خونی که شد روان ز تن پُر جراحتش
مدح امام حسین علیه السلام؛ شاعر: وصال شیرزایخونی که شد روان ز تن پُر جراحتشامروز نافه گشته، ببویید تربتش این خاک مُشک بو ز جگرهای سوخته استکز تشنگی گداخت ز اصحاب و عترتش سیبی ...
خونی که شد روان ز تن پُر جراحتشامروز نافه گشته، ببویید تربتش این خاک مُشک بو ز جگرهای سوخته استکز تشنگی گداخت ز اصحاب و عترتش سیبی ...