گويا بنابر اين است كه در عمل، خدا ناديده گرفته شود، بااين كه در روايت « كافى » دارد كه: « در هر شهرى عمودى از نور است كه امام ـ عليه السّلام ـ اعمال بندگان را در آن مى بيند، و يا مَلَكى براى او خبر مى آورد. » ر.ك: اصول كافى، ج 1، ص 387. نيز ر.ك: بحار الانوار، ج 25، ص 38، 39 و 42؛ ج 26، ص 133، 134 و 318. هم چنين « روح القدس » مؤيّد او و با او است، غير از آن روحى كه هر سال يك بار در شب قدر بر او نازل مى شود. ر.ك: اصول كافى، ج 1، ص 398؛ بحار الانوار، ج 25، ص 47، روايات باب 3؛ بصائر الدرجات، ص 415، روايات باب 15.بنابراين، اگر مثلاً پرده اى هم دور عمل خود بكشيم، فايده ندارد و ديد امام ـ عليه السّلام ـ نافذتر است، و در برابر چشمان واقع بين او ـ عليه السّلام ـ مانع و حايل ايجاد نمى كند. هم چنين در رؤيت امام ـ عليه السّلام ـ مقابله و محاذات( هم سويى.) شرط نيست، بلكه هر جا كه نشسته، بر اَرَضين سفلى و سماوات سبع و ما فيهِنَّ و ما بينهنّ اشراف دارد. خداوند متعال مى فرمايد:«وَ ءَاتَيْنَـهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا»سوره ى مريم، آيه ى 12. در حال كودكى، حكم را به او عطا كرديم.و نيز مى فرمايد:«قَالَ إِنِّى عَبْدُ اللَّهِ ءَاتَـلـنِىَ الْكِتَـبَ وَ جَعَلَنِى نَبِيًّا» سوره ى مريم، آيه ى 30 .گفت: من بنده ى خدايم، خداوند به من كتاب عطا كرده و پيامبر قرار داده است.اگر مسأله ى امام شناسى بالا رود، خداشناسى هم بالا مى رود؛ زيرا چه آيتى بالاتر از امام ـ عليه السّلام ـ؟! امام آيينه اى است كه حقيقت تمام عالم را نشان مى دهد؟!
منبع: کتاب در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت- جلد1 / محمد حسین رخشاد