ثقلین
TasvirShakheshazrateabas37

به دریا تن در آتش و تاب دادم

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: غلامرضا سازگار(میثم)

به دریا تن در آتش و تاب دادمز خون دیده لعل ناب دادمننوشیدم ز دریا آب اماز اشک خود به دریا آب دادمشاعر: غلامرضا سازگار(میثم) ...

TasvirShakheshazrateabas36

غم از بهر مبارک بادم آمد

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: غلامرضا سازگار(میثم)

غم از بهر مبارک بادم آمدزهر بیدادگر بیدادم آمدبه دستم ضربت شمشیر تا خوردقلاف تیغ قنفذ یادم آمدشاعر: غلامرضا سازگار(میثم) ...

TasvirShakheshazrateabas34

به فرقم تا عمود آهنین خورد

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: غلامرضا سازگار(میثم)

به فرقم تا عمود آهنین خورد تنم زخم از یسار و از یمین خوردچو هر دو دستش از پیکر جدا شدعلمدار تو با صورت زمین ...

TasvirShakheshazrateabas32

تنت را بین دشمن، پاس دارم

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: غلامرضا سازگار(میثم)

تنت را بین دشمن، پاس دارمکنار آن دو شاخه یاس دارمهمه یاران من رفتند، امابه خود گفتم که یک عباس دارمشاعر: غلامرضا سازگار(میثم)  ...

TasvirShakheshazrateabas31

سکینه این من، این خون جبینم

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: غلامرضا سازگار(میثم)

سکینه این من، این خون جبینمنشد آب آورم ای نازنینماگر دیدی سرم را بر سر نیجلو رو تا که اشکت را نبینمشاعر: غلامرضا سازگار(میثم) ...

TasvirShakheshazratabas30

مقاوم ایستادم، پا فشردم

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: غلامرضا سازگار(میثم)

مقاوم ایستادم، پا فشردمبه دریا آبرو از آب بردمز بس از دخترت شرمنده بودمپیمبر آب داد، آما نخوردمشاعر: غلامرضا سازگار(میثم) ...

TasvirShakheshazrateabas6

برون از رگ رگ من، خون بیارید

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: غلامرضا سازگار(میثم)

برون از رگ رگ من، خون بیاریدبه قتلم روی در هامون بیاریدبرای آنکه زهرا را ببینمز چشم تیر را بیرون بیاریدشاعر: غلامرضا سازگار(میثم) ...

TasvirShakheshazrateabas32

مرا از کودکی خون جگر بود

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ غلامرضا سازگار(میثم)

مرا از کودکی خون جگر بودهوای ترک دست و ترک سر بوداگر بودم کنار بیت زهرابرای فاطمه، دستم سپر بودغلامرضا سازگار(میثم) ...

TasvirShakheshazrateabas31

تا مهر علی سکه ی رایج باشد

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

تا مهر علی سکه ی رایج باشدتا قهر علی بهر خوارج باشدتا پرچم کربلاست هم رنگ شفقعباس علی باب حوائج باشدشاعر: شفق خراسانی ...

TasvirShakhesomolbanin7

ای قافله ی قیام را پیشاهنگ

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

ای قافله ی قیام را پیشاهنگ آئینه ی پیشانی ات از خون گلرنگپیش از تو اگر که آبرو داشت، گذشتبعد از تو، فرات می زند ...

TasvirShakhesomolbanin5

دل پیش تو جان عذر خواه آوردست

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

دل پیش تو جان عذر خواه آوردستجان در قدم تو اشک و آه آوردستما، در چه حسابیم در آنجا که حسیناز شدت غم بر تو ...

TasvirShakhesomolbanin2

از دیده ی خود سوده ی الماس بگیر

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

از دیده ی خود سوده ی الماس بگیرالماس بده، عطر گل یاس بگیراز شدت غم اگر فتادی از پایدستی به ضریح پاک عباس بگیرشاعر: شفق ...

TasvirShakheshazrateabas6

وقتی که حسین لاله می چید اینجا

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

وقتی که حسین لاله می چید اینجایک پیکر قطعه قطعه را دید اینجافرمود به خیمه بردنش ممکن نیستآدینه و عطر و گل بیارید اینجاشاعر: شفق ...

TasvirShakheshazrateabas5

از همسفران من کسی باقی نیست

مدح حضرت اباالفضل العباس علیه السلام؛ شاعر: شفق خراسانی

از همسفران من کسی باقی نیستبر دامن شوق، دست مشتاقی نیستاین شیهه ی اسب بی سوار، این شمشیراین علقمه، این مشک، ولی ساقی نیستشاعر: شفق ...

صفحه 7 از 10« بعدی...56789...قبلی »