در تفسیر تسنیم در ذیل آیه ۱۶۵ بقره آمده: «رؤیت گاه متعدی به یک مفعول است؛ مانند: ﴿ورَاَوُا العَذابَ) و گاه متعدی به دو مفعول؛ مانند: ﴿ورَاَیتَ النّاسَ یَدخُلونَ فی دینِ اللّهِ اَفواجا) در آیه مورد بحث نیز ﴿اَنَّ القُوَّهَ لِلّهِ جَمیعا﴾ جایگزین دو مفعول ﴿یری﴾ است» (ج ۸، ص ۲۶۹). بنده متعدّی بودن به دو مفعول را متوجّه نمی‏شوم؛ زیرا به نظر می‏رسد در آیه سوره نصر، یک مفعول باشد: “و رأیت النّاس یدخلون فی دین الله افواجاً”، یعنی تمام این جمله مفعول قرار گرفته؟ در آیه سوره بقره نیز باز به نظر می‏رسد: أنّ القوّه لله جمیعاً” یک مفعول باشد برای تری. وجهِ دو مفعولی بودن چیست؟

پاسخ اجمالی

افعال در زبان عربی یا لازم اند که احتیاج به مفعول ندارند، و یا متعدی اند که جهت تکمیل معنا، احتیاج به مفعول دارند. در افعال متعدی، برخی از آنها به دو مفعول، و برخی دیگر برای تکمیل معنای خود به سه مفعول، نیاز دارند. گفتنی است همان گونه که یک کلمه به تنهایی می تواند مفعول باشد، جمله هم می تواند مفعول واقع شود، پس اگر در آیه ای؛ مانند آیه دوم سوره نصر، یک جمله کامل به عنوان مفعول معرفی شود، از لحاظ ادبی دچار مشکل نخواهیم شد.

پاسخ تفصیلی

همان طور که می دانید، افعال در زبان عربی یا لازم اند  که احتیاج به مفعول ندارند، و یا متعدی اند که جهت تکمیل معنا، احتیاج به مفعول دارند. در میان افعالی که متعدی اند و مفعول می گیرند، اکثر افعال به یک مفعول بسنده کرده و معنای آنها با همان یک مفعول کامل می شود، اما برخی از افعال به دو مفعول، و برخی دیگر به سه مفعول برای تکمیل معنای خود نیاز دارند.

از جمله افعال دو مفعولی می توان به افعال قلوب مانند: ” حسب، خال، زعم، ظن، علم، رأی و وجد” اشاره کرد. علت نام گذاری این افعال به افعال قلوب این است که معنای آنها توسط اعضای باطنی و قوای درونی تحقق می یابد،[۱] یعنی فهم آنها با درک و خیال و یا با عقل و فکر سرو کار دارند نه مانند “ضرَب” یا “ذهَب” یا “کسَر” که با حواس و اعضای خارجی سرو کار دارند. چهار فعل اول این دسته از افعال به معنای “گمان کرد و پنداشت” بوده و سه فعل بعدی به معنای “علم پیدا کرد و یقین یافت” است.

در این میان، افعالی سه مفعولی مانند “اعلم”، “خبّر” و … نیز داریم که از بحث ما خارج است.

بنابراین “رأی” در بسیاری از موارد از افعال دو مفعولی است، که البته اگر به معنای دیدن حسی (أبصر) باشد،[۲]تنها یک مفعول می گیرد.[۳]

اکنون به بررسی آیات مورد نظر برمی‌ گردیم:

در آیه دوم سوره نصر که خداوند می فرماید: «وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فىِ دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا» تردیدی نیست که مفعول اول “رأیت”، کلمه “الناس” است، اما اگر “رأیت” را در این آیه به معنای دیدن با چشم بدانیم، جمله “یدخلون فی دین الله افواجا” جمله حالیه است برای “الناس” یعنی می بینی مردم را در حالی که وارد دین خدا می شوند، ولی اگر “رأیت” در این آیه به معنای رؤیت قلبی باشد، این گونه ترجمه خواهد شد: “ای پیامبر (ص) تو مردم را می یابی که گروه گروه به دین اسلام می گروند“.

در این صورت، جمله “یدخلون فی …” مفعول دوم برای فعل “رأیت” است.[۴]

آیات دیگری نیز وجود دارد که فعل “رأی ” در آن دو مفعول گرفته است، از جمله آیات ۶ و ۷ سوره معارج است که می فرماید: “إ ِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً و  وَ نَراهُ قَرِیباً ” که در هر دو آیه؛ “بعیداً” و “قریباً” مفعول دوم فعل هایی از ریشه “رأی ” هستند.[۵]

گفتنی است، همان گونه که یک کلمه به تنهایی می تواند مفعول باشد، جمله هم می تواند مفعول واقع شود،[۶] پس اگر در آیه ای چون آیه دوم سوره نصر، یک جمله کامل به عنوان مفعول معرفی شود، از لحاظ ادبی دچار مشکل نخواهیم شد.

البته قاعده دیگری نیز در ادبیات عرب وجود دارد مبنی بر این که “أن” که از حروف مشبهه بالفعل است، به همراه اسم و خبرش می تواند عبارتی را تشکیل دهد که جایگزین دو مفعول قرار گیرد.

نمونه ای از جریان این قاعده را می توانیم در آیه ۱۶۵ سوره بقره مشاهده کنیم، آن جا که می فرماید: «… وَ لَوْ یَرَى الَّذینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمیعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعَذاب».

فعل “یری” همان طور که بیان شد، این جا باید دو مفعول بگیرد، اما عبارت “أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمیعاً” بر اساس قاعده ای که بیان شد، جانشین و بنابر اصطلاح نحوی، سدّ مسدّ دو مفعول قرار گرفت.[۷]

 

 

منبع:اسلام کوئست


پی نوشت:

[۱]ملکی اصفهانی، محمود، نحو مقدماتی، ص ۵۸، انتشارات دارالعلم، قم، ۱۳۸۶ش.

[۲]همانند آیه ۵۳ سوره کهف،”وَ رَأَى الْمُجْرِمُونَ النَّار“.

[۳]الدقر، عبدالغنی، معجم القواعد العربیه، ص ۲۸۲، دارالقلم، دمشق، ۱۴۲۲ق.

[۴]نک: صافی، محمود بن عبدالرحیم، الجدول فی اعراب القرآن، ج۳۰، ص ۴۱۹، دارالرشید و مو سسه الایمان، دمشق_ بیروت،۱۴۱۸ق؛ کاشانی، ملا فتح الله، زبده التفاسیر، ج۷، ص ۴۵۲، بنیاد معارف اسلامی، قم، ۱۴۲۳ق.

[۵]الجدول فی اعراب القرآن، ج ۲۹، ص ۷۸.

[۶]مانند: این آیه قرآن که می فرماید: أَ رَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ أَ فَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکیلا(آیه ۴۳ سوره فرقان) در این آیه جمله «أنت تکون …» مفعول دوم فعل “رأیت” است. نک: الجدول فی اعراب القرآن، ج ۱۹، ص ۲۴.

[۷]نک: زبده التفاسیر، ج ۱، ص ۲۷۹؛ دعاس_ حمیدان_ قاسم، اعراب القرآن الکریم، ج ۱، ص ۶۹، دارالمنیر، دمشق، ۱۴۲۵ق؛ درویش، محی الدین، اعراب القرآن و بیانه، ج ۱، ص ۲۳۱، دار الارشاد، سوریه، ۱۴۱۵ق؛ عکبری، عبد الله بن حسین، التبیان فی اعراب القرآن ، ج ۱، ص ۴۵، بیت الافکار الدولیه، عمان_ریاض، بی تا.