پیش از پاسخ به سؤال به این نکته باید توجه داشت که قانون یعنی ایجاد حد و مرز. قانون یعنی ایجاد ساز و کار دقیق برای جلوگیری از هرج و مرج و سهل انگاری. یعنی این طرف مرز اشکالی ندارد و آن طرف مرز اشکال دارد. یعنی لبه پرتگاه. اگر کسی از این مرز رد شود خود را در معرض خطر قرار داده است. چه یک قدم از این مرز رد شود و چه ده قدم، مرز را شکسته است و خود را در معرض صدمه قرار می دهد.

قانون مشخص می کند که اتومبیل ها باید در صورت قرمز بودن چراغ، پشت خط عابر پیاده بایستند در غیر این صورت جریمه می شوند و یا با گذر توپ از خط دروازه گل محسوب می شود چه یک سانتی‌متر و چه نیم متر اگر کسی بگوید من روی خط عابر بایستم که مشکلی پیش نمی آید‌!!! و یا به خاطر یک سانتی‌متر که نباید سخت‌گیری کرد!!

بی شک چنین سهل انگاری در این زمینه سهل انگاری های وسیع تری را ایجاد می نماید. لذا قانون بایستی دقیقاً رعایت شود.

 

قانون مرز را مشخص می کند تا معیاری برای سنجش و اندازه‌گیری و تکلیف باشد. مثلاً، سن رشد از نظر قانونی ۱۸ سال مشخص می شود. اگر کسی بخواهید گواهینامه رانندگی بگیرد باید هجده سال تمام داشته باشد. کسی که ۱۷ سال و سیصد و شصت و چهار روز دارد هم نمی تواند گواهی نامه بگیرد. آیا به نظر منطقی است که چنین شخصی بگوید چرا این قدر سخت‌گیری می کنید؟ یک روز که به جایی بر نمی خورد؟

 

به نظر می رسد بیرون گذاشتن چند تار مو نیز از این قاعده مستثنی نیست به گونه ای که بدحجابی و نقض این قانون الهی با بیرون گذاشتن چند تار مو آغاز می‌شود و یا به انگیزه اندکی زیباتر شدن شروع می‌شود؛ ولی به تدریج، نوع آن تغییر پیدا کرده، بر میزان و کمیت آن نیز افزوده می‌شود و تا آن جا پیش می‌رود که انسان تمام انرژی کمال طلبی و جلوه گری خود را می‌خواهد در همین زمینه هزینه کند و هرگز به همان حداقلی که در روزهای اول داشته، اکتفا نمی‌کند و چه بسا بسیاری از کسانی که در ورطه بدحجابی گرفتار شده و حجاب کامل خود را از دست داده اند، ابتدا بیرون گذاشتن چند تار مو را بی اشکال دانسته، سپس روسری را به شال و در نهایت با چهره ای آرایش کرده و مانتوی کوتاه و به شکل غیراسلامی در جامعه حاضر شده اند لذا لازم است با حفظ چند تار موی سر از همان ابتدا راه نفوذ شیطان بسته شود تا زمینه ارتکاب گناهان بزرگ‌تر از بین برود.