چرایی و چگونگی صلح امام حسن علیه السلام

ما بهعنوان شيعه و معتقدان به ولايت ائمه (ع) ناگزير از شناخت آن بزرگواران هستيم تا با درك عملكرد و شيوه رفتار آنها در شرايط متفاوت، نحوه كردار و گفتار خويش را با الگو و سيره آنها منطبق كنيم و با تقيد به سنت حسنه آنها بتوانيم از سويي بر صحت عمل خود اطمينان بياييم و از ديگر سو در نشر گسترش روش معصوم در زندگي اجتماعي خود كوشا باشيم. در اين ميان ائمه كساني چون امام علي (ع) و امام حسين (ع) به جهت شرايط زماني خاص خود برجستگي يافته و معمولاً پيروان آن امامين همامين (ع) مشكل چنداني در فهم و شناخت سيره آنها ندارند يا لااقل نكات مبهم و دغدغه انگيز ذهني در حوادث منسوب به ايشان كمتر مطرح است؛ اما برخي از ائمه چون امام حسن (ع) كه در شرايط دشوار سياسي و اجتماعي به سر میبرد امكان اجراي منويات خود را نيافت و به اضطرار به از دست كشيدن از حكومت وادار گرديد. ازآنجاکه ابعاد مختلف شخصيت آن حضرت در پرده ابهام مستور مانده لذا ضرورت بررسي اين مقوله بیشازپیش احساس میگردد. چرايي صلح امام حسن (ع) با كسي چون معاويه كه شيعه در عدم صداقت و وفاداري او به اسلام ترديدي ندارد و اينكه اگر آن حضرت توان مقابله با معاويه را نداشت، چرا چون برادرش امام حسين (ع) كه در مقابل يزيد آن حماسه عظيم را آفريد و به فوز شهادت نائل آمد مبارزه را به شكل قهرآميز و از سر شهادتطلبی پي نگرفت و نيز … مقالهی حاضر درصدد پاسخ به اين سؤالات است.
چرا امام حسن علیه السلام صلح نمود و امام حسین علیه السلام قیام کرد؟

این مقاله بر آن است تا پاسخی دقیق و شفاف باشد بر این سوال که: چرا امام حسن علیه السلام صلح نمود و امام حسین علیه السلام قیام کرد؟
نقد و بررسی طيفهای سياسی و اجتماعی از صلح امام حسن علیه السلام تا زمامداری يزيد

آنچه در این مقاله آمده است، خلاصهای است از تاریخ دوران پرالتهاب زمان امام حسن (ع) تا زمامداری یزید. حساسیت شرایط سیاسی و اجتماعی زمان امام حسن (ع) و وجود اختلاف در امت اسلامی و ضعف و سستی که بر جامعه عارض شده بود، موجب گردید تا آن امام تحت شرایط خاص، به صلحی ناخواسته تن در دهد؛ امام حسن (ع) در سایه این صلح میخواست جامعه اسلامی را از اضمحلال قطعی نجات دهد و اندک بقایای یاران وفادار و راستین به سنت نبوی را، حفظ نماید، لکن در مقابل، معاویه که به اهداف خود رسیده بود در سایه این صلح و بعدها عمل نکردن به مفاد آن و توسل به انواع شیوههای غیر مشروع، شرایط ناگواری را برای شیعیان رقم زد. در این دوران وضعیت خاصی بر جامعه حاکم بود و گروههای مختلفی اعم از: عافیت طلبان، منافقین، خوارج و گروههای فکری و فلسفی منحرف، به همراه دور شدن خلفا از نظام الهی و گرایش به افکار مادی و اشاعهی تجمل و کسب قدرتهای مادی و پیروی از شهوات نفسانی، چهرهی بارز جامعهی اسلامی را پوشش میدادند و در مقابل، شیعیان نیز علیرغم تحمل مضیقههای فراوان، فعالیتهای متنوعی را در جایجای سرزمینهای اسلامی پوشش میدادند. مجموعهی این عوامل شرایطی را رقم زد که معاویه در پایان حکومت خویش فرزندش یزید را که فردی بیکفایت بود بهعنوان جانشین خود به جامعهی اسلامی تحمیل کرد که واکنشهای مختلفی را به دنبال داشت. ازجملهی این واکنشها، قیام حسین (ع) بود که جهان اسلام را دگرگون و شیعه را دچار تحولات و پیشرفتهای اساسی نمود که این مقاله بهصورت مختصر به آن میپردازد. روش در نظر گرفتهشده در این مقاله، بررسی مطالب بهصورت تحقیق کتابخانهای و تحلیل و توصیف دادههای تاریخی بوده است، همچنین سعی شده تا با استفاده از منابع معتبر و تحقیقات جدید، تصویری گویا از دورهی موردنظر ارائه شود.
مصالحه امام حسن بر اساس شرح نهجالبلاغه ابن ابيالحديد

حیات سیاسی امام حسن(ع)، بهویژه مصالحه آن حضرت با معاویه که بر اساس اندیشه اعتقادی شیعه از مشروعیت سیاسی بیبهره بود، از دیرباز مایه گفتوگوهای بسیاری چه از جهت چرایی شکلگیری و چه از حیث چگونگی آن بوده است. در این نوشتار، این مقوله بر اساس دیدگاه ابنابیالحدید در کتاب شرح نهجالبلاغه، پی گرفته و نشان داده شده که از منظر او، بهعنوان نویسندهای با گرایشات سنی معتزلی، جریان مصالحه آن حضرت، تابع چه عوامل و زمینههایی پدید آمده و درنهایت به چه فرجامی انجامیده است؟ او هرچند بهصورت حاشیهای وارد این مبحث شده است؛ اما بر اساس چند منبع کهن تصویر نسبتاً مناسبی از آن ارائه کرده و نشان داده است که امام با توجه به شرایط پیشینی و قضایای روی داده یا پیش رو، با بهرهگیری از تجربه و درایت، بهترین راه ممکن و معقول را برگزیده است، هرچند معاویه برخلاف مفاد پیماننامه و آنچه عهد کرده بود عمل نمود.
مبانی قرآنی صلح امام حسن علیه السلام

نویسنده در این مقاله سعی دارد که مبانی قرآنی صلح امام حسن مجتبی علیه السلام را مورد بررسی قرار دهد.
صلح، مناسبترين راهبرد امام مجتبي براي حفظ و ماندگاري دين

آنچه که از سیرهی معصومین (ع)، عموماً بهویژه از سیرهی امام مجتبی (ع) برمیآید، این است که مبنای آنان در جنگ و صلح چیزی جز حفظ دین و کیان مسلمین نبوده است. درواقع آنچه معیار و مبنا برای موضعگیری معصومین (ع) بوده، حفظ و اعتلای دین خدا، استقرار امنیت، جلوگیری از تعدی و تجاوز به جان، مال و عرض انسانهاست. با توجه به این مسأله که وقتی به واکاوی صلح امام مجتبی (ع) میپردازیم؛ بهخوبی به این حقیقت پی میبریم که آنچه سبب اتخاذ چنین راهبردی از جانب آن حضرت شده است، همان چیزی است که سبب گزینش راهبرد جهاد و شهادت بهوسیلهی برادر گرانقدرش، سالار شهیدان حسین بن علی (ع) است و آن بقاء و استمرار دین خداست. درواقع صلح به این معنا تن دادن به هر چه دشمن اراده کرده است نیست، بلکه نوعی استراتژی برای حفظ آرمانها و ارزشهای موردعلاقه و پذیرش صلحکننده است. این نوشتار درصدد تبیین این حقیقت برآمده است.
صلح عزتآفرین از زبان امام حسن علیه السلام

نوشتار پیش رو سعی دارد افتخارات و عزت آفرینی هایی که با صلح امام حسن مجتبی علیه السلام به مؤمنین و امت اسلام ناب افزوده شد را مورد بررسی قرار دهد.
صلح امام حسن علیه السلام (6)

این نوشتار به خواست خداوند متعال بر آن است تا واکاوی عمیق تری نسبت به شرح چرایی و چگونگی صلح امام حسن مجتبی علیه السلام داشته باشد.
صلح امام حسن علیه السلام (5)

این نوشتار به خواست خداوند متعال بر آن است تا واکاوی عمیق تری نسبت به شرح چرایی و چگونگی صلح امام حسن مجتبی علیه السلام داشته باشد.
صلح امام حسن علیه السلام (4)

این نوشتار به خواست خداوند متعال بر آن است تا واکاوی عمیق تری نسبت به شرح چرایی و چگونگی صلح امام حسن مجتبی علیه السلام داشته باشد.
صلح امام حسن علیه السلام (3)

این نوشتار به خواست خداوند متعال بر آن است تا واکاوی عمیق تری نسبت به شرح چرایی و چگونگی صلح امام حسن مجتبی علیه السلام داشته باشد.
صلح امام حسن علیه السلام (2)

این نوشتار به خواست خداوند متعال بر آن است تا واکاوی عمیق تری نسبت به شرح چرایی و چگونگی صلح امام حسن مجتبی علیه السلام داشته باشد.
صلح امام حسن علیه السلام (1)

این نوشتار به خواست خداوند متعال بر آن است تا واکاوی عمیق تری نسبت به شرح چرایی و چگونگی صلح امام حسن مجتبی علیه السلام داشته باشد.
تحليلي بر صلح امام حسن علیه السلام

مقاله حاضر، تحلیلی است از ماجرای صلح امام حسن (ع) با معاویه، در آغاز این مقاله، چشمانداز کلی پیمان صلح و مواد پنجگانه آن بیان گردیده و آنگاه به تحلیل آن در دو مرحله: 1. اسباب و عوامل صلح 2. اهداف و نتایج صلح پرداخته شده است. در قسمت اول، عوامل داخلی نظیر تعداد سپاهان، عناصر متضاد و ناهماهنگ، عافیتطلبی و نیز برخی از عوامل خارجی موردبررسی و تحلیل قرار گرفته است و در قسمت دوم، افشای چهره کفرآمیز معاویه و باند اموی بهعنوان یکی از اهداف امام تبیین گردیده است. در این قسمت ضمن بیان قرائنی، نشان داده شده که سیاست مدبرانه امام در پذیرش صلح، برترین تصمیمی بوده است که امام بهواسطه آن، مقدمات زوال دشمن را فراهم نموده است.