عنایت ارباب
صفحاتی از زندگی شهید ابراهیم همتحال مادرش خیلی بد بود. راه هم که پر از دستانداز بود و رمل و دور. صبح پنجشنبه حرکت کردیم و عصر رسیدیم کربلا. موقع ...
حال مادرش خیلی بد بود. راه هم که پر از دستانداز بود و رمل و دور. صبح پنجشنبه حرکت کردیم و عصر رسیدیم کربلا. موقع ...
کار فرهنگی آنجا همهمان را مجبور کرد که هم کار خودمان را بکنیم و هم کار فرهنگی. یعنی حتّی گاهی میفرستادمان دبیرستان برویم درس بدهیم. ...
او همهجا با منست، او همهجا با ماست، یقین دارم. به خصوص وقتی میروم سراغ آخرین یادداشتی که برای من نوشت، در آن روزها که ...
چرا خشکیده باغ منزل توچرا آتش گرفته حاصل توزده لاله جوانه روی لبهاتچه آورده سر تو قاتل تو شاعر: روح الله عیوضی ...
ازکوزه زهر جرعهای نوشیدیوز تلخی صبر جامهای پوشیدیصبر تو قیام کربلا در پی داشتچون خون حسین تشنه لب جوشیدی شاعر: عباس عنقا ...
کس چون تو اسیر اهل ایمان نشده استدر معرض دشمنیّ یاران نشده استهرگز جسدی ای پسر شیر خدا غیر از جسدتو تیرباران نشده است شاعر: مهران رفعتی ...
ازجور معاویه واز ظلم یزیدبنگر که به سبطین پیمبرچه رسیدازگوهرمظهرالعجایب نه عجبکز خوردن و ناخوردن آب اند شهید شاعر: مهران رفعتی ...
دلتنگی لاله درچمن معنا داشتتنهایی در هزارتن معنا داشتدر چشم نبی خبر زفرداها بودبوسیدن لبهای حسن معنا داشت شاعر: میثم مومنی نژاد ...
از داغ تو دیده لاله گون می گریدتابوت به غربت تو خون می گریدجایی که ز چشم تیر، خون جاری شدپیداست که مادر تو چون ...
من زثانی اشاره را دیدمضربه های دوباره را دیدممادرم رو نشان نداد ولیقطعهی گوشواره را دیدم شاعر: غلامرضا سازگار (میثم) ...
روزی که شرار ظلم افروخته شدیک بار دگر حاصل دین سوخته شداز بعد شهادتش حسن را از تیرتابوت و تن و کفن به هم دوخته ...
ای اهل مدینه فتنه بنیان مکنیدبر آل علی این همه عصیان مکنیدگر لاله نریزید به تابوت حسن شرمی ز رسول، تیر باران مکنید شاعر: سید رضا مؤید ...
تا این دل پاره پاره در بر دیدمهر روز شهادت مکرر دیدمسوز جگرم ز پشت درشد آغازروزی که کتک خوردن مادر دیدم شاعر: سید رضا مؤید ...
نور خدا که ضربه ز طاغوت خورده استبس سالها ز خون جگر قوت خورده استبا مردم مدینه وداعی است جانگدازاو را که چند تیر به ...