راهبرد تکفیری و ضد وحدت عربستان سعودی در عرصه آموزش و رسانه

برای حضور مؤثر در جهان اسلام، لازم است در کنار مطالعات بنیادین، پژوهش هایی به رصد خاستگاه ها، فعالیت ها، دسته بندی ها و سیر تحول موافقان تکفیر مسلمانان، خصوصاً شیعیان، اختصاص یابد. رصد منظم آن می تواند هشدارهایی به موقع به مسئولان نظام و علاقه مندان به وحدت اسلامی بدهد. به روزبودن حوزه اطلاعات و عملیات، نشانه مهمی از توانمندی کشور در عرصه روابط بین الملل است. بر این اساس، با بررسی موردی راهبرد عربستان سعودی در حوزه آموزش (از حدود 1970م.) و در حوزه رسانه های جدید اینترنتی (دهه 2000م.) مشخص می شود که بالغ بر دوسوم مهم ترین فعالان ضد شیعه در جهان اسلام یا ملیت سعودی دارند یا آنکه بی واسطه یا باواسطه، عقاید خود را از شیوخ سلفی سعودی گرفته اند. این بسامد را نمی توان اتفاق دانست، بلکه برنامه ای هدفمند برای ایجاد تغییرات دلخواه عربستان در جهان اسلام است که در سیاست های آموزشی آن کشور و در ضمن رصد جابه جایی بی سابقه جمعیتی استاد – دانشجو در عربستان سعودی مشهود است.

بررسی و نقد دیدگاه سلفیان در خصوص مجاز

از مهم ترین مبانی سلفیه، اعتقاد به فقدان مجاز در لغت و در قرآن است. آنها برای اثبات مدعای خود به ادله ای استناد می کنند و معتقدند تمامی الفاظ، چه در قرآن و چه در لغت، همه حمل بر معنای ظاهری خود می شود و سلف امت نیز همین کار را انجام می دادند و ما سراغ نداریم که سلف حتی از لفظ «مجاز» در گفتار و نوشتار خود استفاده کرده باشند. اما با بررسی آیات قرآن و ادله عقلی و لغوی به دست می آید که اعتقاد به نفی مجاز در لغت و قرآن اعتقاد باطلی است. زیرا ادلهٔ اثبات مجاز به گونه ای است که حتی سلفیه نیز نمی توانند منکر آن شوند. به همین دلیل، ایشان برای توجیه نظریه خود راه حل هایی را به کار بسته اند. ابن تیمیه قائل به «مشترک معنوی» شده، محمدامین شنقیطی قائل به «اسلوب» در زبان عربی شده و دیگران نیز قائل به «توسعه در لغت عرب» شده اند. البته این راه حل ها در عمل با اعتقاد به وجود مجاز در قرآن یکی است. به همین دلیل، محققان معاصر سلفیه به این نتیجه رسیده اند که دعوای بین منکران مجاز و قائلان به مجاز، نزاعی لفظی بیش نیست.

ردی بر کتاب متی یشرق نورک ایها المنتظر

این مقاله نقدی است مستند بر کتاب متی یشرق نورک ایها المنتظر، اثر عثمان خمیس، که حاوی شبهاتی چند درباره امام مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) است. وی در کتاب خود کوشیده است اعتقاد به امام مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) را که اصلی مشترک بین دو مکتب اهل سنت و شیعه محسوب می شود نقطه اختلاف تلقی کند. لذا واقعیاتی را که در منابع اهل سنت وجود دارد نادیده می گیرد و آنها را به روایات شیعه نسبت می دهد. ما به برخی از نمونه های آن در این مقاله اشاره می کنیم. همچنین، می کوشیم با ذکر نمونه ها نگاهی به برخی شیوه های ناصواب عثمان خمیس در کتابش داشته باشیم، از جمله: تحریف حقایق، مطرح کردن مفاد اخبار ضعیف به عنوان معتقد شیعه، سرپوش گذاشتن بر اشکالات روایات اهل سنت.

بررسی و نقد منهج قفاری در کتاب اصول مذهب الشیعة

از آثاری که در سال های اخیر بر ضد شیعه به نگارش در آمده و تبلیغات زیادی برای آن شده کتاب اصول مذهب الشیعة الامامیة الاثنی عشریة، نوشته دکتر ناصر عبدالله بن علی قفاری است. او در این کتاب اصول عقاید شیعه را بررسی می کند و طبق آنچه خود مدّعی است عقاید شیعه را با رجوع به کتب شیعه بررسی و نقد می کند. در این نوشته به روش های نادرستی که در رد عقاید شیعه استفاده شده، می پردازیم و نقدی کلی بر روش کتاب او خواهیم داشت. از جمله این نقدها می توان به تحریف و تقطیع و افتراء، استفاده از احادیث ضعیف، و اعتماد به منابع مخالفان شیعه اشاره کرد.

نقد دیدگاه وهابیت درباره عبادت، با نظر به آیه «وَرَفَعَ أَبَوَیهِ عَلَی الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا …»

یکی از اقسام توحید، توحید عبادی است. به این معنا که هیچ کس جز خداوند متعال سزاوار عبادت نیست. وهابیت با توجه نکردن به مقومات لازم در معنا و حقیقت عبادت، معنای لغوی عبادت را به عنوان معنای اصطلاحی عبادت مطرح کرده اند و در نهایت ملاک عبادت را تذلل توأم با حب می دانند. مدلول آیه شریفه «وَرَفَعَ أَبَوَیهِ عَلَی الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا…» آن است که حضرت یعقوب (علیه السلام) و برادران حضرت یوسف (علیه السلام) بر حضرت یوسف (علیه السلام) سجده کردند. با توجه به ظهور این آیه و نقد توجیهاتی که درباره آن شده (مانند اینکه سجده حضرت یعقوب (علیه السلام) سجده معهوده نبوده، یا سجده معهوده بوده ولی عبادی نبوده، یا اینکه سجده بر غیرخداوند در شرایع گذشته جایز بوده است) اثبات می شود که سجده حضرت یعقوب (علیه السلام) و برادران حضرت یوسف (علیه السلام) دارای معیار عبادت از نظر وهابیت است. پس، طبق تعریف وهابیت از عبادت، باید حضرت یعقوب (علیه السلام) دچار شرک در عبادت شده باشد. از آنجا که وقوع در محذور مشرک بودن حضرت یعقوب (علیه السلام) نتیجه ملاکی است که وهابیت برای عبادت بیان کرده اند به برهان خُلف اثبات می شود که معیار و ملاک وهابیت در عبادت نادرست است.

بررسی و نقد دلیل وهابیت بر انقطاع عمل بعد از موت

موت در نگاه وهابیت به عنوان پایان عمل ذکر شده است. لذا درخواست هر گونه عمل، اعم از دعاکردن یا اجابت حوائج از میت منتفی دانسته شده، حتی اگر میت، برترین مخلوقات عالم، پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله) باشد. آنان برای مستندکردن مدعای خود ادله ای آورده اند که از جمله پرتکرارترین آنها، روایت نبوی مبنی بر انقطاع عمل بعد از موت است. اما این تفسیر از روایت، که بیانگر قطع هر گونه عمل بعد از موت است با ادله پذیرفته شده نزد وهابیت، از قبیل روایات صلاة انبیا در قبور، روایات رد سلام و صلاة، و روایات عرض اعمال نقض می شود. حل روایت به این است که آنچه بعد از موت از انسان قطع می شود اجر بر عمل است نه اینکه بعد از موت هیچ عملی از شخص صادر نمی شود؛ چراکه میت بعد از موت نیز حی است و حی به اقتضای حیات، قطعاً عمل نیز خواهد داشت، اما بر این اعمال اجری نخواهد بود.

یک بام و دو هوای وهابیت

نوشتار حاضر با هدف ارائه تصویری مشخص از تفکر پیروان سلفیه نسبت به قیام بر ضد حاکمان، حاصل ارائه مقالة نگارنده در همایش «اسلام و سکولاریسم» است که توسط کانون اندیشه جوان در آذرماه ۱۳۹۰ در دانشگاه تهران برگزار گردید. در این نوشتار ابتدا تعریفی از مفهوم سلفیه و دوره‌های تاریخی آن ارائه شده است سپس ریشه‌های اعتقادی و سیاسی رفتار علمای سلفی در قبال قیام‌های مردمی در کشورهای عرب در سال ۱۴۳۲ق بررسی گردیده است.

نقد و بررسی تطبیقی نظر امامیه و سلفیه در موضوع امامت

بررسی ادله قرآنی امامت حضرت علی(ع) و رد خلافت ابی بکر و عمر و طرح دیدگاههای امامیه و سلفیه در این باره می‌باشد. در این رساله سعی شده با استفاده از آیات قرآن ادله خلافت عمر و ابی بکر که توسط سلفیه ارایه شده است مورد نقد قرار گرفته و امامت و خلافت بلافصل حضرت علی(ع) توسط علمای امامیه اثبات گردد. در ابتدای رساله تعریفی از امامت از منظر امامیه و سلفیه ارایه شده آنگاه در اینکه این آیات امامت از اصول دین است یا فروع دین و ضرورت امامت امری عقلی است یا نقلی مباحثی ارایه شده است. در ادامه تفاوت مقوله امامت (امامیه) و خلافت (سلفیه) بیان گردیده و دلایل هر یک از آنها در اثبات امامت و خلافت و انتخابی و انتصابی بودن امام نقل و نقد می‌گردد. تمسک امامیه به آیه ولایت در اثبات ولایت حضرت علی(ع) و تمسک سلفیه به آیه غار در اثبات خلافت ابی بکر از دیگر مباحث ارایه شده می‌باشد.

مقدمه ای بر بنياد گرايي و سلفيه

بنيادگرايي به عنوان اصطلاحي غربي از سوي پژوهشگران به وام گرفته شد تا بر طيفي وسيع از جريان‌هاي احياگر، سلفگرا و اسلام‌گرا اطلاق شود كه در عين تنوع و تفاوت‌هايي، با نوعي عطف نظر به قرآن و بنيادهاي عملي و عقيدتي صدر اسلام، و با تهذيب آن از زنگارها، با مقاصد سياسي به تجديد حيات اسلام روي آورده‌اند. در این مقاله توضیحاتی راجع به بنیادگرایی و سلفیه و همچنین سیر تاریخی آن در تاریخ معاصر بیان می گردد.

مفهوم شناسی سلف، سلفی گری و سلفی

«سلف» در لغت به معنی «پیشین» است با توجه به این تعریف، سلف معنایی نسبی دارد؛ به این صورت که هر زمانی، سلف زمان آینده ی خود است و در مقابل آن، «خَلَف» قرار دارد؛ مفهوم سلف، در اصطلاح اهل سنت و شیعه متفاوت است. این نوشتار به بررسی موضوع سلف و سلفی گری پرداخته است.

معرفی کتاب الظاهرة السلفية: التعددية التنظيمية والسياسات

الظاهرة السلفية: التعددية التنظيمية والسياسات یکی از جدیدترین کتابها در شناخت سلفیه تقلیدی در کشورهای اسلامی است. این کتاب توسط چهارده نفر از پژوهشگران تهیه شده و نقطه شروع و گسترش سلفیه وهابیه را مورد بررسی قرار می دهد. کتاب در سال 2014م توسط شبکه الجزیره منتشر شده است.

مبانی فکری سلفیه

سلفیه عنوان جریانی از اصحاب حدیث اهل سنت با گرایش های گوناگون است که عقل را در فهم الهیات شایسته ندانسته، بر نقل تاکید فراوان دارد.این جریان فکری معتقد است که فهم سلف سه قرن اول هجری از همه فهم ها – متکلمان ، فلاسفه، عرفا و دیگر مذاهب – بهترو خالص تر و به حق و حقیقت نزدیک تر است و دیگر فهم ها – بالاخص عقل گرایان و شهودیان – از خلوص خالی است.سلفیه اصطلاحی است که اگر چه در یکصد سال اخیر رواج یافته و بیشتر به کار می رود، اما ریشه در تفکر حدیث گرایان ظاهر گرا دارد و آرای جدید ابن تیمیه، ابن قیم ، ابن الوزیر را به عنوان تفکر سلف مطرح می سازد. مبانی فکری را می توان در چهار بخش هستی شناسی، معرفت شناسی، معنا شناسی و روش شناسی تقسیم کرد، ولی باید متذکر شد که در تفکر سلفیان این چهار بخش آنچنان به هم تنیده که تفکیک آنها کمی مشکل و گاه با تداخل همراه است. در هستی شناسی، سلفیان تقسیم هستی به محسوس و غیر را نمی پذیرند و معتقدند تمام هستی محسوس است، اما تقسیم هستی به غیب و شهود به علت وجود این الفاظ در قرآن را می پذیرند. در مبانی معرفت شناسی، از منابع شناخت ، فقط نقل را قبول دارند و برای عقل در موضوعات ماورای طبیعت نقشی قائل نیستند. روش سلفیه توجه تام به فهم سلف و ظاهر گرایی است و در معنا شناسی تاویل و مجاز را در متون مقدس منکرند. پذیرش این مبانی فکری ، موجب پذیرش خدایی انسانوار و فهمی تشبیهی – تجسیمی در باب ذات و اسماء و صفات خداوند شده و پیروان این اندیشه را چنان جزم گرا کرده که تنها خود را حق دانسته و دیگران را باطل محض؛ اما دلایل آنان درباب خلوص فهم آنها ،به شدت مورد نقد دیگر جریان های فکری اسلامی قرار گرفته است. این پایان نامه به تبیین و نقد این مبانی می پردازد.

مبانی عام سلفی گری

نویسنده در این جا به چهار حوزه ی معرفتی سلفی گری، یعنی «روش شناسی»، «معرفت شناسی»، «معناشناسی»، «هستی شناسی»، سلفی گری، و به بررسی و اجمال ارزیابی آن پرداخته و همه ی این حوزه ها، در حقیقت با یکدیگر ارتباط دارند و می توان بر پایه ی نگرش یک مکتب در چهارچوب این حوزه ها، مهندسی نظام فکری آن مکتب را مشخص کرد.