پیش یکی از همین فقها آوردند، گفتند: آقا یک چند تا فضیلت علیّ بن ابی‌طالب پیدا کردیم، آن زمان نسخه‌های خطّی بوده است، چاپی نبود، مثلاً با جوهر روی پوست می‌نوشتند. کاغذ را شما بشویید، تمام می‌شود، می‌رود. پوست که تمام نمی‌شود. پوست را که بشویی نوشته‌های روی آن محور می‌شود، می‌شود وقتی خشک شد دوباره روی آن بنویسی. آوردند دست این آقا دادند گفتند: این فضایل علی را ببین از پیغمبر اکرم است، سند‌ها معتبر است، احادیث حسان است. این احادیث معتبر است. به دست این آقا شیخ دادند، ببینند این چه می‌گوید. گفت: آب بیاورید. ظرف را آوردند، دیدند این پوست را داخل آب کرد، با دست شروع به شستن کرد. یعنی آن کسانی هم که دوست داشتند… داماد رسول الله است، خلیفه‌ی مسلمین است، این همه فضیلت در مناقب او داریم، حالا این هم که معتبر است، راستگوها از پیغمبر نقل کردند، از آن خاطره‌های قلابی نیست. برویم این را بگوییم؟ شروع به شستن کرد. برداشت مردم چه بود؟ اگر نقل این حرف‌ها درست بود، این آقا شیخ زاهد این‌ها را پاک نمی‌کرد. نابود نمی‌کرد. در راستای تخریب امیر المؤمنین است. بعضی نتوانستند این مسئله در مورد عبدالله بن مسعود را حل بکنند که یک چنین کاری کرده است.