مدخلي بر سيره امامان شيعه (10) جايگاه صحابه از ديدگاه قرآن و عترت

در مقالههاي گذشته خوانديد كه در مورد سنّت و سيره پيامبر گرامي اسلام(ص) اختلافي بين امّت اسلام نيست و شيعه و اهل سنّت بالاتفاق سنّت حضرت را به عنوان مصدري از مصادر استنباط احكام خداوند در كنار قرآن ميشناسند. ليكن در دو مورد بين شيعه و اهل سنّت اختلاف است: سيره اهل بيت(ع) و سيره صحابه.
سیر تکاملی تفسیر نگاری(2) مدارس تفسیری صحابه

در نگاشته پیشین از پیشینیه تفسیر سخن به میان آمد و به پیدایش آن به عهد نبوّت اشارت گردید و گفته آمد که حامل وحی الهی همانگونه که مکلف به بلاغ بود، موظف به بیان نیز بود.(کان علیه البیان کماکان علیه البلاغ)و بدیهی است که بیان پیامبر همان تفسیر حضرتش بود از قرآن.چون تفسیر را از هر سوی که بنگریم غرض اصلی آن، بیان مراد و کشف غطاء از مقصد متکلم است.لذا تبیین رسول خدا تفسیر قرآن به حساب میآمد. یادآوری دوباره این نکته ضروری است که بساطت و سادگی تفسیر آن حضرت به سبب فهم مسلمانان اولیه از معانی الفاظ و واژگان آیات بنیّات بود.به عبارت دیگر، مبّین وحی الهی، نقاب از چهره آیاتی بر میافکند که غموض در معنا و محتوا را به دنبال داشت.
همچنین در نوشتار سابق به تفسیر و نامآوران آن در عهد صحابه و روش تفسیری آنان پرداختیم.مصادر تفسیریشان را بر شمردیم و تفسیرشان را در بوته نقد گذاردیم و در این نوشته آهنگ آن داریم که به مدارس تفسیری صحابه پرداخته، شهرگان از شاگردان آن را برشمریم و ویژگی تفسیری هر یک را فراخور حال و مقام مقال به تصویر کشیم.
تذکار دوباره این مطلب بیفایده نیست که آنچه در شمارههای اولیه این سلسله نوشتار خواهد آمد، در رهیابی به تطوّرات و سیر تکاملی تفسیر و بررسی نحلهها و نظرگاههای مختلف و جریانهای گونهگون تفسیری و بازشناسی تحوّلات مربوط به آن نگاشته میشود.امید که این آغاز، فرجامی مطلوب و رضایتبخش را در پی داشته باشد؛ ان شاء الله.
بكائين: شمارى از صحابه تهيدست و مشتاق جهاد در زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله)

اين واژه از «ب ـ ك ـ ى» به معناى گريستن با صداى بلند آمده است.[1] بكائين صحابه* تهيدستى بودند كه در سال نهم هجرت، هنگامى كه پيامبر(صلى الله عليه وآله) عازم «تبوك»* بود نزد آن حضرت آمدند تا با دريافت زاد و توشه و مركب، امكان حضور در آن غزوه را بيابند؛ اما رسول خدا از تجهيز آنان عاجز ماند.آنان كه از توفيق شركت در جهاد، محروم شده بودند، گريستند.[2] در پى آن آيه 92 توبه/9 در شأن ايشان نازل شد[3]: «ولاعَلَى
دائرة المعارف قرآن كريم، جلد 6، صفحه 21
صحابيان از نگاه قرآن

صحابه جمع صاحب به معني معاشر و ملازم است و در اصطلاح بر كسي اطلاق ميگردد كه پيامبر اكرم را در حال اسلام درك كرده و مسلمان از دنيا رفته باشد . از اينرو به كسي كه پيغمبر را ملاقات نكرده و يا در زمان حيات ايشان مسلمان نبوده باشد،«صحابي »گفته نميشود، اما در اينكه حد نصاب زمان لازم درك حضور پيامبر خدا براي صدق صحابي بودن چه مقدار است، ديدگاهها متفاوت است و كساني مثل احمد بن حنبل و بخاري معتقدند حتي كسي كه يك ساعت با پيامبر خدا مصاحبت داشته و يا حضرت را ديده است از اصحاب محسوب ميشود[1].
بَراءبن مَعْرور انصارى: از نقباى خَزْرَج

ابوبشر[1] براءبن معرور بن صَخْر از بزرگان خزرج[2] و سيّد و نقيب تيره بنىسَلَمَه[3] و مادرش رُباب دختر نُعْمانبن اِمْرَؤُالقَيْس كندى بود.[4] از براء در دوران جاهلى خبرى دردست نيست.
انصار: ياران يثربى پيامبر

واژه انصار از واژهها و اصطلاحات مشهور تاريخ صدر اسلام است و در قرآن و بسيارى از متون روايى، تاريخى و تفسيرى بهكار رفته است. اين واژه جمع كلمه ناصر و برگرفته از ريشه «ن ـ ص ـ ر» است كه به مفهوم كمك كردن، يارى رسانيدن و دستگيرى كردن است.[1] آنچه مفهوم اين واژه را از مفهوم «اعوان» متمايز مىسازد آن است كه عون براى هر كمكى بهكار مىرود[2]؛ امّا نصر كمك به فرد يا گروهى است كه در رويارويى يا دشمنى با فرد يا گروهى قرار گرفته است، ازاينرو چنانچه در جنگ گروهى به يكى از طرفين نزاع بپيوندند آنان را نصرت دادهاند.[3]
انصار نمونه كامل همگرايي اجتماعي

بي گمان قرآن كتاب وحياني آسماني است كه توانسته است در يك دوره بيست و سه ساله جامعه اي كامل و نمونه اي در حجاز و نجد ايجاد كند كه از آن به جامعه شاهد و امت نمونه ياد مي كند. (مائده آيه 143) بنابراين براي رسيدن به چنين جامعه نمونه و الگويي كه بر پايه آموزه هاي وحياني قرآن تشكيل شده است مي بايست شناخت كاملي از وضعيت مردمان آن جامعه داشته باشيم تا بتوانيم براساس آن برنامه ريزي كرده و جامعه كنوني خود را بدان سو حركت دهيم.
قرآن خود به تحليل اوضاع و شرايط مي پردازد و با هر مسئله و رخدادي كه جامعه با آن مواجه مي شود برنامه و برونرفت ارايه مي دهد. از اين روست كه قرآن در طول بيست و سه سال به صورت تدريجي و ناظر به رخدادها فرو فرستاده مي شود و پيامبر مامور مي شود تا در يك فرآيند زماني و بر پايه مقتضيات و شرايط زماني و مكاني به ارايه راهكارها و شيوه برونشد از مشكلات بپردازد و نسبت به مسايل ابتلايي جامعه ايستار و موضع گيري مشخصي را بيان كند. در اين مقاله سعي شده است كه به عوامل تشكيل مدينة النبي به عنوان جامعه اي نمونه اشاره شود. با هم مطلب را از نظر مي گذرانيم.
درنگی بر دیدگاه ابنتیمیه در مواجهه با مذاهب و بزرگان اسلام

ابنتیمیه در موارد متعددی به طعن و قدح در مذاهب و بزرگان اسلامی پرداخته است. برخی از این موارد عبارتاند از: مخالفت با مذاهب اسلامی و صوفیه، تنقیص پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و اهلبیت علیهم السلام، تخطئه خلفا و صحابه. مقاله حاضر به تبیین و بررسی این محورها میپردازد.
بررسی حدیث «قرن الشیطان» از دیدگاه علمای اهل سنت

مقاله ای که پیش رو دارید نوشته ای است در بررسی حدیث قرن الشیطان به نقل از پیامبر اکرم (ص)، در کتب معتبر اهل سنت مانند صحاح و مسانید و تبیین موضوع این حدیث از دیدگاه علمای اهل سنت. از حاصل نظر علمای اهل سنت به دست می آید که مصداق بارز و اصلی حدیث قرن الشیطان، محمد بن عبدالوهاب مؤسس فرقه وهابیت است و علامتشان تراشیدن سر می باشد؛ چون از طرفی پیامبر اکرم (ص) به سمت مشرق یعنی سرزمین نجد اشاره کردند و فرمودند که فتنه از آنجا آغاز می شود و حزب شیطان از آنجا خروج می کند. ابن تیمیه امام و مقتدای محمد بن عبدالوهاب می گوید: شرق مدینه همان نجد و درعیه است؛ جایی که مسیلمه کذاب از آنجا خروج و ادعای نبوت کرد و محل پیمان نامبارک محمد بن عبدالوهاب و محمد بن سعود است و فتنه ها از آنجا آغاز شد. از طرف دیگر با توجه به جنایات زیاد وهابیت از قتل و غارت و تخریب و… معلوم می شود که مراد بارز حضرت از این پیشگویی، محمد بن عبدالوهاب و پیروان او می باشد.
ردّ نظر وهابیت از سوی اهلسنت در حرمت زیارت قبور

زیارت قبر رسول گرامی اسلام و قبور اولیای الهی در بقیع یکی از اعمال مورد اهتمام مسلمانان بوده است و مسلمانی یافت نمی شود که به حج بیت الله الحرام برود و از زیارت قبر آنان غافل بماند و در این موضوع تفاوتی میان شیعه و اهلسنت وجود ندارد و این در حالی است که وهابیان این مسئله را شرک میدانند و بهشدت با آن مقابله میکنند. فرقه وهابیت در حالی با پرچم دفاع از توحید و بهکارگیری سنت رسول خدا به مقابله با زیارت قبور و مخالفت با سفر به قصد زیارت قبر رسول گرامی اسلام پرداخت که سنت رسول گرامی اسلام و عمل صحابه و سیره مسلمانان و فتاوای علمای مذاهب اربعه اهلسنت در طول قرون متمادی شاهد خوبی بر حقانیت این اعتقادات است. این مقاله بر آن است تا با استفاده از روایات نبوی و مستندات تاریخی از منابع اهلسنت و نظر علمای اهلسنت، ریشه های عمیق این اعتقاد را نشان دهد و وهن و سستی اعتقاد وهابیت را به اثبات رساند.
بررسی تطبیقی ایدهها و رفتارهای خوارج و وهابیت

مقاله حاضر تحقیق تطبیقی در خصوص اندیشهها و رفتارهای فرقه خوارج و وهابیت است. نویسنده ابتدا توضیح کوتاهی درباره معرفی این دو گروه داده و سپس در چهارده عنوان به بررسی برخی از شباهتهای گروه خوارج و وهابیت در ایدهها و عملکردها پرداخته است.
تقیه و رویکرد وهابیت به آن

تعالیم اسلام بر پایه عقلانیت و مطابق فطرت بشری نهاده شده است که در برگیرنده همه جوانب زندگی است. در زندگی بشری گاهی به سبب وجود عقاید و سلیقه های گوناگون، انسان مجبور به رفتاری بر خلاف عقیده قلبی خود برای حفظ جان و یا مصالح دیگری است. اسلام با رعایت ضوابط و شرایط خاصی چنین رفتاری را در تعالیم خود به پیروانش توصیه نموده است. در این میان شیعه به سبب فشارهای سیاسی، بیشتر از سایر مذاهب به تقیه عمل کرده است، ولی عدهای ظاهرگرا شیعه را بهدلیل عمل به تقیه، به نفاق و کفر و الحاد متهم کرده اند. این مقاله در پی اثبات جوانب مختلف تقیه در قرآن کریم، سیره پیامبراکرم(ص)، صحابه و بزرگانی است که مورد قبول فرقه وهابیتاند.
فتنه نجد

در منابع روایی و تاریخی شیعه و اهل سنّت،[1] روایات متعددی درباره پیش بینی های پیامبر اکرم (ص) به طور صریح یا ضمنی درباره بروز فتنه در منطقه نجد نقل شده است که در این نوشته فقط به نقل چند روایت از منابع اهل سنّت بسنده می شود.
نقد دیدگاه وهابیان درباره حدیث سفینه

حدیث سفینه که از طرق مختلف در کتب روایی اهلسنّت نقل شده است، فضایل بیشماری را برای اهلبیت پیامبر(ص) ثابت میکند. با وجود تأیید صحت این حدیث از سوی بسیاری از علمای اهلسنّت، سلفیون و وهابیون براساس رویکرد عثمانی خود تلاش کردهاند تا با دلایل ضعیف و واهی این حدیث را تضعیف و صدور آن را از پیامبر اکرم(ص)را انکار کنند. در این مقاله با بررسی یک سند از اسانید این حدیث، اثبات میشود که ادّعای ضعف این حدیث از سوی وهابیون بیاثر است و صحت آن نشان از ضعف دیدگاههای گفتار ابنتیمیه و پیروان فکری او در علم حدیث و رجال دارد.