سال
منابع کهن در خصوص تاریخ تولد امام عسکری (علیه السّلام) به ویژه سال آن، همانند تاریخ دیگر معصومان (علیه السّلام) ناهماهنگ نیستند. آن دسته از این منابع که بدان پرداختهاند از سالهای 230، 231، 232، 233 هجری نام بردهاند. این پژوهش سال تولد امام (علیه السّلام) را سال 232 هجری میداند و بدین روش بر این گویه استدلال میکند:
1. نگارندگان کهن و میانی تاریخ و حدیث شیعه همچون نوبختی، اشعری، کلینی، مفید (در سه کتابش) شیخ طوسی (در دو کتابش) فتال نیشابوری، طبرسی (در دو کتابش)، ابن شهر آشوب، ابن طقطقیِ نسبشناس، اربلی (به یک نقل جنابذی و نیز به نقل حمیری)، علامه حلی، شیعی سبزواری، شهید اول، کفعمی، عاملی و مجلسی،[1] بر این گویه تصریح دارند؛ چنانکه بخشی از تاریخنگارندگان اهل سنت که به این موضوع پرداختهاند نیز همین تاریخ را برگزیدهاند و در میان اینان نام ابن اثیر، گنجی شافعی، ابن خلکان (در یک نقلش)، ابن صباغ مالکی، ابن حجر هیتمی و شبلنجی[2] مشاهده میگردد.
2. دیگر سالها که در برخی منابع یا مصادر به ثبت آمدهاند، مورد مناقشهاند:
الف) مجلسی در کتاب بحار و مرآة العقول با استناد به سخن مفید در الإرشاد، سال 230 هجری را به نام سال تولد آن گرامی به ثبت رسانده،[3] چنانکه ابن الوردی هم، همین تاریخ را ثبت کرده؛ ولی این نظر، خطا است و خاستگاهش اشتباهی است که در ثبت این گزارش در برخی نسخهها مانند نسخه کتاب الإرشاد که نزد مجلسی بوده رخ داده است. در واقع نسخهبردار، در ثبت جمله «سنة اثنتین و ثلاثین و مأتین» واژه «اثنتین» را ثبت نکرده و دلیل این سخن این است که مجلسی تاریخ 232 را از کتاب حدایق الریاض مفید به نام سال تولد آن حضرت نقل کرده؛[4] چنانکه در نسخه چاپی کتاب الإرشاد نیز همین تاریخ (232 هجری) ثبت شده است.[5] اربلی نیز به نقل از نسخه الإرشادِ در اختیار خود، سال تولد آن گرامی را همین گونه ثبت کرده است.[6]
ب) سال 231 هجری در برخی منابع و مصادر شیعیان[7] و سنیان[8] به نام سال تولد آن امام (علیه السّلام) گزارش شده و در میان این منابع، ابن ابی الثلج و خطیب بغدادی نخستین نگارندگان این تاریخاند و گزارشِ دیگر منابع یا مصادر در این مورد، به این دو، یا خاستگاه آنان باز میگردد. ابن أبی الثلج از فاریابی و او از برادرش روایت کرده، خطیب هم به سهل بن زیاد آدمی استناد کرده است. رجالشناسان از فاریابی نام نبردهاند[9] و سهل پسر زیاد هم نزد آنان ضعیف به شمار میآید.[10] با این رویکرد نمیتوان به این نقل اعتماد کرد؛ به ویژه آنکه نظر بیشتر منابع کهن شیعی و بخشی از منابع اهل سنت خلاف این نقل است.
ج) سال 233 هجری را تنها خصیبی به نام سال تولد آن گرامی گزارش کرده،[11] لیکن در پی او ابن رستم طبری، پس از آنکه سال 232 را سال تولد امام عسکری (علیه السّلام) دانسته، همین گزارش را با تعبیر «رُوی» ثبت کرده[12] و آن را نپذیرفته است.
3. ابن رستم طبری روایتی را از خود امام حسن عسکری (علیه السّلام) در خصوص تولد آن حضرت نقل کرده که [گویی از امام (علیه السّلام) در این موضوع پرسشی شد و آن گرامی در پاسخ] فرمودند: «من در ماه ربیع الآخر از سال 232 هجری در مدینه تولد یافتم».[13] در ردیف راویان این روایت ابوالفضل محمد بن عبدالله شیبانی جای دارد و شیخ طوسی – که طریقش به وی صحیح است – درباره او میگوید: وی خوش حافظه و پرروایت بوده است. گرچه گروهی از رجالیان ما، درباره او دغدغه داشتند.[14]
با این حال میتوان به این روایت استدلال کرد؛ چرا که در سند آن پیش از ابوالفضل، دو راوی دیگر به نامهای محمد بن اسماعیل و علی بن حسین جای دارند که رجالشناسان اینان را ضعیف ندانستهاند[15] و منابع کهن فراوانی – که در استدلال نخست ذکر شدند – نیز با درونمایه این روایت هماهنگاند که بر درستیِ محتوای این روایت گواهی میدهد. با توجه به این نشانهها باید گفت امام حسن عسکری (علیه السّلام) در سال 232 هجری متولد شده است.
ماه
در ثبت ماه تولد امام حسن عسکری (علیه السّلام) نیز منابع کهن یکدست نیستند؛ بخشی بدان نپرداختهاند و منابعی که بدان اهتمام ورزیدهاند، برخی با این تعبیر «تولدش در بعضی از ماههای سال 231 بود»[16] آن را ثبت کرده و دیگر منابع با پراکندگی از ماههای رمضان، ربیع الأول و ربیع الثانی نام بردهاند. بر اساس این پژوهش، آن گرامی در ماه ربیع الثانی دیده به جهان گشود و این گویه افزون بر معروف بودن از نظر تاریخی،[17] به چند جهت، بر دیگر گویهها رجحان دارد:
1. بیشترِ منابع کهن شیعی[18] و برخی از منابع و مصادر در اهل سنت[19] ماه تولد آن فرزانه را ربیع الثانی دانستهاند. در میان اینان نام بزرگانی چون حمیری، نوبختی، اشعری، کلینی، مفید (در المقنعة، الإرشاد، مسار الشیعة و حدایق الریاض)، طوسی (در تهذیب و مصباح)، فتال نیشابوری، طبرسی، ابن شهر آشوب و شهید به چشم میآید که برخی از آنان مانند حمیری، نوبختی و کلینی، معاصر و یا نزدیک به عصر آن حضرت بودند. در مجموع نمیتوان گفت گزینش اینان بدون مدرک بوده و چنان که گفته شد بسیاری از مدارک این بزرگان در آتشسوزیهای کتابخانهها،[20] جنگ و غارتها و دیگر حوادث تاریخ، از دست رفته است.
2. در روایت یاد شده از امام حسن عسکری (علیه السّلام) – که ابن رستم طبری آن را نقل کرده – آن بزرگوار تولد خود را در ماه ربیع الثانی دانسته[21] و درون مایهی این روایت با منابع پیش گفته همگن است.
3. دو گزارش دیگر در خصوص تولد آن گرامی، مورد مناقشهاند؛ گزارش نخست که تولد حضرت را در ماه رمضان دانسته، تنها در یکی از نسخههای کتاب الکافی ثبت شده[22] و این نسخه افزون بر متفرد بودن، با دیگر نسخههای این کتاب در ستیز است؛ چرا که این نسخهها ماه تولد را ربیع الثانی دانستهاند.[23] وانگهی به نظر میرسد ثبت ماه رمضان در یکی از نسخههای الکافی، از اشتباه نسخهبردار بوده که تاریخ تولد امام مجتبی (علیه السّلام) را برای امام حسن عسکری (علیه السّلام) نیز ثبت کرده و این اشتباه بدان جهت بوده که نام هر دو امام «حسن» است.
گزارشِ دیگر منابع که تولد آن عزیز را در ماه ربیع الأول دانستهاند، جز حسن بن محمد قمی[24] – که در گزارش خود تنها است – همه با نوساناتی همراه هستند؛ برخی با تعبیر «قیل» آن را نگاشتهاند[25] که حکایت از ضعیف بودن آن دارد. برخی دیگر که تعبیر «قیل» را به کار نبردهاند با مناقشههای دیگر همراهند. طبرسی در تاج الموالید ماه این تولد را ربیع الأول ثبت کرده،[26] لیکن در إعلام الوری آن را در ربیع الآخر دانسته است.[27] مجلسی در بحار به نقل از شیخ مفید در کتاب الإرشاد، ماه این تولد را ربیع الأول ثبت کرده،[28] در حالی که در الإرشاد چاپی و نیز در نسخه الإرشادی که نزد اربلی بوده تولد آن عزیز در ماه ربیع الثانی دانسته شده است.[29] این اضطراب در این منابع، نشانهی تکرار خطای یاد شدهی نسخهبردار در ثبت این تولد است؛ چرا که شهادت آن گرامی بر اساس مدارک معتبر – که خواهدآمد – [30] در ماه ربیع الأول بوده و این، سبب شده نخستین نسخهبرداران به اشتباه ماه ربیع الأول را به نام ماه تولد آن عزیز به ثبت آورند. با این توجه باید گفت امام عسکری (علیه السّلام) در ماه ربیع الثانی سال 232 هجری، دیده به جهان گشود.
زادروز
منابع کهن تاریخی درباره روز تولد امام حسن عسکری (علیه السّلام) نیز هماهنگ نیستند؛ برخی از این منابع تنها به ذکر ماه ربیع الثانی بسنده کردهاند و میتوان کلینی، مفید در دو کتاب الإرشاد و المقنعة و شیخ طوسی در تهذیب[31] را از این گروه نامید؛ چنانکه در روایتی که ابن رستم از امام عسکری (علیه السّلام) در این خصوص، نقل کرده نیز، سخنی درباره روز تولد گفته نشده است.[32]
ولی آن دسته از منابع و مصادر متقدم که روز تولد را نیز تعیین کردهاند پراکنده نظرند و به اختلاف از روزهای چهارم، ششم، هفتم، هشتم و دهم نام بردهاند. روز چهارم در الدروس شهید با تعبیر «قیل» به ثبت رسیده و در پی شهید، کفعمی و عاملی نیز آن را نقل کردهاند. سپس مجلسی در دو کتاب بحار و اختیارات و مامقانی، این گزارش را نگاشتهاند.[33] از روز ششم نیز ابن خلکان، ابن طولون و سید عباس مکی با تعبیر «قیل» نام بردهاند.[34] روز هفتم را مجلسی در مرآة العقول از کتاب الدروس شهید با تعبیر «قیل» گزارش کرده؛[35] در حالی که در متن الدروس چاپی، نامی از آن نیست.[36] پس نقل این سه گویه بدین روش، نشان از بیبنیانی آنها نزد گزارشگرانشان دارد.
سرانجام باید گفت امام عسکری (علیه السّلام) در یکی از روزهای هشتم یا دهم ربیع الثانی، تولد یافت. نخستین کسانی که از هشتم ربیع الثانی نام بردهاند، فتال نیشابوری، سپس طبرسی، ابن شهر آشوب، اربلی به نقل از الدلائل حمیری، بودهاند[37] و در پی اینان شیعی سبزواری، ابن صباغ مالکی، مجلسی در جلاء العیون و شبلنجی این تاریخ را ثبت کردهاند.[38]
نخستین کسی که از تولد آن گرامی در دهم ربیع الثانی یاد کرده مفید در حدایق الریاض و مسارالشیعة است.[39] سپس طوسی در مصباح المتهجد بدون نقل سند آن،[40] و ابن طاووس در اقبال با استناد به مفید در حدایق الریاض[41] این تاریخ را گزارش کردهاند. در پی اینان کفعمی، این گویه را با تعبیر «قیل» نگاشته است.[42] اما ترجیح یکی از این دو روز بر دیگری به نام روز تولد امام حسن عسکری (علیه السّلام) با استناد به مدرک معتبر بسی دشوار است. با این حال در ارزیابی مستند این دو گزارش، میتوان نقل تولد آن بزرگ در روز هشتم ربیع الثانی را ترجیح داد.
اگرچه روز دهم ربیع الثانی از شیخ مفید و شیخ طوسی گزارش شده است و نقل اینان بر نقل فتال و طبرسی و ابن شهر آشوب تقدم زمانی دارد و این دو ، افزون بر برتری علمی، به منابع دست نخست دسترسی داشتهاند، لیکن با این همه، گزارش تولد امام عسکری (علیه السّلام) در هشتم ریبع الثانی بدان جهت ترجیح مییابد که مستند نخست آن، نقل حمیری در الدلائل است که اربلی بدان دست یافته و به نظر میآید که فتال و طبرسی و ابن شهر آشوب بر آن تکیه دارند و حمیری هم علاوه بر اعتبار روایی نزد رجالیان،[43] از یاران مورد اعتماد امامان هادی و عسکری (علیه السّلام) به شمار میآید.[44] پس میتوان گفت شیخ مفید که به تمامی کتابهای حمیری دسترسی داشت[45] و در کتاب الإرشاد تنها به ذکر ماه ربیع الثانی در این خصوص بسنده کرده و روزش را تعیین نکرده با اینکه در دو کتاب قبلی خود روز دهم ربیع الثانی را روز تولد دانسته بود، شاید به جهت اطلاع بر گزارش حمیری بوده و نتوانسته به سادگی از آن بگذرد و دست کم در برابر آن سکوت کرده است.
اگر مرحوم مجلسی گویه تولد آن گرامی در هشتم ربیع الثانی را سخن «اشهر» دانسته،[46] مستندش همین نقلها است که مشاهده میشود.
اما در مورد اینکه این روز چه روزی از هفته بوده، در گزارش حمیری از آن نامی نیامده است؛ لیکن فتال، طبرسی و ابن شهر آشوب، این روز را روز جمعه دانستهاند، مفید و طوسی هم این روز را مشخص نکردهاند؛ ولی بر مبنای محاسبه نجومی که در پی خواهد آمد، این روز چهارشنبه خواهد بود.
نتیجه
نتیجه سخن اینکه آن حضرت در هشتم ربیع الثانی سال 232 هجری دیده به جهان گشود و به محاسبه نجومی، این روز برابر است با 81956 روز پس از آغاز هجرت نبوی (ص) و به امر وسط مطابق است با روز چهارشنبه چهاردهم آذر سال 225 خورشیدی (14/9/225)، برابر با پنجم دسامبر 846 میلادی.[47]
زادگاه
در خصوص زادگاه امام عسکری (علیه السّلام) تمامی منابع یاد شده که در این باره نگاشتهاند، از مدینه نام بردهاند. تنها حسن بن محمد قمی (زنده در سال 378 ق) مکان تولد آن حضرت را سامرا دانسته است[48] و پس از او ابن شهر آشوب پس از گزینش مدینه، چنین گفته است: «و گفته شده که وی در سامرا متولد گشت».[49] گویی این سخن، اشاره به گزارش حسن بن محمد قمی دارد. مرحوم مجلسی نیز همین سخن ابن شهر آشوب را در بحار از وی نقل کرده است گفتنی است[50] این گونه نگاشتن، خود نشانهی بیبنیانی این نقل و برنتابیدن آن است.
خُصیبی (334 ق) بدون نام بردن از شهر تولد آن حضرت، این مکان را خانهای دانسته که امام هادی (علیه السّلام) آن را خریده بود. وی در این خصوص از یزید بن حسین بن موسی، چنین نقل کرده است: روزی امام هادی (علیه السّلام) من و دو نفر از عموزادگان خود بنی حسن را در پی خریدن خانهای نزد صاحب آن فرستاد و صاحب خانه از فروش آن، دریغ ورزید. پس از پیگیری پیاپی، مالک خانه اظهار داشت، این خانه به فروش نمیرسد، چرا این همه پیجویی؟ یکی از عموزادگان امام (علیه السّلام) نیز، مشابه همین سخن را باز گفت: به امام (علیه السّلام) خبر دادیم که صاحب خانه میگوید: قصد فروش خانه را ندارم. امام (علیه السّلام) فرمود: این داستان همانند آن داستان (موسی) و مؤمن آل فرعون [با فرعون] است[51] که پس از اندکی، درستی سخن مؤمن آل فرعون روشن شد [کنایه از اینکه به زودی آشکار خواهد شد که صاحب خانه، آن را میفروشد]. بار دیگر به او مراجعه کردند. این بار صاحب خانه [به دروغ] گفت: خانه را فروختم و سخنش را به عرض امام (علیه السّلام) رسانیدند و او فرمود «وی خانه را نفروخته؛ ولی میفروشد [حال که میفروشد] من آن را میخرم و میسازم و در آن سکنی میگزینم. [سپس افزودند] در این خانه فرزندی برایم به نام حسن به دنیا میآید و چیزی را که دوست دارم، از او مشاهده میکنم». یزید بن حسین میگوید: در مراجعههای بعدی آن را برای امام هادی (علیه السّلام) خریدیم و او در آن سکنی گزید و أبو محمد امام حسن عسکری (علیه السّلام) در آن متولد گشت.[52]
امام هادی (علیه السّلام) پس از آنکه به فرمان متوکل عباسی از مدینه به سامرا احضار شد، پس از چندی در آنجا خانهای خرید و در آن سکنی گزید،[53] لیکن خانه خریده شده در گزارش خُصیبی غیر از این خانه بود و در مدینه جای داشت؛ چرا که در نقل خُصیبی تولد امام عسکری (علیه السّلام) در خانه خریده شدهی پدرش دانسته شده و از سویی آن حضرت در سال 232 هجری قمری تولد یافت و این، سالها پیش از جابهجایی امام هادی (علیه السّلام) از مدینه به سامرا از سوی متوکل است؛ چون مدت اقامت آن بزرگوار در سامرا، در منابع تاریخی به اختلاف، ده سال،[54] هجده سال[55] و بیست سال[56] گزارش شده است و اگر این مدت را، حتی بیشترین رقمِ یاد شده بدانیم، پایان آن، سال 254 خواهد بود و بیست سال پیش از آن، سال 235 و یا 234 خواهد بود. در نتیجه کوچانیدن امام هادی از مدینه به سامرا، چند سال پس از سال تولد امام حسن عسکری (علیه السّلام) (232 ق) بوده است. پس خانهای که در روایت خُصیبی ذکر شده – که امام عسکری (علیه السّلام) در آن متولد شد – در مدینه جای داشت.
شاهد دیگری که از تولد امام حسن عسکری (علیه السّلام) در مدینه حکایت دارد، روایت ابوحمزه نصیر، خادم یکی از راویان آن گرامی است؛[57] او میگوید: روزی دیدم ابومحمد با غلامان ترک، رومی و.. خود با زبان آنان گفتگو میکند. به خود گفتم: او که در مدینه متولد شد و تا پس از شهادت پدرش ابوالحسن، ظهور و بروزی نداشت. اینک چگونه با این غلامان با زبانهایشان سخن میگوید! آن گرامی بیدرنگ رو به من کرد و گفت: خدا حجت خود را از دیگران ممتاز کرد و معرفت همه چیز را به او عطا کرد و این حجت الهی به زبانها، نسبها و رخدادها آگاهی دارد و اگر چنین نباشد، میان حجت خدا و دیگران تفاوتی نخواهد بود.[58] این روایت که راوی آن میگوید: «ابو محمد در مدینه متولد شد»، نشانه دیگری بر تولد آن گرامی در مدینه است. اما اینکه تولد آن حضرت در کدام محله بود و هم اینک آن مکان در کجای مدینه جای دارد، روشن نیست و از منابع چیزی به دست نمیآید.
منبع: کتاب باز پژوهی تاریخ ولادت و شهادت معصومان علیهم السلام/ یدالله مقدسی/ نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
[1]. فرق الشیعة، ص 95- 96 و المقالات و الفرق، ص 101 – 102 و الکافی، ج 1، ص 503 و الإرشاد (مصنفات، ج، ص 313) و المقعنة، ص 485 و مسار الشیعة (مصنفات، ج 7، ص 52) و مصباح المتهجد، ص 151 و تهذیب الأحکام، ج 6، ص 92 و روضة الواعظین، 251 و إعلام الوری، ج 2، ص 131 و تاج الموالید (مجموعة نفیسة، ص 133) و مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 455 و کشف الغمة، ج 2، صص 403 و 427 و الأصیلی فی أنساب الطالبیین، ص 161 و المستجاد من الإرشاد (مجموعة نفیسة، ص 469) و راحة الأرواح، ص 267 و الدروس، ج 2، ص 15 و المصباح، ص 523 و وصول الأخیار إلی اصول الأخبار، ص 44 و جلاء العیون، ص 988.
[2]. الکافی فی التاریخ، ج 7، ص 274 و کفایة الطالب، ص 458 و وفیات الأعیان، ج 2، ص 94 و الفصول المهمة، ج 2، ص 1079 و الصواعق المحرقة، ص 256 و نور الأبصار، ص 338.
[3]. بحار الأنوار، ج 50، ص 236 و مرآت العقول، ج 6، ص 131.
[4]. مرآت العقول، ج 6، ص 131 (کتاب حدایق الریاض به چاپ نیامده و موجود نیست).
[5]. الإرشاد (مصنفات، ج، ص 313).
[6]. کشف الغمة، ج 2، ص 404 (و کان مولده بالمدینه فی شهر ربیع الآخر سنة اثنتین و ثلاثین و مأتین).
[7]. ابن أبی الثلج، تاریخ الأئمة (مجموعة نفیسة، ص 14 به نقل از: فاریابی) و مسعودی، اثبات الوصیة، ص 207 (ولی در مروج الذهب از تاریخ تولد نام نبرده است) و قمی، تاریخ قم، ص 203 (به روایتی) و ابن خشاب، موالید الأئمة (مجموعة نفیسة، ص 198 – 199، به نقل از: سهل بن زیاد) و حسین بن عبد الوهاب، عیون المعجزات، ص 122 (با تعبیر روی) و اربلی، کشف الغمة، ج 2، ص 403 (به نقل از: جنابذی که سنی مذهب است) و کیاگیلانی، سراج الأنساب، ص 73 و قاضی نورالله، احقاق الحق، ج 12، ص 460 (به نقل از: سید عباس مکی در نزهة الجلیس).
[8]. خطیب بغداد، تاریخ بغداد، ج 7، ص 366 (به نقل از: سهل بن زیاد) و ابوالفرج بن جوزی، المنتظم، ج 12، ص 158 و ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص 364 و سمعانی، الأنساب، ج 4، ص 194 و ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الأنساب، ج 2، ص 116 و ابن طلحه شافعی، مطالب السؤول، ص 309 و ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج 2، ص 94 (در نقل نخستش).
[9]. نمازی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج 1، ص 468، شماره 1676.
[10]. ر.ک به: بخش سال تولد امام هادی (علیه السّلام)، ص 488 – 489.
[11]. الهدایة الکبری، ص 327.
[12]. دلائل الإمامة، ص 423.
[13]. همان.
[14]. خویی، معجم رجال الحدیث، ج 16، ص 245.
[15]. ر.ک به: نمازی، مستدرکات علم رجال الحدیث، ج 5 و 6.
[16]. ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج 2، ص 94 و احقاق الحق، ج 12، ص 460 (به نقل از: نزهة الجلیس).
[17]. مجلسی، جلاء العیون، ص 989.
[18]. فرق الشیعة، ص 95 – 96 و المقالات و الفرق، ص 101 و الکافی، ص 503 و الإرشاد (مصنفات، ج، ص 313) و مسار الشیعة (مصنفات، ج 7، ص 52) و المقعنة، ص 458 و حدایق الریاض (به نقل از: مجلسی در مرآة العقول، ج 6، ص 131) و تهذیب الأحکام، ج 6، ص 92 و مصباح المتهجد، ص 551 و روضة الواعظین، ص 251 و إعلام الوری، ج 2، ص 131 و مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 455 و اقبال الأعمال، ج 3، ص 149 (به نقل از: حدایق الریاض) و اربلی، کشف الغمة، ج 2، ص 427 (به نقل از: حمیری) و ابن طقطقی، الأصیلی، ص 161 و المستجاد من کتاب الإرشاد (مجموعة نفیسة، ص 469) و شیعی سبزواری، راحة الأرواح، ص 267 و الدروس، ج 2، ص 15 و المصباح، ص 523 و عاملی، وصول الأخیار الی اصول الأخبار، ص 44 و مجلسی، اختیارات، ص 35.
[19]. گنجی شافعی، کفایة الطالب، ص 458 و عاملی، وصول الأخیار الی اصول الأخبار، ص 44 و مجلسی، اختیارات، ج 2، ص 1079 و شبلنجی، نور الأبصار، ص 338.
[20]. برای نمونه، در حکومت سلجوقیان، حاکمان بغداد به نامهای زهیری و ابن بُدن در سال 449 به شیعیان بغداد و کاظمین هجوم بردند و کتابخانه شیخ طوسی را – که بزرگترین مرکز اسناد و منابع شیعیان به شمار میآید – و اموال او را به خیابان ریخته و به آتش کشیدند و کرسی درسش را تعطیل کردند. آن گرامی به ناچار به نجف مهاجرت کرد، چنانکه آنان به حرم مطهر کاظمین (علیه السّلام) نیز هجوم بردند و آن را تخریب کردند (سبط بن جوزی، مرآة الزمان، ص 447 – 452).
[21]. دلائل الإمامة، ص 423.
[22]. الکافی، ج 1، ص 503.
[23]. همان.
[24]. تاریخ قم، ص 203 (امام حسن بن علی عسکری (علیه السّلام) در سرِّمن رأی روز جمعه، هشت روز از ماه ربیع الأول گذشته، از مادر متولد شد).
[25]. ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج 2، ص 94 و قاضی نورالله، احقاق الحق، ج 12، ص 468 (به نقل از: نزهة الجلیس و قیل… ربیع الأول).
[26]. مجموعة نفیسة، ص 133.
[27]. إعلام الوری، ج 2، ص 131.
[28]. بحار، ج 50، ص 236.
[29]. الإرشاد (مصنفات، ج، ص 313) و کشف الغمة، ج 2، ص 404.
[30]. ر.ک به: عنوان ماه شهادت، ص 530 – 533.
[31]. الکافی، ج 1، ص 503 و الإرشاد، (مصنفات، ج، ص 313) و المقنعة، ص 458 و تهذب الأحکام، ج 6، ص 92.
[32]. دلائل الإمامة، ص 423.
[33]. الدروس، ج 2، ص 15 و المصباح، ص 511 – 523 و وصول الأخیار الی اصول الأخبار، ص 44 و بحار الأنوار، ج 50، ص 236 و اختیارات، ص 35 و تنقیح المقال، ج 1، ص 188.
[34]. وفیات الأعیان، ج 2، ص 94 و الأئمة الإثنی عشر، ص 113 و احقاق الحق، ج 12، ص 460 (به نقل از: نزهة الجلیس).
[35]. مرآة العقول، ج 6، ص 131 و الدروس، ج 2، ص 15.
[36]. همان.
[37]. روضة الواعظین، ص 251 و إعلام الوری، ج 2، ص 131 و مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 455 و کشف الغمة، ج 2، ص 427.
[38]. الفصول المهمة، ج 2، ص 1079 و جلاء العیون، ص 989 و نور الأبصار، ص 338.
[39]. مسار الشیعة (مصنفات، ج 7، ص 52، الیوم العاشر منه سنة 232 من الهجرة کان مولد سیدنا أبی محمد الحسن بن علیّ بن محمد بن علیّ الرضا…) و مرآة العقول، ج 6، ص 131 (به نقل از: حدائق الریاض).
[40]. مصباح المتهجد، ص 551.
[41]. اقبال الأعمال، ج 3، ص 149.
[42]. المصباح، ص 511.
[43]. نجاشی، رجال، شماره 573.
[44]. خویی، معجم رجال الحدیث، ج 10، شماره 6755.
[45]. همان.
[46]. جلاء العیون، ص 989.
[47]. زمانی قمشهای، هیئت و نجوم اسلامی، ج 2، ص 353.
[48]. تاریخ قم، ص 203.
[49]. مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 455.
[50]. بحار، ج 50، ص 236.
[51]. وقتی حضرت موسی (علیه السّلام) فرعون و مردمش را به ایمان به خدا فراخواند، آنان وی را به مرگ و قتل تهدید کردند. مردی از آنان – که پنهانی به خدا ایمان داشت – گفت: آیا میخواهید مردی را بکشید که میگوید: پروردگارم «الله» است و دلیلهای روشن از سوی خدایتان آورده (و با شما سخن میگوید). او اگر دروغگو باشد، دروغش دامنگیر خود او خواهد بود و اگر راستگو باشد برخی از عذابهایی را که به شما وعده میدهد دامنتان را میگیرد (مؤمن: 28).
[52]. الهدایة الکبری، ص 316 – 317.
[53]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج 12، ص 57.
[54]. مفید، الإرشاد، (ج 2، ص 310 – 312) حضور امام هادی (علیه السّلام) در سامرا را به مقدار ده سال و چند ماه پیش از شهادتش دانسته که باید از سال 243 هجری آغاز شده باشد، چنانکه از گزارش وی و کلینی در خصوص دستیابی راوی در سال 243 به نامه متوکل در موضوع احضار امام (علیه السّلام)،همین مطلب برمیآید.
[55]. مسعودی (اثبات الوصیة، ص 207) با این تعبیر که متوکل، امام هادی (علیه السّلام) را در سال 236 هجری به سامرا کوچانید و این در حالی بود که پسرش امام عسکری چهار سال داشت و شهادت امام هادی نیز در سال 254 هجری بود، این مدت را، هجده سال دانسته که فاصله سال 236 تا سال 254، همین مقدار است.
[56]. فتال (روضة الواعظین، ص 246) و طبرسی (إعلام الوری، ج 2، ص 127) و ابن شهر آشوب (مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 455) مدت این اقامت را 20 سال گزارش کردهاند. پیش از اینان، سعد بن عبدالله أبی خلف اشعری قمی (حدود 300 ق) ورود امام هادی (علیه السّلام) به سامرا را هفت روز باقی مانده از ماه رمضان سال 233 هجری، و مدت آن را بیست سال و نه ماه و ده روز گزارش کرده است (المقالات و الفرق، ص 100). شاید مستند سخن فتال، طبرسی و ابن شهر آشوب، همین گزارش اشعری باشد که آنان مدت این اقامت را به این استناد و به تقریب، بیست سال ثبت کردهاند. به هر روی تمامی این گزارشها، حضور امام هادی (علیه السّلام) در سامرا را پس از سال 232 هجری، دانستهاند. در نتیجه تولد امام عسکری در سامرا نخواهد بود.
[57]. خویی، معجم رجال الحدیث، ج 19، ص 148.
[58]. ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، ج 4، ص 461.