندازه سی روز و عدم توجّه به کسر و انکسار در این ماه‌هاست.

4.  سنّت معصوم (علیه السّلام)

افزون بر این‌ها، شیخ طوسی روایت معتبری[94] را از امام عسکری (علیه السّلام) نقل کرده، مبنی بر این‌که آن حضرت در نامه‌ای به قاسم بن علاء همدانی نماینده  معتبر آذری زبانش سوم شعبان را روز تولد امام حسین (علیه السّلام) دانسته و وی را به خواندن دعایی در آن روز که آن را به او آموزش داده ترغیب کرده است.[95] امام صادق (علیه السّلام) نیز در آن روز به عنوان روز ولادت امام حسین (علیه السّلام) دعای دیگری می‌خوانده است.[96] هر چند شیخ طوسی از رهگذر حسین بن زید روایتی را از امام صادق (علیه السّلام)، مبنی بر این‌که این تولد در روز پنجم شعبان بوده، نقل کرده، لیکن وی با انتخاب سوم شعبان، روز پنجم را قبول نکرده[97] و تنها اطلاع رسانی کرده است. گفتنی است این نقل حسین بن زید بر ضعف سندش،[98] با دعا خواندن امام صادق (علیه السّلام) در سوم شعبان به نام روز تولد امام حسین (علیه السّلام)، تنافی دارد.

نتیجه

با توجّه به مطالب پیش‌گفته [99] درباره روایت‌هایی که اندازه حمل آن بزرگوار را شش ماه یا نه ماه دانسته‌اند و نیز گزارش‌هایی که نتیجه بررسی آن‌ها این است که اندازه فاصله دو تولد ده ماه و اندبز بوده و با توجّه به تولد امام مجتبی (علیه السّلام) در نیمه ماه رمضان[100] و با عنایت به دو گزینه یاد شده[101] درباره دو واژه طهر و حمل و با در نظر داشت روایت معتبر منسوب به امام صادق (علیه السّلام)[102] که در آن، واژه طُهر، بدون تعیین اندازه، ثبت شده و مدت فاصله میان تولد دو برادر به جای «تسعة اشهر» به اشتباه راوی یا نسخه‌بردار «ستة اشهر» معین گشته چنان‌که گفته شد – [103] و همچنین با استناد به سنّت پیش گفته‌ی دو معصوم (علیه السّلام) باید گفت: مدت حمل سیّدالشّهداء (علیه السّلام) نُه ماه و ده روز بوده و پایان این مدت، به روایت امام صادق (علیه السّلام) سوم شعبان بوده و این روز، روز تولد آن حضرت است.[104]

در این‌‌که آن بزرگوار در چه روزی از هفته متولد شده است، آن دسته از منابعی که در این باره نوشته‌اند، این روز را سه‌شنبه یا پنجشبنه دانسته‌اند،[105] لیکن در برخی از پژوهش‌های نجومی،[106] روز سوم شعبان سال چهارم هجری روز سه شنبه دانسته شده؛ چنان‌که در تطبیق با تقویم شمسی برابر است با نوزده دی سال چهارم هجری (19/10/4) و در انطباق با تقویم میلادی برابر است با نُه ژانویه 626 میلادی.[107]

دیگر گویه‌ها درباره روز تولد آن گرامی که برتابیدنی نیستند، چنین‌اند:

-‌ آخر ربیع الأول،[108]

-‌ سوم جمادی الأول،[109]

-‌ پنجم جمادی الأول،[110]

-‌ پانزده جمادی الأخر،[111]

-‌ ماه جمادی الأخر بدون تعیین روز،[112]

-‌ پنجم شعبان،[113]

– ششم رمضان،[114]

-‌ سیزدهم رمضان،[115]

-‌ روز عاشورا.[116]ن، رواآن، راویانی جای دارند که صدوق بیسش زا

زادگاه

مکان تولد امام حسین (علیه السّلام) خانه حضرت فاطمه (علیها سلام) بوده که شرح حال این خانه، ذیل عنوان زادگاه امام مجتبی (علیه السّلام) بیان شد.[117]

  منبع: کتاب باز پژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان علیهم السلام/ یدالله مقدسی/ نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی


[1]. يعقوبی، تاريخ، ج 2، ص 246 و مسعودی، مروج الذهب، ج 2، ص 304 و ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبيين، ص 78 و مفيد، الإرشاد (مصنفات، ج ، ص 27) و شيخ طوسی، مصباح المجتهد، ص 589 و طبرسی، تاج المواليد، (مجموعة نفيسة، ص 102) و إعلام الوری، ج 1، ص 420 و ابن فندق بيهقی، لباب الأنساب، ج 1، ص 345 و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی‌طالب، ج 4، ص 84 و ابن طاووس، الملهوف، ص 91 و اربلی، كشف الغمة، ج 2، ص 3 و ابن طقطقی، الأصيلی فی أنساب الطالبيين، ص 142.

[2]. مصعب زبيری، كتاب نسب قريش، ص 40 و بلاذری، أنساب الأشراف، ج 1، ص 404 و ج 3، ص 219 و طبری، تاريخ، حوادث سال 4، ص 85 و ابن عبدالبر، الاستيعاب، ج 1، ص 392 و خطيب بغدادي، تاريخ بغداد، ج 1، ص 141 و خوارزمی، مقتل الحسين، ج 1، ص 209 و ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، ج 7، جزء 14، ص 130 و ابن جوزی، المنتظم، ج 5، ص 348 و ابن اثير، اسد الغابة، ج 2، ص 18 و الكامل فی التاريخ، ج 2، ص 176 و نووی، تهذيب الأسماء و اللغات، ج 1، ص 163 و ذهبی، سير أعلام النبلاء، ج 3، ص 280 و يافعی شافعی، مرآة الجنان، ج 1، ص 10 (به نقل از: امام قطبی مالكی) و بسياری از مصادر اهل سنّت.

[3]. درخور يادآوری است يافعی شافعی در مرآة الجنان (ج 1، ص 10) می‌گويد با لحاظ گفته مورخان در خصوص مدت عمر امام حسن و امام حسين (علیه السّلام) و زمان وفات آن دو، بايد سال تولد امام حسين (علیه السّلام)، سال پنجم هجرت باشد، كه خدا به آن داناتر است.

[4]. الكافی، ج 1، ص 463 و الدروس، ج 2، ص 8.

[5]. المقنعة، ص 467 و تهذيب الاحكام، ج 6، ص 41.

[6]. الإرشاد (مصنفات، ج ، ص 27) و مصباح المتهجد، ص 589 (اين گزارش شيخ طوسي به امام صادق (علیه السّلام) نيز منتسب است).

[7]. الاستيعاب، ج 1، ص 392 و إعلام الوری، ج 1، ص 420 و الملهوف، ص 91؛ عوالم العلوم، ج 17، ص 9 و اعيان الشيعة، ج 1، ص 578.

[8]. دلائل الإمامة، ص 177.

[9]. ابن حجر، الاصابة، ج 2، ص 14 (دو گزارش تولد امام سوم در سال ششم و هفتم هجرت را با تعبير «قبل» نقل كرده است).

[10]. دولابي، الذّرية الطاهرة، ص 99 و حاكم، المستدرك، ج 3، ص 177 و ابن عبد البر، الاستعاب، ج 1، ص 393 (نقل تولد امام حسين (علیه السّلام) در سال ششم هجرت را به قتاده مستند كرده است) و ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، ج 14، ص 131 (اين دو منبع تولد امام حسين (علیه السّلام) در شش سال و چند ماه پس از هجرت را به قتاده نسبت داده‌اند) و ابن اثير، اسد الغابة، ج 2، ص 18 و مزی، تهذيب الكمال، ج 6، ص 49 و ابن كثير، البداية و النهاية، ج 8، ص 149 (اين چهار منبع، تولد امام حسين (علیه السّلام) در سال هفتم هجری را از قتاده نقل كرده‌اند).

[11]. يعنی حق را با باطل می‌آميخت و نقل مي‌كرد و همچنين روايت يا راوی ضعيف را با روايت يا راوی قوی جا به جا مي‌كرد.

[12]. ذهبی، ميزان الإعتدال، ج 3، شماره 7312 و ابن حجر، تهذيب التهذيب، ج 4، ص 542، شماره 6391.

[13]. ابن حجر، الإصابة، ج 2، ص 543.

[14]. همان.

[15]. اصفهانی، مقاتل الطالبيين، ص 78 و مفيد، الإرشاد (مصنفات ج ، ص 27) و مسار الشيعه (مصنفات، ج 7، ص 61) و ابوريحان بيرونی، آثار الباقيه، ترجمه داناسرشت، ص 531 و شيخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 572 573 و حاسب طبری، زيج مفرد، ص 64 و طبرسی، إعلام الوری، ج 1، ص 420 و تاج المواليد (مجموعة نفيسة، ص 104) و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی‌طالب، ج 4، ص 84 و ابن نما (645)، مثير الاحزان، ص 16 و ابن طاووس، الملهوف، ص 91 و اربلی، كشف الغمة، ج 2، ص 3 و ابن طقطقی، الأصيلی، ص 142 و علامه حلّی، تذكرة الفقهاء، ج 1، ص 279 و شيعی سبزواری، راحة الأرواح، ص 147 و بسياری از مصادر شيعيان.

[16]. مصعب زبيری (236)، كتاب نسب قريش، ص 40 و ابن سعد، الطبقات الكبری، ترجمة الإمام الحسين، ص 17 و بلاذری (279)، أنساب الأشراف، ج 2، ص 32 و دولابی، الذّرية الطاهرة، ص 119 و ابن عبدربه، العقد الفريد، ج 4، ص 356؛ ابن عبد البر (463)، الاستيعاب، ج 1، ص 392 و خوارزمی، مقتل الحسين، ج 1، ص 209 و ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، ج 7، جزء 14، ص 130 (به نقل از: زبير بن بكّار) و ابن جوزی، المنتظم، ج 5، ص 348 و ابن أثير، أسد الغابة، ج 2، ص 18 (به نقل از: زبير بن بكّار) و نووی (676)، تهذيب الأسماء، ج 1، ص 163 (به نقل از: زبير بن بكّار) و ذهبی، سير اعلام النبلاء، ج 3، ص 280 (به نقل از: زبير بن بكّار) و ابن كثير، البداية و النهاية، ج 8، ص 149 و بسياری از مصادر سنيان.

[17]. طبری امامی، دلائل الإمامة، ص 177 179.

[18]. ابن سعد، الطبقات الكبری، ترجمة الامام الحسين، ص 17 و بلاذری، انساب الأشراف، ج 2، ص 32 و طبری، تاريخ، ج 2، ص 76 (حوادث سال سوم) و ابن عبد البر، الاستيعاب، ج 1، ص 393 (به نقل از: واقدی) و طبری امامی، دلائل الإمامة، ص 159 و ص 177 (به نقل از: امام عسكري (علیه السّلام)) و محمد بن طلحة، مطالب السؤول، ص 247 و اربلي، كشف الغمة، ج 2، ص 3 (به نقل از: محمد بن طلحة) و گنجی، كفاية الطالب، ص 416 (به نقل از: محمد بن سعد) علقت بالحسين لخمس ليال خلون من ذی القعدة… و كان بين ذلك و بين ولادة الحسن خمسون ليلة و ولد الحسين فی ليال خلون من شعبان سنة اربع من الهجرة).

[19]. ابن قتيبه، المعارف، ص 158.

[20]. طبری امامی، دلائل الإمامة، ص 103 104.

[21]. بلاذری، انساب الأشراف، ج 2، ص 32 و خطيب، تاريخ بغداد، ج 1، ص 142.

[22]. كلينی، الكافی، ج 1، ص 463، ج 2، مجلسی در مرآة العقول (ج 5، ص 362) سند اين روايت را صحيح دانسته است.

[23]. ابن عساكر، تاريخ مدينة دمشق، ج 14، ص 131 (به نقل از: حفص بن غياث و عبدالله بن ميمون) و گنجی شافعی، كفاية الطالب، ص 417 (به نقل از: طريق حفص بن غياث) و بسياری از مصادر شيعيان و سنيان.

[24]. كلينی، الكافی، ج 1، ص 464 465، ح 4 (با سند مرسل)؛ ابن أبی الثلج، تاريخ الأئمة (مجموعة نفيسة، ص 7) و مسعودی، اثبات الوصية، ص 139 (با تعبير روی) و طوسی، الأمالی، ص 661 و طبری امامی، دلائل الإمامة، ص 177 179 و مجلسی، بحار، ج 43، ص 358 (مجلسی مجموع روايت‌های درخور ذكر برای شش ماه بودن حمل را نقل كرده كه سه روايت است).

[25]. علی بن ابراهيم، تفسير قمی، ج 2، ص 303، ذيل آيه پانزده سوره احقاف.

[26]. كلينی، الكافی، ج 1، ص 464 465، ح 2 (با سند معتبر) و ابن أبی الثلج، تاريخ الأئمة (مجموعة نفيسة، ص 8) (از امام رضا (علیه السّلام) با سند مضطرب).

[27]. احقاف: 15.

[28]. بقره: 233.

[29]. علی بن ابراهيم، تفسير قمی، ج 2، ص 303 و طوسی، الأمالی، ص 661، ح 1370.

[30]. مكارم شيرازی، تفسير نمونه، ج 21، ص 327.

[31].ر. ك به: قسمت تولد امام حسن مجتبی (علیه السّلام)، ص 253.

[32]. همان.

[33]. موالید الأئمة (مجموعة نفیسة، ص 173) و کشف الغمة، ج 1، ص 514 و عوالم العلوم، ج 16، ص 13 15.

[34]. نزل الأبرار، ص 136.

[35]. اعیان الشیعة، ج 1، ص 562.

[36]. درباره اعتبار گزارش‌های تولد امام مجتبی (علیه السّلام) در نیمه ماه رمضان، رجوع شود به تولد امام مجتبی (علیه السّلام)، ص 247 252 و همچنین درباره‌ی اعتبار برخی گزارش‌های مربوط به تولد امام حسین (علیه السّلام) در ماه شعبان، رجوع شود به گزینه سوم همین بررسی که در صفحه بعد می‌آید و همچنین بررسی روایات دسته سوم، ص 302 307.

[37]. یکی از این روایت‌ها، نقل یاد شده، علی بن ابراهیم است که سندش ابهام دارد. هر چند علی بن ابراهیم در شمار راویان معتبر جای دارد، لیکن استناد این سخن او که مربوط به تفسیر آیه پانزده سوره احقاف است به معصوم (علیه السّلام) با مأخذ دیگر روشن نیست.

[38]. طبرسی، مجمع البیان، ج 9، ص 130.

[39]. مانند روایت قاسم بن علاء همدانی از امام عسکری (علیه السّلام) که شیخ طوسی آن را نقل کرده است (مصباح، ص 572).

و شیخ طوسی به قاسم بن علاء سندی معتبر داشته و در سند او به قاسم بن علاء، شیخ مفید و محمد بن احمد بن عبدالله صفوانی جای دارند (کتاب الغیبة، ص 310، شماره‌ 263) که عظمت و اعتبار شیخ مفید همانند آفتاب روشن است و محمد بن احمد صفوانی هم از نوادگان صفوان بن مهران جمال و از فقیهان بزرگ و معتبر شیعه بوده است (تستری، قاموس الرجال، ج 9، شماره 6381). قاسم بن علاء نیز از یاران سه امام هادی، عسکری و حضرت مهدی (علیه السّلام) بود و 117 سال داشت. وی از اجلّای وکلای ناحیه مقدسه و وکیل امام عسکری و حضرت مهدی (علیه السّلام) در آذربایجان بود و همچنین از اساتید شیخ کلینی به شمار می‌آمد (تستری، قاموس الرجال، ج 8، شماره 6006 و نمازی، مستدرک علم رجال الحدیث، ج 6، ص 250).

[40]. اعیان الشیعة، ج 1، ص 562.

[41]. ابن أبی الثلج، تاریخ الأئمة (مجموعة نفیسة، ص 7) و کلینی، الکافی، ج 1، ص 464 و 465، ح 4 (با سند مرسل از امام صادق (علیه السّلام)) و شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 1، ص 205 206، باب 156، ح 3 (به نقل از: عبدالرحمن بن کثیر از امام صادق (علیه السّلام) که وی به گفته نجای (رجال، 621) ضعیف است) و طبری امامی، دلائل الإمامة، ص 177 (به نقل از: امام عسکری (علیه السّلام)، بدون نقل سند) و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی‌طالب، ج 4، ص 57 و ابن نما، مثیر الأحزان، ص 16.

[42].ر. ک به: پاورقی قبل.

[43]. مجلسی، مرآة العقول، ج 5، ص 365.

[44]. ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمة الامام الحسین (علیه السّلام) ص 35 و مصعب زبیری، کتاب شب قریش، ص 25 و ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج 14، صص 72 و 182 و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی‌طالب، ج 4، ص 76 و ابن جوزی، المنتظم، ج 5، ص 349.

[45]. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج 14، ص 59.

[46]. ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی‌طالب، ج 4، ص 57 و مجلسی، بحار، ج 43، ص 252 (به نقل از: مناقب آل أبی‌طالب).

[47]. صدوق، عیون الأخبار، ج 2، ص 42 و صحیفة الإمام الرضا، ص 73 و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 15، ص 140 (این دو منبع این روایت را از امام رضا (علیه السّلام) با تعبیر «و لم یکن بینهما الّا الحمل» نقل کرده‌اند).

[48]. كليني، الكافي، ج 1، ص 463، ح 2 (از امام صادق (علیه السّلام)). اشاره شد كه مجلسي در مرأة العقول (ج 5، ص 362) سند اين روايت را صحيح دانسته است.

[49]. ابن خشاب، مواليد الأئمة (مجموعة نفيسة، ص175) (به نقل از: امام صادق (علیه السّلام)).

[50]. مقدسي، البدء و التاريخ، ج 3، جزء 5، ص 75 (ديدگاه وي) و قتال، روضة الواعظين، ص 153 و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبي‌طالب، ج 4، ص 84 (برداشت وي).

[51]. ابن قتيبة، المعارف، ص 158.

[52]. بلاذری، انساب الأشراف، ج 3، ص 359 (قالوا کان الحسن اسنّ من الحسین بسنة) و صدوق، عیون الأخبار، ج 2، ص 25، ح 5 (از امام سجاد از اسماء: بعد حول ولد الحسین …) و طبرانی، المعجم الکبیر، ج 3، ص 30 (به سندش از عبدالله بن محد بن عقیل از امام سجاد از ابورافع: ثم ولّدت الحسین من العام المقبل) و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج 15، ص 138 139، ح 5 (همان نقل صدوق از امام سجاد (علیه السّلام)). هر چند گزارش صدوق و شیخ حر عاملی از امام سجاد (علیه السّلام) منتسب به اسماء دختر عمیس است و اسماء در سال سوم و چهارم هجری همراه همسرش جعفر در حبشه می‌زیست، لیکن سخن درست این است که گزارشگر آن، سلمی دختر عمیس، خواهر اسماء است که همسر حمزه عموی پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود و در آن تاریخ در مدینه می‌زیست و بدان جهت که خواهر وی، اسماء در نقل روایت مشهور بود، گزارشگران روایت، به اشتباه نام اسماء را به جای خواهرش سلمی دختر عمیس ثبت کرده‌اند (عیون الأخبار، ج 2، ص 25، پاورقی). افزون بر آن‌که امام رضا (علیه السّلام) در نقل این روایت از امام سجاد (علیه السّلام) آن را به صورت پیوسته از پدر و نیاکانش به امام سجاد (علیه السّلام) رسانیده است و این‌گونه نقل کردن، گواهی بر استواری و اعتبار روایت به شمار می‌آید. وانگهی با صرف نظر از عصمت امام سجاد (علیه السّلام) همین مطلب از طریق امام سجاد (علیه السّلام) از ابورافع صحابی نیز نقل شده که طبرانی آن را گزارش کرده است.

[53]. ابن فندق بیهقی، لباب الأنساب، ج 1، ص 341 (و قیل).

[54]. حاکم نیشابوری، المستدرک، ج 3، ص 194 (به نقل از: قتاده) و ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج 14، ص 131 (به نقل از: قتاده).

[55]. صدوق، عیون الأخبار، ج 2، ص 25، ح 5.

[56]. افرادی که در این سند جای دارند به ترتیب زیرند: احمد بن ابراهیم بن بکر خوری که استاد صدوق بود و رجالیان وی را «حسن الحال و العقیده» دانسته‌اند (نمازی، مستدرک علم رجال الحدیث، ج 1، ص 240) سپس ابراهیم بن هارون بن محمّد خوری و جعفر بن محمّد بن زیاد، فقیه خوری و احمد بن عبدالله هروی شیبانی که جویباری هم به او گفته شده، در این سند جای دارند. هر یک از اینان عالمانی بودند که در سند بیش از 180 حدیث از امام رضا (علیه السّلام) واقع شدند (همان، ج 2، ص 200 و 222 و ج1، ص 348) و هیچ ‌گونه نقطه منفی درباره اینان نقل نشده است، این حالت به علاوه نقل آن همه حدیث نشانه اعتبار اینان به شمار می‌آید.

[57]. نظر مرحوم آیت الله العظمی حاج میرزا جواد تبریزی، رجال‌شناس چیره‌دست، در درس خارج فقه که این جانب در آن شرکت داشتم.

[58]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 572 573.

[59]. مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 84 (با کمی تفاوت که قبلاً بدان اشاره شد).

[60]. عن أبی عبدالله (علیه السّلام) قال: کان بین الحسن و الحسین طُهر و کان بینهما فی المیلاد ستة اشهر و عشراً. سید محسن امین درباره این روایت می‌گوید: در واقع راوی، وقتی شنید بین حسن و حسین (علیه السّلام) یک طهر فاصله بود و مدت حمل حسن نیز شش ماه بود، فراموش کرده و آن مدت حمل را به حسین (علیه السّلام) نسبت داده است یا در واقع دو روایت بوده با درون‌مایه یاد شده و نسخه‌بردار خیال کرده شش ماه بودن حمل، مربوط به امام حسین (علیه السّلام) است. بدین سبب آن دو روایت را با یکدیگر درآمیخته و بدین صورت از امام صادق (علیه السّلام) نقل کرده است (اعیان الشیعة، ج 1، ص 562).

[61]. المقنعة، ص 467.

[62]. تهذیب الاحکام، ج 6، ص 47، کتاب المزار، باب 15.

[63]. الدروس، ج 2، ص 8.

[64]. مفید الإرشاد (مصنفات، ج ، ص 27) و مسار الشیعه (مصنفات، ج 7، ص 61) و مصباح المتهجد، صص 572، 573 و 589. هر چند  مجلسی (بحار، ج 44، ص 202) فرمود: شیخ طوسی ابتدا  تولد امام حسین (علیه السّلام) را در ماه شعبان دانسته و سپس از این گزارش، بازگشته و به تولد وی در آخر ربیع الأول معتقد شده است، لیکن این سخن مجلسی، چنین نقد می‌شود: شیخ طوسی نظریه تولد آن گرامی در ربیع الأول را در کتاب تهذیب که شرح بر مقنعه مفید است مطرح کرده و این کتاب از نخستین تألیف‌های او بوده و سپس در کتاب مصباح المتهجد که بعدها آن را نوشته از این سخن برگشته و سوم شعبان را زمان تولد آن عزیز دانسته است پس سخن وی در مصباح بازگشت او از حرفش در تهذیب به شمار می‌آید نه عکس آن، چنان‌که مفید هم‌چنین کرده است.

[65]. تذکرة الفقهاء، ج 1، ص 197 و 297.

[66]. الکافی، ج 1، ص 463.

[67]. اربلی، کشف الغمة، ج 1، ص 514 (و قیل ولدته لستة اشهر).

[68]. همان(وروی ابن الخشاب أنه [الحسن] ولد لستة اشهر و لم یولد لستة اشهر مولود فعاش الّا الحسن و عیسی بن مریم (علیه السّلام)) و بدخشانی، نزل الأبرار، ص 136 (و روی ابن الخشاب انه ولد بستة اشهر و لم یولد بستة اشهر مولود فعاش الّا الحسن بن علی و عیسیی بن مریم). در خور یادآوری است که در کتاب الموالید الأئمة ابن خشاب که در مجموعة نفیسة (ص 173) به تحقیق مرحوم آیت الله العظمی نجفی مرعشی به چاپ رسیده است بخش پایانی روایت یاد شده، این چنین تصحیح شده است: «و لم یولد مولود قطّ لستة اشهر فعاش غیر الحسین و عیسی بن مریم (علیه السّلام)»، ولی این تصحیح با گزارشی که در دو صفحه بعد همان کتاب درباره امام حسین (علیه السّلام) آمده و فاصله میان تولد دو امام یاد شده را هفت ماه و ده روز خوانده، همخوان نیست.

[69]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 572.

[70]. همان، ص 573 (به نقل از: حسین بن علی بزوفری از امام صادق (علیه السّلام)).

[71]. مفید، المقنعة، ص 467 و طوسی، تهذیب الاحکام، ج 6، ص 47 و ابن نما، مثیر الأحزان، ص 16 (با تعبیر قیل) و ابن طاووس، الملهوف، ص 91 (با تعبیر قیل) و شهید، الدروس، ج 2، ص 8 و شیخ بهایی، توضیح المقاصد (مجموعة نفیسة ص 568).

[72]. ابن نما، مثیر الأحزان، ص 16 (با تعبیر قیل) و عوالم العلوم، ج 17، ص 9 (به نقل از: مثیر الأحزان).

[73]. حاکم، المستدرک، ج 3، ص 117 و ابن عبد البر، الاستیعاب، ج 1، ص 393 و مزّی (742)، تهذیب الکمال، ج 6، ص 399 و ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج 8، ص 149 (این چهار منبع از قتاده نقل کرده‌اند).

[74]. شهید الدروس، ج 2، ص 8 (با تعبیر قیل) و عوالم العلوم، ج 17، ص 9 (به نقل از: الدروس). ثبت ماه رمضان در این خصوص به جهت اشتباه با نام امام حسن است.

[75]. خوارزمی، مقتل الحسین، ج 2، ص 6 (به نقل از: حاکم). این گویه دیدگاه خوارزمی نیست، بلکه وی تولد امام حسین (علیه السّلام) را در ماه شعبان دانسته که گفته شد. او این گزارش را در ردیف روایت‌هایی ثبت کرده که فضیلت‌هایی را برای روز عاشورا تراشیدند و درباره برخی ازآن‌ها گفته است: ابوبکر بیهقی شیخ اهل سنت [در نیمه دوم قرن پنجم] این حدیث را باور نکردنی و سندش را ضعیف دانسته است. نشانه دیگر نادرستی این گزارش این است که در همین نقل، تولد پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، حضرت فاطمه و امام حسن (علیه السّلام) نیز، روز عاشورا دانسته شد تا بدین طریق برای روز عاشورا، فضیلتی دگر تراشیده باشند.

[76]. ابن جوزی، المنتظم، ج 5، ص 348 و ابن طقطقی، الأصیل، ص 142.

[77]. ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمة الامام الحسین، ص 17 و بلاذری، انساب الأشراف، ج 2، ص 32 و طبری، تاریخ، ج 2، ص 85 و خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 1، ص  141 (به نقل از: ابوبکر بن برقی) و خوارزمی، مقتل الحسین، ج 1، ص 209 و ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج 14، ص 130 (به نقل از: ابوبکر بن برقی) و اربلی، کشف الغمة، ج 2، ص 54 (به نقل از: جنابذی در معالم العترة).

[78]. مفید، مسار الشیعة (مصنفات، ج 7، ص 61) (و فی الیوم الثالث منه ولد ابو عبدالله (علیه السّلام)) و ابوریحان بیرونی، آثار الباقیة، ترجمه داناسرشت، ص 531 و شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 572 573 و حاسب طبری، زیج مفرد، ص 64 و طبرسی، إعلام الوری، ج 1، ص 420 و ابن نما، مثیر الأحزان، ص 16 (با تعبیر قیل) و ابن طاووس، الملهوف، ص 91 (با تعبیر قیل) و علامه حلّی، تذکرة الفقهاء، ج 1، ص 279 و 197 و شیعی سبزواری (زنده در 757 ق)، راحة الأرواح، ص 147 و مجلسی، اختیارات، ص 37 و بحار، ج 44، ص 201 و بحرانی اصفهانی، عوالم العلوم، ج 17، ص 7.

[79]. مصعب زبیری، کتاب نسب قریش، ص 40 و ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج 4، ص 356 و ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص 78 و مفید، الإرشاد (مصنفات، ج ، ص 27) و ابن عبد البر، الاستیعاب، ج 1، ص 392 و فتال، روضة الواعظبین، ص 153 و طبرسی، تاج الموالید (مجموعة نفیسة، ص 104) و ابن فندق بیهقی، لباب الأنساب، ج 1، ص 341 و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 84 و ابن نما، مثیر الأحزان، ص 16 و ابن طاووس، الملهوف، ص 91 (با تأثیر از مفید) و اربلی، کشف الغمة، ج 2، ص 3 (به نقل از: کمال الدین). منابع و مصادر پیش رو از اهل سنت، تولد امام حسین (علیه السّلام) در پنجم شعبان را از زبیر بن بکّار گژارش کرده‌اند: ابن أبی الدنیا، کتاب مقتل الإمام امیر المؤمنین علی بن أبی طالب، ص 115 و ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج 14، ص 130 و ابن اثیر، اسد الغابة، ج 2، ص 18 و نووی، تهذیب الأسماء، ج 1، ص 163 و مزّی، تهذیب الکمال، ج 6، ص 398 و ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج 3، ص 280 و جمعی دیگر از مصادر آنان. 

[80]. بلاذری، انساب الأشراف، ج 2، ص 32 و خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 1، ص 142 و ابن عساکر، تاریخ مدینةي دمشق، ج 7، جزء 14، 131 و صص 243.

[81]. سید یزدی، عروة الوثقی، فصل فی الحیض، مسأله 6.

[82]. همان.

[83]. طبری امامی، دلائل الإمامة، ص 104.

[84]. ر.ک به: عنوان بررسی روایت‌های مربوط به فاصله تولد حسنین (علیه السّلام)، ص 295، پاورقی 201 و 3.

[85]. صدوق، عیون الأخبار، ج 2، ص 42 ح 145 (و لم یکن بینهما الّا الحمل) و صحیفة الإمام الرضا (علیه السّلام)، ص 73، ح 145 و شیخ حرّ عاملی، وسایل الشیعة، ج 15، ص 140 (از امیر المؤمنین (علیه السّلام)).

[86]. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 2، ص 274 275.

[87]. علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ص 303 و کلینی، الکافی، ج 1، ص 463 464، ح 4 و طبری امامی، دلائل الإمامة، ص 177 179 و طبرسی، إعلام الوری، ج 1، ص 420 و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 84 (با تعبیر و رُوِیَ).

[88]. ر.ک به: عنوان ماه تولد امام مجتبی (علیه السّلام)، ص 251 252.

[89]. طبری امامی، دلائل الإمامة، ص 104.

[90]. ر.ک به: قسمت بررسی روایت‌های مربوط به فاصله تولد و حمل حسنین (علیه السّلام) عنوان بررسی روایات دسه اوّل و دوم، ص 297 301. یادآوری می‌شود ابن عساکر و گنجی شافعی روایتی را از محمّد بن سعد به ثبت رسانده مبنی بر این‌که آغاز بارداری فاطمه به امام حسین (علیه السّلام) در پنجم ذی‌القعده سال سوم هجرت در پنجاه روز پس از تولد امام حسن (علیه السّلام) بود و تولد امام حسین (علیه السّلام) چند شب پس از ماه شعبان سال چهارم رخ داد (تاریخ مدینة دمشق، ج 7، جزء 14، ص 135 و کفایة الطالب، ص 416). این گزارش با این مطلب هماهنگ است که مدت حمل به صورت طبیعی حدود نه ماه بوده و هست.

[91]. روضة الواعظین، ص 153 و مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 84.

[92]. ماه‌های قمری بر دو گونه‌اند: یکی قمری وسطی، دیگری قمری شرعی. در محاسبه ماه‌های قمری وسطی منجّمان، ماه‌های فرد را سی روز و ماه‌های زوج را 29 روز می‌دانند. در این محاسبه، در مجموع سی سال، یازده مرتبه ذی‌الحجه را سی روز می‌گیرند؛ یعنی در این سال‌ها کسر ماه‌ها به یازده روز می‌رسد. از این رو منجّمان در زیج‌ها، جدول‌های سی ساله تنظیم می‌کنند تا بتوان اوّل هر ماه را به راحتّی به دست آورد. امّا در ماه‌های قمری شرعی، مبنای محاسبه، رؤیت هلال است؛ یعنی از رؤیت هلال تا رؤیت هلال دیگر یک ماه به حساب می‌آید که از سی روز زیادتر و از 29 روز کمتر نیست. در این محاسبه ممکن است در چهار ماه پیاپی هر کدام سی روز و در سه ماه، متوالی هر یک 29 روز رویت شود. علت این امر آن است که در محاسبه بر مبنای رؤیت، لازم است تعدیلاتی استخراج شود، برخلالف محاسبه به امر وسط که پایه محاسباتی زیج‌ها را تشکیل می‌دهد. همچنین مقدار سال قمری وسطی برابر است با 354 روز و هشت ساعت و 48 دقیقه و 33 ثانیه و طول متوسط هر ماه قمری برابر است با 29 روز و دوازده ساعت و 44 دقیقه و سه ثانیه که منجّمان از دیرباز تاکنون این مقدار را در محاسبات به امر وسط در نظر دارند. (زمانی قمشه‌ای «پژوهشی درباره تاریخ شمسی عاشورا»، ص 66 67. با رویکرد به این محاسبه نجومی، تولد امام  حسین (علیه السّلام) در سوم شعبان که در بخشی از منابع آمده است با فاصله ده ماه و هجده روز یاد شده در متن، منطبق است.

[93]. ر.ک به: عنوان زادروز، ص 308، پاورقی 4.

[94]. ر. ک به: عنوان بررسی روایات دسته اول و دوم، گزینه ثالثاً، ص 299، پاورقی 1.

[95]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 572 (بخشی از آن دعا چنین است: اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فِي هَذَا الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهَادَتِهِ‏ قَبْلَ‏ اسْتِهْلَالِهِ‏ وَ وِلَادَتِهِ‏. ِ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ، وَ الشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ… اللَّهُمَّ وَ هَبْ لَنَا فِي هَذَا الْيَوْمِ خَيْرَ مَوْهِبَةٍ وَ أَنْجِحْ‏ لَنَا فِيهِ‏ كُلَ‏ طَلَبَةٍ كَمَا وَهَبْتَ الْحُسَيْنَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّهِ…) و ابن طاووس، اقبال الأعمال، ج 3، ص 303.

[96]. همان، ص 573 و همان، ص 305. محدث قمی نیز در مفاتیح الجنان این دعا را یکی از اعمال روز سوّم شعبان دانسته است.

[97]. مصباح المتهجد، ص 589.

[98]. تستری، رسالة فی تواریخ النبی و الآل (علیه السّلام)، ص 10 11.

[99]. ر.ک به: عنوان بررسی روایات دسته اوّل و دوم، ص 297 301.

[100]. ر.ک به: عنوان ماه تولد امام مجتبی (علیه السّلام)، ص 253.

[101]. ر.ک به: عنوان بررسی واژه طهر، ص 309 310.

[102]. کلینی، الکافی، ج 1، ص 463، ح 2 (… کان بین الحسن و الحسین (علیه السّلام) طهر و کان بینهما فی المیلاد ستة اشهر و عشراً) و مجلسی، مرآة العقول، ج 5، ص 362.

[103]. ر. ک به: بخش ماه تولد، عنوان بررسی روایات مربوط به اندازه فاصله میان دو تولد، گزینه 2، ص 300 که گفته شد: با این حمل شش ماهه مربوط به امام حسن است و به اشتباه نام حسین به جای حسن ثبت شده است و یا در ثبت تعبیر «ستة اشهر» اشتباهی رخ داده و این تعبیر به جای «تسعة اشهر» گزارش گردیده است.

[104]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 573. هر چند در همین منبع (ص 589) روایت دیگری نیز از طریق حسین بن زید بزوفری، به امام صادق (علیه السّلام) منتسب است، که روز تولد آن گرامی را پنجم شعبان دانسته، لیکن سند این روایت به گفته محمّد تقی تستری ضعیف است (رسالة فی تواریخ النبی و الآل (علیه السّلام)، ص 10 11).

[105]. شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ص 572 و طبری امامی، دلائل الإمامة، ص 177 و فتال، روضة الواعظین، ص 153 و شیخ طبرسی، إعلام الوری، ج 1، ص 420 و ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 84 و شهید، الدروس، ج 2، ص 8 و مجلسی، بحار، ج 44، ص 198 201.

[106]. علی زمانی قمشه‌ای، «پژوهشی درباره تاریخ شمسی عاشورا»، ص 68.

[107]. از حُسن تقدیر، اینک که این سطور نگاشته می‌شود، روز شنبه، نوزدهم دیماه 83 (19/10/1383 شمسی) برابر با 26 ذی‌القعده، 1425 قمری و 8 ژانویه 2005 میلادی است.

[108]. مفید، المقنعة، ص 467 و شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج 6، ص 47 (قبلاً گفته شده که این دو محقق از این گزارش برگشته‌اند) و طبرسی، إعلام الوری، ج 1، ص 420 (با تعبیر قیل) و ابن طاووس، الملهوف، ص 91 (با تعبیر قیل) و ابن نما، مثیر الأحزان، ص 16 (با تعبیر قیل) و شهید، الدروس، ج 2، ص 8 و شیخ بهایی، توضیح المقاصد (مجموعة نفیسة، ص 568).

[109]. ابن نما، مثیر الأحزان، ص 16 (با تعبیر قیل).

[110]. طبری امامی، دلائل الإمامة، ص 177 و ابن نما، مثیر الأحزان، ص 16 (با تعبیر قیل).

[111]. حاکم، المستدرک، ج 3، ص 177 و مزی، تهذیب الکمال، ج 6، ص 399 و ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج 8، ص 149 (هر سه منبع از قتاده نقل کرده‌اند).

[112]. ابن عبد البر، الاستیعاب، ج 1، ص 393 (به نقل از: قتاده).

[113]. ر. ک به: عنوان زاد روز، ص 308، پاورقی 4.

[114]. بیرونی، آثار الباقیة، ترجمه داناسرشت، ص 532 533 (به نقلی).

[115]. شهید اوّل، الدروس، ج 2، ص 8 (با تعبیر قیل).

[116]. خوارزمی، مقتل الحسین، ج 2، ص 6 (به نقل از: حاکم). گفته شده که این نقل، از گزارش‌های ساختگی است.

[117]. ر.ک به: عنوان مرقد حضرت فاطمه (علیه السّلام)، ص 177 179.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *