میقات عاشقان

اگر به این فضیلتهای نماز شب [که در آیات و روایات آمده] ایمان داشته باشی، قطعاً آن را فرو نگذارده و تباهش نمیکنی! زیرا آدمی، عاشق خیر و خوبی است. آیا سخن خداوند را در حدیث قدسی [در وصف محبّانش] نشنیدهای که: «… و به غروب خورشید اشتیاق دارند، چنانکه پرندگان هنگام غروب، به لانههایشان […]
فضایل نماز شب

از جمله نافلههای تأکیده شده، نماز شب است. و تو چه میدانی نماز شب چیست؟! آن، نوری است در تاریکی، و انسی است در وحشت، و خلوتی است از شلوغی و کثرت. و از حضرت صادق (ع) روایت است که: «آن [نماز شب] خشنود کنندهی پروردگار است، و محبّت ملائکه، و سنّت پیامبران، و نور […]
حقیقت «تکبیر» و آثارش

«تکبیر» دارای صورتی است در زبان، که همان سخن تو است که میگوئی: الله اکبر «خدا بزرگتر است». و دارای حقیقتی است در قلب و در عملت، و آن این است که: خداوند جلَّ جلاله در نفست بزرگتر از هر بزرگی باشد، و بزرگتر از اینکه وصف شود. و علامت آن این است که: دلت […]
لوازم صلوات

کسی که صلواتگوی رسول خدا (ص) است و به ایشان درود میفرستد، بیتردید مراقب است که عملش بر ضدّ آن نباشد. … و هنگامی که به ایشان و خاندانش صلوات فرستادی و به زبان سلام گفتی، مراقب باش که با عملت ایشان را نیازاری که گفتار زبانت، با عمل زبانی یا عمل دیگر جوارحت مخالف […]
لزوم اهتمام هر چه بیشتر به امر نماز

[پس از ذکر روایتی در مورد نماز میفرماید:] این روایات برای اطمینان خردمند به اینکه: تشریع نماز برای امری بزرگ است، کافی است. و آن، عبارت است از: حقیقت معراج مؤمن و برابر با احوال روز قیامت… و بنده چون این را فهمید، باید که امر نماز را تا نهایت کوشش، بزرگ بدارد؛ و برای […]
فضیلت طول قنوت

هر کس قنوتش را طول داد و دعا خواندن در آن را به خوبی انجام داد، بهرهی همهی سعادتها را برده است! زیرا دعا از وسیعترین درهای رحمت است. و آن، راه مستقلّی است به سوی جمیع خوشبختیها و سعادتها، در مقابل همهی راههای خیر دیگر. منبع: کتاب به سوی دوست، ص 156
سجده: بالاترین درجات خضوع و خاکساری

سجده به جهت اینکه مظهر و صورت مقام فناء –که بالاترین درجات خضوع و شکستگی است- میباشد، به همین جهت مناسب است که در آن، گرامیترین اعضاء بر پستترین چیزها گذاشته شود. و واجب است که در تسبیحش خداوند را به نام اعلی یاد کند. وقتی بنده این را انجام داد، دلش هراسان شده، و […]
نزدیکترین حال بنده به خداوند

«سجده» از برترین اعمال بدنی، و مهمترین آنها از جهت جلب و کسب نور است؛ چنانکه از حضرت صادق (ع) روایت شده که: «نور را در گریه و سجده یافتم.» و نیز روایت شده است که: «سجده، نزدیکترین حالات بنده به خدا است؛ خصوصاً هنگامی که گرسنه و گریان باشد.» و فضایل بسیاری برای آن […]
حقیقت رکوع

حقیقت و جان رکوع، این است که: دل بنده بر صفت توکّل، و عملش عمل متوکّلان باشد؛ و مدّبر بلکه فاعل مستقلّی جز خداوند نبیند، و از قدرت و توانایی [خویش] بیزاری جوید؛ و کسبش و به دنبال اسباب رفتنش، به جهت فرمان خدا باشد. چنین کسی که ممکن نیست که در کسبش حریص باشد […]
معانی کلمهی «صراط»

کلمهی «صراط»… برای حقیقتی قرار داده شده که عبور کردن از آن [آدمی] را به مقصود میرساند. این روح کلمهی صراط است؛ و برایش قالبهائی است. یکی، راههائی است که در بیابانها و سرزمینها برای رفتن از جائی به جای دیگر آماده شدهاند. و همینطور راههای مقاصد دیگر. و از جملهی این معانی و مصادیق […]
ظهور سلطنت مالکیّت خداوند در قیامت

… در امروز –یعنی هستی دنیائی- از آن روز که منزل فریب است، گاهی غیر از خدای متعال از بندگانش، مالک پنداشته میشوند، امّا روز قیامت، روز ندای: «لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ» [غافر/ 16] است؛ و در این سلطنت خداوند نمایان میشود، و سلطنت بندگان و پادشاهیشان از اساس، نابود میشود؛ و توحید […]
مالکیّت حقیقی خداوند

«مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ»… مالکیّت خدای تعالی، نه چون مالکیّت زمینداران بر زمینهایشان است؛ و نه چون مالکیّت پادشاهان بر ممالکشان؛ و نه چون مالکیّت نفسها بر اعضای بدن؛ و نه چون مالکیّتشان بر قوا و صورتهای علمیّه است؛ بلکه مالکیّت و سلطهی خداوند، بزرگتر و والاتر از این همهی اینهاست؛ و جز اینکه مالکیّت نفس […]
ربوبیّت گستردهی ربّ العالمین

«ربّ العالمین» یعنی رسانندهی همه چیز از عقل اوّل تا جمادات –با همهی اجزاء و جزئیّات و افرادش، و از همه جهت –به کمالی که حکمش به آن فرمان داده، و [صفات و] اسماء گرامیاش برای تدبیر امور و تغذیهی و رشد و حفظ و نگهداریاش و همهی لوازمش، اقتضا کرده است… ربوبیّت خدای متعال […]
تشکّر از مَظهرَ، عین تشکّر از مُظهِر

آنچه دربارهی ترجیح تشکّر و سپاسگزاری از مردم منعم و احسانکننده آمده، به جهت واسطه و مظهر بودن آنها برای نعمت آن منعم متعال است. پس با منحصر بودن حقیقت مدح و سپاس به خداوند، منافات ندارد. … وجود مَظهر و صورت، منسوب به کسی است که در آن، ظهور یافته و شکل گرفته است. […]