داعی الدعاه شیعیان اسماعیلی، مویدالدین شیرازی هم هر چند مخفیانه به قاهره می رود، اما وجود همراهان ناپایدار بساسیری و تغییر پیاپی مواضع آنها بین بساسیری و سلاجقه، و عدم وفاداری کامل آنها به شیعیان اسماعیلیه، به همراه مشکلات ایجادشده برای یازوری، وزیر مستنصر فاطمی، بن مایه قطع ارتباط داعی الدعاه با بساسیری می شود. بساسیری نیز اگر چه اختصاصات خلیفه را به مصر می فرستد و به نام مستنصر خطبه می خواند، اما خلیفه عباسی را به منزله برگ برنده در حدیثه الفرات، نزد همراه اصلی خودش در فتح بغداد، یعنی قریش بن بدران، نگاه می دارد. حرکت بساسیری و اعلام خلافت فاطمیان؛ بیش از آنکه معلول وفاداری به شیعیان اسماعیلیه باشد، تقسیم و تسهیم منافع و قدرت سیاسی است. در عهدنامه ای که برای بساسیری به عنوان صاحب الجیش نوشته شده است، هیچ اشاره ای به تعهد شیعه اسماعیلیه ندارد. همچنین یک سان انگاری امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با المستنصر فاطمی برای بیان همکاری تعدادی از شیعیان امامیه با بساسیری، افزون بر نقض گزارش ابن اثیر، بیش از آنکه معلول تطابق اعلان یک امام حی در زمان خاص باشد، ناشی از ارتباط نسبی و طایفه ای بین مزید بن صدقه و بساسیری است. بنابراین، نظر برخی از مستشرقان همچون گرهارد هافمن، تی کانارد، و ناگل در این خصوص قابل تصحیح و تکمیل است.
بررسی نقش بساسیری پیرامون نفوذ خلافت فاطمیان و شیعیان عراق
مقاله ای از سید میرحسین علامه
پاسخ دهید