یکی از این بی‌انصاف‌هایی که اخیراً پشت سر هم دارد، علیه عقاید دینی شبهه می‌کند می‌گوید: در اسلام نه جنگ قطعی است، همیشگی است، نه صلح. گاهی جنگ می‌کنند و گاهی صلح می‌کنند. نه، اصل بر نابود کردن باطل است. اصل بر جنگ با ظالم است، اگر امیر المؤمنین در دفاع از صدّیقه‌ی طاهره دست به شمشیر نمی‌برد، چون می‌بیند پیروزی امکان ندارد و خطرات بیشتری به اسلام متوجّه می‌شود. اگر امام مجتبی (صلوات الله علیه) آتش بس با معاویه امضا می‌کند، بعد از ناامید شدن از یاری مردم است. نه این‌که روز اوّل بگویند: لشکر داری تا دندان مسلّح، همه هم از تو حمایت می‌کنند، بعد امام بگوید: حالا ببینیم شاید هم صلح کردیم. ابداً چه وقت یک چنین چیزی سراغ دارید؟