به ناموسها تجاوز میشه، ما ساکت بمانیم؟
شهید محمّد طاهریوارد خانه شدم، دیدم دارد ساکش را میبندد. بغض، گلویم را گرفته بود و قطرات اشک، چون دانههای بلور، بر گونههایم میغلتید. حاجی کمی سرش ...
وارد خانه شدم، دیدم دارد ساکش را میبندد. بغض، گلویم را گرفته بود و قطرات اشک، چون دانههای بلور، بر گونههایم میغلتید. حاجی کمی سرش ...