ثقلین
TasvirShakheshazrateabas5

از همسفران من کسی باقی نیست

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

از همسفران من کسی باقی نیستبر دامن شوق، دست مشتاقی نیستاین شیهه ی اسب بی سوار، این شمشیراین علقمه، این مشک، ولی ساقی نیستشاعر: شفق ...

TasvirShakheshazrateabas4

ای چشم به خون خفته و ای چشمه ی اشک

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

ای چشم به خون خفته و ای چشمه ی اشکباران به تو می برد در این صحرا رشکاز دجله نخورد آب، حتی، ماهیاز علقمه سیراب ...

TasvirShakheshazrateabas3

ای علقمه، شرم از تو رو می گیرد

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

ای علقمه، شرم از تو رو می گیردنفرین خدا تو را فرو می گیردسیراب کن آئینه ی بازویش راوقتی که ابالفضل وضو می گیردشاعر: شفق ...

TasvirShakheshazrateabas2

ای منتظر تو، روح طوفانی آب

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

ای منتظر تو، روح طوفانی آبای عکس تو، شانه ی پریشانی آبیا علقمه را ببوس با تشنه لبییا مهر عطش بزن به پیشانی آبشاعر: شفق ...

TasvirShakheshazrateabas30

ما آینه ی جمال رویت هستیم

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

ما آینه ی جمال رویت هستیمبرگرد عمو، چشم به راحت هستیمهرچند در آتش عطش می سوزیملب تشنه ی یک جرعه نگاهت هستیمشاعر: شفق خراسانی ...

TasvirShakheshazrateabas29

تا پرچم سرخ عشق، بر دوش من است

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

تا پرچم سرخ عشق، بر دوش من استشوق ظفر و صبر، هم آغوش من استیک لحظه مرا نمی گذارد آدماین ناله ی العطش که در ...

TasvirShakheshazrate28

در سایه ی خورشید جلی می رفتی

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

در سایه ی خورشید جلی می رفتیدنبال ولایت ولی می رفتیپشت سر دوستاره ی چون ماهتو سایه به سایه ی علی می رفتیشاعر: شفق خراسانی ...

TasvirShakheshazrateabas27

در چشم کسی که روشن است از احساس

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

در چشم کسی که روشن است از احساسزیبایی نسترن، فریبایی یاسلبخند ستاره ها، درخشیدن ماهزیباست ولی، نه چون جمال عباس شاعر: شفق خراسانی ...

TasvirShakheshazrateabas27

من حیدری ام، هیبت من صف شکن است

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

من حیدری ام، هیبت من صف شکن استاین نیست زره به قامت من، کفن استحاشا که من از حسین بردارم دستچون غیرت ذوالفقار میراث من ...

TasvirShakheshazrateabas26

عباسم و در پی خطر می گردم

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

عباسم و در پی خطر می گردمدورو بر خیمه بیشتر می گردمصد بار اگر علقمه را فتح کنملب تشنه تر از گذشته برمی گردمشاعر: شفق ...

TasvirShakheshazrateabas25

گرم است به میراث شجاعت پشتش

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

گرم است به میراث شجاعت پشتششالوده مرگ نرم شد در مشتشاز شط فرات کی کند خواهش آبوقتی دریا می چکد از انگشتششاعر: شفق خراسانی ...

TasvirShakheshazrateabas24

گاهی به حضور مهر، ای ماه برو

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

گاهی به حضور مهر، ای ماه بروتا جاذبه ی سیر الی الله بروزینب، به طنین گام تو دلگرم استگاهی جلو خیمه ی او راه بروشاعر: ...

TasvirShakheshazrateabas23

مشتاق حسین، قلب مجروحت بود

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

مشتاق حسین، قلب مجروحت بوداین عشق، همان سفینه ی نوحت بودزیبایی و تابناکی چهره ی تواز پرتو روشنایی روحت بودشاعر: شفق خراسانی ...

TasvirShakheshazrateabas22

مشتاقم و غیر من کسی ساقی نیست

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

مشتاقم و غیر من کسی ساقی نیستدر هیچ دلی این همه مشتاقی نیستدر سینه ام آرزوی سقایی هستافسوس که دست در تنم باقی نیستشاعر: شفق ...

صفحه 8 از 10« بعدی...678910