این غنچه ی بشکفته ز گل نازتر است
ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام؛ شاعر: سید محمد رستگاراین غنچهی بشکفته ز گل نازتر استدر پردهی حُسن نیز غمّازتر استبا آمدنش بسته نماندهست دریامشب به خدا دست خدا بازتر است شاعر: سید محمد رستگار ...
این غنچهی بشکفته ز گل نازتر استدر پردهی حُسن نیز غمّازتر استبا آمدنش بسته نماندهست دریامشب به خدا دست خدا بازتر است شاعر: سید محمد رستگار ...
امشب که بهار مغفرت آمده استرحمت به کنار مغفرت آمده استبیواسطه شد واسطهی خالق و خلقطفلی که به کار مغفرت آمده است شاعر: سید محمد رستگار ...
جانان سر مهر است وفایش نگریددر آینه روی با صفایش نگریدامشب که خدا عیان به وجه حسن استحق را به جمال مصطفایش نگرید شاعر: سید محمد رستگار ...
داده به حسن خدا جهانداری راهم رسم و رسوم میهمانداری راچون ماه خدا به نیمه آمد، آمدتا یاد دهد به ما میانداری را شاعر: سید محمد رستگار ...
ماه رمضان سفرهی احسان خدا استهرکس نگری آمده مهمان خداستلطفی است که از بهر پذیرایی خلقفرزند علی در وسط خوان خداست شاعر: سید محمد رستگار ...
ای دل به صفای جان بکوش و جان باشآیینه صفت به خدمت جانان باشدر ماه ضیافت خداوند کریمبر سفرهی فرزند علی مهمان باش شاعر: سید محمد رستگار ...
عالم همه چون خُلد مخلّد باشدبر خلق نزول فیض سرمد باشددر بیت علی قدم نهاده پسریکز سینه به بالا چو محمّد باشد شاعر: سید محمد رستگار ...
زیبا گلی از خُلد مخلّد آمدسرّی ز سرادقات سرمد آمدتبریک به زهرا و علی باید گفتزیرا که حسن سبط محمّد آمد شاعر: سید محمد رستگار ...
با ذکر لبش ایمن از آفات شویددر خلوت دل گرم ملاقات شویدبا چشم خدایی رخ او را نگریدورنه ز خیالات رُخش مات شوید شاعر: سید محمد رستگار ...
لعل لب این طفل که مهتاب شب استتُنگ شکر است یا نمکدان لب است؟هرکس بجز از علی لبش را بوسدبگذشته ز شک یقین نماید رطب ...
امشب ز فلک ملک سرازیر شدهدیدار بوَد خیز ز جا دیر شدهبر درگه خانهی علی و زهراپیداست که آسمان زمینگیر شده شاعر: سید محمد رستگار ...
جبریل ز عرش مژده آرد امشبرحمت ز خدا به خلق بارد امشبزهرا شده مادر و علی نیز پدریعنی که پیمبر نوه دارد امشب شاعر: سید محمد رستگار ...
بر روی حسن هر که نگاهی داردداند به خدای کعبه، راهی داردزهرا چو روی دست علی دیدش گفتخورشید بروی دست ماهی دارد شاعر: سید محمد رستگار ...
پیک آمد و حلقهها به در زد امشبعشق آمد و دور بنده پر زد امشبگفتم ز کجا ماه مگر سرزده گفتماه از افق مدینه سر ...