فرزند بزرگ علي و فاطمه است

فرزند بزرگ علي و فاطمه است بر عرش خداي ذوالمنن قائمه است از هر چه که خوبيست بوَد خوبتر او نامش حَسن است و حُسن را خاتمه است شاعر: سید محمد رستگار
اي چهره دلگشاي تو جان بهشت

اي چهره دلگشاي تو جان بهشت وي موي دلاويز تو ريحان بهشت در باغ جنان محور عشّاق تويي اي سيّد و سرور جوانان بهشت شاعر: سید محمد رستگار
در خانه غريب آشنا بود حسن

در خانه غريب آشنا بود حسن لب تشنه ي يک جرعه وفا بود حسن آن شب که تمام زهر را مي نوشيد هفتاد و دو بار کربلا بود حسن شاعر: مژگان محمدی تل سرخی
زخم جگر تو بس که کاري شده است

زخم جگر تو بس که کاري شده است چشمان من از غصه بهاري شده است خوني که ز داغ کوچه بر دل کردي! از گوشه ي لبهاي تو جاري شده است … شاعر: هادی ملک پور
زان طرفه مرامي که حسن پيشه گرفت

زان طرفه مرامي که حسن پيشه گرفت بر قطع وجود اجنبي تيشه گرفت پيداست که نخل نهضت کرببلا از صلح مقدس حسن ريشه گرفت شاعر: سید رضا مؤید
مهر حسن و حسين دين است مرا

مهر حسن و حسين دين است مرا خاک در اين دو نور عين است مرا با عشق دو آقاي شباب الجنّة اميد دو بين الحرمين است مرا شاعر: سید رضا مؤید
اي بر کرمت چشم کريمان روشن

اي بر کرمت چشم کريمان روشن با دست تهي سوي تو رو کردم من شايسته بود چون که تهي دستان را در پيش کريم دست خالي رفتن شاعر: سید رضا مؤید
من آينه ي کرامت پنج تنم

من آينهي کرامت پنج تنم من صاحب سُفرهي مدينه حَسَنم مجموعهي اهل بيت، نورند ولي نوري که کريم اهل بيت است مَنم شاعر: سید رضا مؤید
مستوره ي حلم حي سر مد حسن است

مستوره ي حلم حي سر مد حسن است رخشان در گنجينه ي احمد حسن است آرام دل فاطمه و جان علي زيبا گل گلزار محمد، حسن است شاعر: عباس محمدی (آزرده)
فرياد اگرچه در تو پنهان بودست

فرياد اگرچه در تو پنهان بودست خورشيد تکلمت فروزان بودست صلح تو براي نهضت عاشورا آرامش پيش پاي طوفان بودست شاعر: مصطفي محدثي خراساني
نه گرد توو نه گرد من مي چرخد

نه گرد توو نه گرد من مي چرخد عالم به مدارپنج تن مي چرخد ديري است تمام ذره هاي ملکوت پروانه صفت دور حسن مي چرخد شاعر: محمود سنجری
در عشق چرا به جان و تن فکر کنيم

در عشق چرا به جان و تن فکر کنيم تا اوست چرا به خويشتن فکر کنيم گل کرد حماسه ي حسيني تا ما يک لحظه به غربت حسن فکر کنيم شاعر: محمود سنجری
پيش تو اگرچه صبراز پاافتاد

پيش تو اگرچه صبراز پاافتاد باشيعه بگوکه تشت پيش تونهاد؟ صلح تواگرچه تلخ اما يک روز در قامت لاله گون قاسم گل داد شاعر: حسین دارند
بغض تو شهاب آسمان پيما شد

بغض تو شهاب آسمان پيما شد موجي شد و سر به خون زد و دريا شد صبر تو کنار خشم خونرگ حسين(ع) شمشير دو دم به روز عاشورا شد شاعر: حسین دارند