مراتب لذّات و آلام

لذّت یعنی ادراک و وصول به اموری که در آن، کمال نفس است (کمال حقیقی یا کمال وهمی و خیالی) مانند وصول انسان به غذای خوش و صوت و صورت زیبا و ریاست و سلطنت و آمال و تخیّلات خوش. و الَم [رنج و درد] یا عدم لذّت است و معنی آن، مقابل لذّت [است] […]

بدیهی‌ترین موجود

أَ فِي اللَّهِ شَكٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ. خدا که هستی مطلق و موجود ابدی و وجود بدیهی کلّ است، در آن شک توان کرد؟! هرگز نتوان کرد! و [عقل] اقرار به هر موجودی کند، به حقیقت اقرار به خداست؛ زیرا هستیِ کلّ و احاطه‌ی به کلّ و محقِّق کلّ است؛ منتهای امر از بس […]

شرافت یقین

باید دانست که در عالم چیزی کمتر از یقین خلق نشده: مَا خَلَقَ اللَّهُ شَیْئاً أَقَلُّ مِنَ الْيَقِينِ (کلام [امام] صادق (ع)) یقین یعنی علمی که اصلاً احتمال خلافش ندهیم و مطابق واقع هم باشد. مقابل آن، ظن [گمان] است یعنی علمی که احتمال خلاف آن بدهیم. و این خود پیداست که در عالَم انسانی […]

نفوس قُدسی

خوشا بر آن نفوس قُدسی که قدم از این جهان مادّه‌ی محدود فراتر نهاده و با مجرّدات نامتناهیِ عالم قدس درپیوسته‌اند؛ رزقَنا الله تعالی! منبع: کتاب پندهای آسمانی، ص 72

خلقت موجودات

 [خدای متعال] چیزی را از عدم به وجود آرد، به حقیقت، اثری از آثار خود را به ظهور آورده… ایجاد واجب [تعالی] گر چه منزّه از تشبیه است، مانند ایجاد نفس، صوَر ذهنیّه راست که وجود و بقای آن صوَر به توجّه نفس ناطقه است؛ و اگر لحظه‌ای متوجّه او نباشد، فوراً معدوم می‌شود: به […]

کتاب آفرینش

هر انسان باهوش در کتاب آفرینش خدا -که نقش زیبای عالَم هستی است- به نظر عبرت و تفکّر بنگرد، یقین کند که این کتاب را کاتبی است و این نقوش را نقّاشی است عالِم و بصیر که از روی کمال علم و حکمت، هر چه را در مرتبه‌ی خود آفریده و حقایق متباینه را چون […]

موجود به حقّ

حقیقت هستی، منحصر به ذات حقّ است و ممکنات به خود، ابداً معدوماتند؛ چنانچه صاحب روح قدسی: نصیر الدّین محقّق طوسی بدین معنی اشاره فرموده: موجود به حق واحد اوّل باشد                    جز او همه موهوم و معطّل باشد هر نقش که غیر اوست اندر نظرت                        نقش دومین چشم احول باشد منبع: کتاب پندهای […]

جلوه‌ی توحید

انسان عارف و کامل که روزِ حقیقت او از شبِ دیجور طبیعتْ بیرون آمده، و به کمال انسانیّتْ قیامتِ وی قیام کرده، همه گاه بشنود: لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ [«امروز پادشاهی و سلطنت از کیست؟»] و همه دم جواب دهد: لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ [«از آنِ خداوند واحد قهّار»] منبع: کتاب پندهای آسمانی، ص 70

بقای ابدی

گفته‌اند: «حکمت، تشبّه وَصفی به اِله عالَم است» یعنی به واسطه‌ی این عل، روح انسان، متّصف به صفات الله شود و متخلّق به اخلاق الهی گردد. و این اتّصاف و تخلّق، روح را از حیات فانی بشریّت، بمیراند و به نشئه‌ی باقیِ ابدیّت، حیات بخشد پس به زبان حالِ روحی همی سراید: نیست از خود […]

از خود بطلب هر آنچه خواهی

انسان به واسطه‌ی تحصیل حکمت، جهانی گردد مانند جهان آفرینش. زیرا حقایق عالم وجود، همه در نفس ناطقه‌ی او نقش روحانی بندد؛ آنگاه به ذات خود از هر چه در عالم است مستغنی گردد. و در مقام او همی گفته‌اند: ای نسخه‌ی نامه‌ی الهی وی آینه‌ی جمال شاهی بیرون ز تو نیست هر چه هستی […]