ذهنِ پرسشگر هر مسلمانى، در جستوجوى فلسفه احکام شرعى است. اهمیّت آگاهى از فلسفه تقلید، نسبت به دیگر احکام، بیشتر است؛ زیرا:

در شریعت اسلام، واجبات و محرماتى وجود دارد که خداى حکیم، آنها را براى سعادت دنیا و آخرت انسان تشریع کرده است؛ واجبات و محرماتى که اگر انسان آنها را اطاعت نکند، نه به سعادتِ مطلوب مىرسد و نه از عذاب سرپیچى از آنها در امان مىماند.

براى شناخت احکام شرعى، آگاهىهاى فراوانى، از جمله: فهم آیات و روایات، شناخت حدیث صحیح از غیر صحیح، کیفیت ترکیب و جمع روایات و آیات و دهها مسئله دیگر لازم است که آموختن آنها، نیازمند سالها تلاش جدى است.

در چنین حالتى، مکلف خود را در برابر سه راه مىبیند:

نخست اینکه راه تحصیل این علم (اجتهاد) را در پیش گیرد؛

دوم اینکه در هر کارى آراى موجود را مطالعه کرده، به گونهاى عمل کند که طبق همه آرا عمل او صحیح باشد (احتیاط کند)؛

سوم اینکه از رأى کسى که این علوم را به طور کامل آموخته و در شناخت احکام شرعى کارشناس است، بهره جوید.

بىشک، اگر او در راه اول به اجتهاد برسد، کارشناس احکام شرعى شده، از دو راه دیگر بىنیاز، خواهد بود؛ امّا تا رسیدن به آن، ناگزیر از دو راه دیگر است.

راه دوم نیازمند اطلاعات کافى از آراى موجود در هر مسئله و روشهاى احتیاط است و در بسیارى از موارد، به دلیل سختى احتیاط، زندگى عادى او را مختل مىکند. ناگزیر گزینه «تقلید» براى توده مردم حتمیت مىیابد. این سه راه اختصاص به برخورد انسان با احکام شرعى ندارد؛ بلکه در هر رشته تخصصى دیگر نیز وجود دارد. به عنوان مثال یک مهندس متخصص را فرض کنید که بیمار مىشود. او براى درمان بیمارى خویش، یا باید خود به تحصیل علم پزشکى بپردازد، یا تمام آراى پزشکان را مطالعه کرده، به گونهاى عمل کند که بعداً پشیمان نشود و یا به پزشک متخصص رجوع کند.

راه نخست او را به درمان سریع نمىرساند. راه دوم نیز بسیار دشوار است و او را از کار تخصصى خود (مهندسى) باز مىدارد. از این رو بىدرنگ از پزشک متخصص کمک مىگیرد و به رأى او عمل مىکند.

وى در عمل به رأى پزشک متخصص، نه تنها خود را از پشیمانى آینده و احیانا سرزنش دوستان نجات مىدهد؛ بلکه در اغلب موارد، درمان نیز مىشود. مکلف نیز در عمل به رأى مجتهد متخصص، نه تنها خود را از پشیمانى آخرت و عذاب الهى نجات مىدهد؛ بلکه به مصالح احکام شرعى نیز دست مىیابد. 

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف: سید مجنبی حسینی/پرسش وپاسخ دانشجویی