عباسم و در پی خطر می گردم
مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانیعباسم و در پی خطر می گردمدورو بر خیمه بیشتر می گردمصد بار اگر علقمه را فتح کنملب تشنه تر از گذشته برمی گردمشاعر: شفق ...
عباسم و در پی خطر می گردمدورو بر خیمه بیشتر می گردمصد بار اگر علقمه را فتح کنملب تشنه تر از گذشته برمی گردمشاعر: شفق ...
گرم است به میراث شجاعت پشتششالوده مرگ نرم شد در مشتشاز شط فرات کی کند خواهش آبوقتی دریا می چکد از انگشتششاعر: شفق خراسانی ...
گاهی به حضور مهر، ای ماه بروتا جاذبه ی سیر الی الله بروزینب، به طنین گام تو دلگرم استگاهی جلو خیمه ی او راه بروشاعر: ...
مشتاق حسین، قلب مجروحت بوداین عشق، همان سفینه ی نوحت بودزیبایی و تابناکی چهره ی تواز پرتو روشنایی روحت بودشاعر: شفق خراسانی ...
مشتاقم و غیر من کسی ساقی نیستدر هیچ دلی این همه مشتاقی نیستدر سینه ام آرزوی سقایی هستافسوس که دست در تنم باقی نیستشاعر: شفق ...
یک لحظه در آب نور مهتاب افتاددر گیسوی موج آبها، تاب افتاداین حالت جذر و مد دریا از چیست؟عکس رخ ساقی است که در آب ...
ای جلوه ای از جمال ایزد عباسحسن تو به ماه طعنه می زد عباسغیر از تو ندیده ام کسی دستش رادر پای برادرش بریزد عباسشاعر: ...
پیچید علمدار علم هایش راتقدیم بنفشه کرد غمهایش رااز اسب چو بر خاطره ی خاک افتادبوسید زمین، ناز قدمهایش زاشاعر: شفق خراسانی ...
چون ماه تمام، نور افشاندی تودر قله ی ایثار و شرف مانده ی توبا داشتن برادری مثل حسینتنها یک جا برادرش خواندی تو؟!شاعر: شفق خراسانی ...
شد چشم امام عاشقان خون آلود از غم کمرش شکست، اما فرمودجمله معجزات پیغمبر عشقشق القمر ماه بنی هاشم بودشاعر: شفق خراسانی ...
بستند به عشق، راه در نخلستانپیچیده طنین آه، در نخلستاناین منظره شهادت عباس استتصویر غروب ماه در نخلستانشاعر: شفق خراسانی ...
گیرم دل را به آتش و خون بکشمبا سینه ی مجروح، نفس چون بکشمسر به سر زانو بگذارم، شایدتیری که به چشم رفته بیرون بکشمشاعر: ...
چون باد به سوی خیمه ها رهسپر استگویی که به جای دست، دارای پر استلبخند به لب، مشک به دندان، افسوساز عمر گل، این منظره ...
عباس، دلی که پای بست تو بودمشتاق لقای حق پرست تو بودامروز چه کرده ای که فردا زهرااسباب شفاعتش به دست تو بودشاعر: شفق خراسانی ...