یکی از چیزهایی که خیلی این لحظات آخر ناراحت هستم، این تأسّف، تأسّف تکوینی است، این اختیاری نیست، می‌بیند دارد چه می‌شود.

یکی این‌که ای کاش فجائه سلمی را زنده زنده آتش نمی‌زدم. چند چیز دیگر هم گفت، یکی از آن‌ها این بود «یَا لَیتَنَی لَم اَکشِف بَیتَ فَاطِمَه» ای کاش در خانه‌ی فاطمه را به زور باز نمی‌کردیم. «وَ إن أغلِق عَلى الحَرب‏»  و اگرچه این را برای جنگ با من بسته بودند، ای کاش حرمت او را حفظ می‌کردیم. این‌قدر این حرف سنگین است، طبیعتاً آقایان می‌گویند: دروغ است. امّا این روایت را منابع قرن دو و سه سنّی‌ها و قرن سه و چهار شیعه‌ها نقل کردند. سیّد مرتضی ابو الصّلاح حلبی -این‌ها از شیعه- علّامه‌ی حلّی. طبری، بلاذری در انساب الأشراف. بلاذری ۲۷۹ مرده است، طبری ۳۱۰ مرده است. کسانی دیگر هم قبل از این‌ها نقل کردند.

یک عالم مهمّی سنّی‌ها دارند، در ضدیّت با شیعه هم خیلی عجیب و غریب است. می‌گوید: شیعه‌ها وقتی می‌میرند میمون می‌شوند و این متواتر است، همه هم دیدند. حالا کجا است؟ الآن با این امکانات روز نشان بدهید، کجا است. در کدام روستاها شیعه‌ها می‌میرند میمون می‌شوند. اسم او ضیاء الدّین مقدسی است. می‌گوید شیعه‌ها می‌میرند، به تواتر برای او ثابت شده است که شیعه‌ها میمون می‌شوند. ابن تیمیه که روایت مهمّ غدیر را می‌گوید درست نیست، می‌گوید: تواتر آن برای من ثابت شد، چون ضیاء مقدسی گفت که شیعه‌ها وقتی می‌میرند میمون می‌شوند. این آدم در کتاب احادیث المختاره‌ی خود همین روایت را آورده است می‌گوید: «هَذا حَدیثٌ حَسَن». این آقای ابن تیمیه بیاید تحویل بگیرد.