استفاده از لفظ دین گریزی، صحیح نیست؛ زیرا فطرت و سرشت انسان ها، یک فطرت پاک و الهی است. دین یک نیاز است؛ یعنی هرجا که انسانیّت باشد، نیاز به خدا و دین نیز وجود دارد. لجبازی نوجوانان نسبت به دین، ریشه در عوامل محیطی دارد و قطعاً محیط رشد او برای انتقال مفاهیم دینی، نامناسب بوده است. البتّه این محیط، لزوماً خانه و خانواده نیست؛ زیرا بچّه ها در مدرسه و در جمع دوستان، الگوپذیری بیشتری دارند.

فرزندان در نوجوانی، نسبت به کسی که او را قدرت برتر حس کنند، طغیان گری و عصیان گری دارند. گاهی این قدرت در نگاهِ نوجوانان، پدر و مادر یا معلّم هستند و گاهی خدا؛ لذا آنها نسبت به معلّم، والدین یا خدا طغیان می‌کنند.

 

والدین باید در دوران نوجوانی با فرزندشان ارتباط خوب برقرار کنند و بهترین شیوه ارتباط با نوجوان، ارتباطِ دوستی است. امیرالمومنین علی علیه السلاممی‌فرمایند: «الْمَرْءُ عَلَى دِینِ خَلِیلِهِ‏ وَ قَرِینِه‏»[۱]؛ انسان ها بر دین و روش دوست و هم نشین خود هستند. لذا والدین باید بتوانند برای نوجوانان نقش دوست را ایفا کنند.

گاهی اوقات پدر و مادر با انگیزه‌ی نصیحت کردن با کودکانشان دوستی می‌کنند؛ در اینجا آنها باید بدانند که بچّه ها به خوبی متوجّه این موضوع می‌شوند و این دوستی را از آنان نمی‌پذیرند. امیر المؤمنین در گفته ی خود نفرمودند بعد از دوستی نصیحت کنید؛ بلکه ایشان فرمودند انسان ها، بر مرامِ دوست خود هستند. به این معنی که کودکان شبیه دوستان خود می‌شوند؛ لذا اگر والدین با کودکانشان دوستی کنند، رفتار فرزندان شبیه رفتار آنها می‌شود.

 

پدر و مادر باید دین را در قالبِ زیبایی برای بچّه ها توضیح دهند. پیامبر گرامی اسلام در ابتدا از جلوه های رحمت و زیبایی های اسلام گفتند و بعد در کنار آن از خوف و رجا برای مردم صحبت کردند. والدین نیز باید به همین صورت کودکان را به زیبایی های دین جذب کنند و بعد در موارد مورد نیاز، متناسب با سن و روحیات فرزند، به او تلنگر وارد کنند.

همچنین والدین می‌توانند فرزندانشان را با مشاوران مذهبی و کارشناسان دین مرتبط کنند تا آنان در صورت نیاز پاسخگوی سوالات نوجوان باشند.

 


[۱]– الکافی؛ج‏۲ ص ۳۷۵ باب مجالسه أهل المعاصی.