شیعه امامیه در طول تاریخ با شیوه‌ها و روش‌های گوناگون درصدد گسترش معارف قرآنی برآمده و از این رهگذر، گسترده ادبیات و علوم قرآنی را پربرگ و بار ساخته است. همچنین سعی کرده طبق شرایط زمانی هرگاه قرآن مورد هجوم بیگانگان و اهل کتاب قرار گرفته، از آن دفاع کند، ولی متأسفانه برخی از دشنان مدّت‌هاست که شیعه را به اعتقاد به تحریف قرآن متّهم می‌کنند؛ با این قرینه که چند نفر معدود و انگشت‌شمار، روایات تحریف را نقل کرده‌اند.

اینان دیدگاه‌ها و اقوال و کلمات اکثریت قریب به اتفّاق علمای شیعه را نمی‌بینند و از طرف دیگر از احادیث «تحریف» در کتاب‌های خود چشم می‌پوشند. در حقیقت این اتهام بیشتر متوجّه برخی علما و کتاب‌های اهل سنّت است تا آن‌جا که از خلیفه دوم نقل کرده‌اند که قرآن ۰۰۰/۰۲۷/۱ حرف داشته؛ یعنی، بیش از سه برابر قرآن موجود یا از خلیفه دوم نقل شده که در قرآن آیه رجم بوده که حذف شده است.[۱]

 

همچنین یکی از موارد دیگری که دلالت بر تحریف به نقصان و کاستی قرآن کریم می‌کند، روایاتی است که در صحیح بخاری ذکر شده که علیهم السلامربن‌الخطاب چنین می‌گفت: یکی از آیاتی که ما از کتاب خداوند می‌خواندیم این آیه است: «أن لاتَرغبوا عَن أبائکم، فأنّه کفرٌ بکم أن تَرغبوا عن آبائکم»[۲]؛ «از پدرانتان روی برمتابید، چرا که این کفر است که شما از پدرانتان روی گردان شوید.»

این آیه‌ای که خلیفه دوم ادعا می‌کرد ما آن را جزو قرآن می‌دانستیم و آن را از قرآن تلاوت می‌کردیم، اکنون در هیچ قرآنی پیدا نمی‌شود. آیا نمی‌توان گفت نخستین کسی که معتقد به تحریف قرآن بوده، علیهم السلامر بن الخطاب است؟ روایت مذکور در صحیح‌ترین کتاب‌های اهل سنّت پس از قرآن یعنی «صحیح بخاری» آمده که احادیثش نزد دانشمندان اهل سنّت صحیح ست و نیاز به بررسی سندی ندارد.

شایان ذکر است که برخی از علمای اهل سنّت بر این باورند که در قرآن کریم تحریف رخ داده است و در این زمینه کتاب‌هایی نیز به نگارش درآورده‌اند. از جمله یکی از دانشمندان الازهر مصر به نام محمبد عبداللّطیف الخطیب، کتابی به نام «الفرقان فی تحریف القرآن» نوشته که اکنون چاپ شده و در کتابخانه‌های مسلمانان موجود است.[۳]

 

همچنین سجستانی کتابی نوشته به نام «المصاحف» که دلالت بر تحریف قرآن دارد. آیا نگارش یک یا چند کتاب درباره تحریف قرآن نشانگر آن است که همه دانشمندان دینی آن مذهب به تحریف قرآن اعتقاد دارند؟! هرگز چنین نیست. هیچ کس نه شیعه و نه سنبی ارزشی برای چنین کتاب‌هایی قائل نیست.

 

 

آری، در کتاب‌های حدیثی و تفسیری، روایاتی در باب قرآن وارد شده که برخی، آن‌ها را دلیل بر تحریف قرآن دانسته‌اند، ولی باید توجّه داشت که:

اوّلاً، اکثر روایات از طریق افراد و کتاب‌هایی نقل شده که از وثاقت و اعتبار لازم برخوردار نیستند مانند کتاب قراءات احمد بن محمّد سیاری (متوفی ۲۸۶ هـ.) که علمای رجال او را تضعیف کرده و مذهب او را فاسد دانسته‌اند.[۴] یا کتاب علی‌بن احمد کوفی (متوفی ۳۵۳ هـ.) که علمای رجال درباره او گفته‌اند: «در پایان علیهم السلامر راه غلوّ را پیش گرفته است.»[۵]

ثانیاً، بخش دیگری از روایات که بر تحریف حلم شده جنبه تفسیری دارد، به این معنا که در روایت مفاد کلّی آن بر مصداق اتمّ و اکمل تطبیق شده یا بر یکی از مصادیقش؛ برخی گمان کرده‌اند این تفسیر و تطبیق جزء قرآن بوده و از آن حذف شده است. مثلاً در سوره حمد آیه «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ»، به صراط پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و خاندان او؛ یا به صراط علی (علیه السّلام) تفسیر شده است و روشن است که چنین تفسیری از باب تطبیق کلّی بر فرد اتمّ و اکمل آن است.[۶]

 

امام خمینی ره روایاتی را که احتمال تحریف از آن‌ها به دست می‌آید، سه قسم کرده‌اند:

الف. روایات ضعیفی که نمی‌توان به آن‌ها استدلال نمود.

ب. روایات جعلی که شواهدی بر ساختگی بودن آن‌ها وجود دارد.

ج. روایات صحیح که دقّت در آن‌ها روشن می‌سازد که مقصود از تحرف در قرآن، تحریف معنوی است نه لفظی.[۷]

 

ثالثاً، کسی که قصد دارد درباره یک مذهب قضاوت کند باید عقاید آن مذهب را از علمای آن، اعلیهم السلام از متکلمین، فقها و مفسرین بیابد نه این‌که تنها به برخی از کتب حدیثی آن مذهب مراجعه کند؛ مرحوم علّامه محمّد جواد بلاغی در مقدمه تفسیر گران سنگ خود «آلاء الرحمن» در ذیل عنوان «قول الامامیه بهدم النقیصه فی القرآن»، دیدگاه مرحوم شیخ صدوق، سیّد مرتضی، شیخ طوسی، شیخ بهایی و دیگران را درباره عدم تحریف قرآن ذکر می‌کند. این عالم مجاهد سپس بحث مبسوطی در عدم تحریف قرآن نموده و روایات وارد شده در این زمینه را نقد و بررسی می‌کند.

این همه مفسران شیعه که در طول تاریخ صدها تفسیر بر قرآن نوشته‌اند، آیا جز بر همین قرآنِ موجود تفسیر نگاشته‌اند؟ و آیا قائل به تحریف قرآنند؟ و فقهای شیعه که در ابواب گوناگون فقهی خود به قرآن استناد می‌کنند، آیا فتوای آن‌ها برخلاف این قرآن است؟ و آیا قائل به تحریف قرآنند؟ متکلمان شیعه که در اثبات عقاید حقه شیعه همواره به آیات همین قرآن تمسک کرده‌اند، همگی اعتراف به عدم تحریف قرآن دارند.

این حقیقت را برخی از محقّقان اهل سنّت دریافته و دامن مذهب شیعه را از اتهام اعتقاد به تحریف منزه دانسته‌اند.

چنان‌که شیخ رحمت‌الله هندی مؤلّف کتاب ارزشمند و معروف «اظهار الحق» گفته است: «قرآن کریم از نظر اکثر علمای شیعه امامیه از هرگونه تغییر و تبدیل محفوظ مانده است و قول کسانی را که قایل به تحریفِ به کاهش در قرآن می‌باشند، مردود می‌دانند.»[۸]

بنابراین گروهی از علمای وهّابی که بر نسبت دادن اعتقاد به تحریف قرآن به شیعه اصرار ورزیده و دیگان خود را بر آن همه اقوال صریح در نفی تحریف قرآن فرو می‌بندند، از جادّه انصاف خارج شده و راه عناد و لجاج را می‌پیمایند.

 

منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی شیعه و اهل سنت؛ دفتر نشر معارف تدوین و تألیف: علی اصغر رضوانی، مصطفی عزیزی


 [۱]. ر.ک: بخاری، صحیح، ج ۸، صص ۲۰۸ـ ۲۱۱، باب رجم الحبلی؛ الاتقان، ج ۱، ص ۱۹۸٫

[۲]. صحیح بخاری، کتاب المحاربین، باب رجم الحبلی، ج ۶، ص ۲۵۰۵٫

[۳]. رسائل و مقالات، جعفر سبحانی، ج ۱، ص ۴۰۲٫

[۴]. رجال نجاشی، ج ۱، ص ۲۱۱٫

[۵]. همان، ج ۱، ص ۹۶٫

[۶]. مجمع البیان، ج ۱، ص ۲۸٫

[۷]. تهذیب الاصول، ج ۲، ص ۹۴٫

[۸]. الفصول المهمه، ص ۱۷۵٫