براي ترويج و تبيين غدير بايد در چند نقطه تحول ايجاد كرد. اول اينکه نوع بحثهايي که در باب حادثه غدير اتفاق ميافتد، بحثهايي است که در خط مرزي طرفداران غدير و مخالفان غدير است؛ تمام هدف اين است كه اثبات کنيم غدير وجود داشته است. البته اين امر هم بايد انجام بگيرد؛ در طول تاريخ هم براي اين کار زحمتها کشيدهاند؛ عبقات الانوار، الغدير و آثار شيعي ديگر مشحون از حقايق و زحمات و رنجهايي است که بزرگان شيعه كشيدهاند. اما به نظر ميآيد درحال حاضر اين اقدامات ديگر کافي نيست. بعد از اثبات اصل غدير بايد به دنبال گسترش معارف غدير و ارتقاء درک از امام بود. نظام ولايي اي که شيعه تعريف ميکند ـ که نظام سياسي شيعه هم هست ـ و چيزي فراتر از يک نظام اجتماعي است. بحث از يک جريان حقيقي در کل عوالم است كه به تدريج بايد تلقي و القاء شود يعني بحث ولايت اميرالمومنين (ع) فقط اين نيست که چه کسي حکومت ميکند؛ بلكه بحث از جريان ولايت حقهاي است که بستر تحقق توحيد در عالم است؛ بحث از معرفت ولي خدا و خليفه الله است که زيارت جامعه کبيره جلوهاي از آن کمالات است.