نوبت عاشقی
شهید حاصل زارعیبعد از ظهر بود، همه میدانستیم که امشب خبرهایی هست، امّا او بیخیال در گوشهای نشسته بود. آینهی کوچکی جلویش گرفته بود و داشت سرش ...
بعد از ظهر بود، همه میدانستیم که امشب خبرهایی هست، امّا او بیخیال در گوشهای نشسته بود. آینهی کوچکی جلویش گرفته بود و داشت سرش ...