اشکال اول: عدم وجود این روایت در کتب صحاح

این روایت[۱] در بسیاری از کتاب‌های اهل سنت؛ از جمله: مسند احمد بن حنبل، سنن ابن ماجه قزوینی، سنن ترمذی، مجمع الزوائد هیثمی و… نقل شده است؛ ولی بخاری و مسلم از نقل آن خوددرای کرده‌اند. این خود می‌تواند یکی از دلائل ضعف این روایت باشد؛ چرا که اهل سنت بسیاری از روایاتی را که در فضائل و امامت امام علی علیه السلام نقل شده، به این دلیل که بخاری و مسلم آن را نیاورده‌اند، رد می‌کنند.

اشکال دوم: ضعف سند

اما این روایت علاوه بر اشکال مذکور، از نظر سندی نیز اشکالاتی دارد: هیثمی بعد از نقل حدیث می‌گوید: این روایت را بزاز و طبرانی نقل کرده‌اند که در سلسله سند آن علی بن عابس وجود دارد و او ضعیف است[۲].

و نیز بعد از نقل روایت دیگری در همین زمینه، می‌گوید: بزاز، آن را از عبید الله بن عمر نقل کرده است، در سند آن عبد الرحمن بن ملک بن مغول است و او متروک است[۳].

و نیز ابن جوزی (یکی دیگر از بزرگان اهل سنت) این روایت را در کتاب الموضوعات آورده و آن را جعلی می خواند[۴].

اشکال سوم: ایراد محتوایی

صرف نظر از بحث سندی، حتی اگر این روایت صحیح نیز باشد، نمی‌توان آن را پذیرفت؛ چراکه سازنده و جاعل آن این مطلب را فراموش کرده است که تمامی بهشتیان هنگام ورود به بهشت، جوانی خود را به دست می‌آورند و کسی در سن پیری وارد بهشت نخواهد شد؛ چنانچه امام جواد علیه السلام در مناظره‌ای که با یحیی بن اکثم داشتند، پاسخ دادند که «صدور این کلام از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله محال است، زیرا بهشتیان هنگام بدو ورود به بهشت، جوان هستند». همچنین حضرت امام جواد ادامه دادند که «بنی امیه این روایت را در برابر روایت فضیلت حسنین علیهماالسلام، جعل کرده اند»[۵].

همانطور که امام جواد بدان اشاره کردند، آن روایت مذکور این است که «امام حسن و امام حسین علیهماالسلام، دو آقای جوانان اهل بهشت هستند».

و جالب این است که معمولاً بنی امیه وقتی می‌خواستند روایتی را در فضائل خلفا جعل کنند، تلاش می‌کردند آن را از زبان اهل بیت علیهم السلام نقل کنند. این روایت را نیز از زبان امیر المؤمنین علیه السلام نقل کرده‌اند.

از طرف دیگر، این روایت با بسیاری از روایات که حتی می‌توان در باره آن‌ها ادعای تواتر کرد، در تضاد است؛ زیرا در این روایات پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم می‌فرماید که اهل بهشت همگی وقتی وارد بهشت می‌شوند، در هیأت انسان‌های سی ساله هستند.

چنانچه سیوطی، در درالمنثور[۶]، ترمذی، در سنن ترمذی[۷]، و هیثمی، در مجمع الزوائد[۸] چنین مطلبی را اشاره می کنند.

و هیثمی در مجمع الزوائد می‌نویسد:

با این حال چگونه می‌شود که ابوبکر و عمر، سید شیوخ اهل بهشت باشد، وقتی هیچ پیرمردی در بهشت نیست ؟!

[۱]. «عن علی بن أبی طالب  أن رسول الله قال: أبوبکر وعمر سیدا کهول أهل الجنه و ما خلا النبیین والمرسلین»

.[۲]  «رواه البزار والطبرانی فی الأوسط وفیه على ابن عابس وهو ضعیف» مجمع الزوائد، الهیثمی، ج۹، ص۵۳

[۳] . «[فیه] عبد الرحمن ابن ملک بن مغول، قلت وهو متروک.»

.[۴]  «هذا حدیث موضوع على رسول اللّه صلى‌اللّه‌علیه‌وسلم» الموضوعات، ج۱، ص۳۱۸

[۵] . « وَ هَذَا الْخَبَر محَالٌ أَیْضاً لأَنَّ أَهْلَ الْجَنَّه کلَّهمْ یَکونونَ شبَّاناً وَ لَا یَکون فیهمْ کَهْلٌ وَ هَذَا الْخَبَر وَضَعَه بَنو أمَیَّهَ لمضَادَّه الْخَبَر الَّذی قَالَه رَسول اللَّه (صلی الله علیه وآله وسلم) فی الْحَسَن وَ الْحسَیْن (علیهما السلام) بأَنَّهمَا سَیّدَا شَبَاب أَهْل الْجَنَّه» الاحتجاج، الشیخ الطبرسی، ج ۲، ص ۲۴۶ – ۲۴۷

.[۶]  « وأخرج ابن أبی شیبه وأحمد وابن أبی الدنیا فی صفه الجنه والطبرانی فی الکبیر عن أبی هریره قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم یدخل أهل الجنه الجنه جردا مردا بیضا جعادا مکحلین أبناء ثلاث وثلاثین.» الدر المنثور، جلال الدین السیوطی، ج ۱، ص ۴۸

.[۷] « عن معاذ بن جبل أن النبی صلى الله علیه وسلم قال ” یدخل أهل الجنه الجنه جردا مردا مکحلین أبناء ثلاثین أو ثلاث وثلاثین سنه» سنن الترمذی، ج۴، ص۸۸

.[۸]  «وعن أنس بن مالک قال قال رسول الله صلى الله علیه وسلم یدخل أهل الجنه الجنه جردا مردا مکحلین. رواه الطبرانی فی الأوسط واسناده جید» مجمع الزوائد، الهیثمی، ج ۱۰، ص ۳۹۸ – ۳۹۹